رابطـه دینـداری بـا بیمــاری کرونـا
عبدالحسین خسروپناه - قاسم بابایی
بیماری کرونا در عصر حاضر در سلوک رفتاری دینی انسانها و در روابط چهارگانه ارتباط انسان با خدا، با خود، با انسانهای دیگر و با طبیعت و عوالم، تأثیرگذار بوده و کرونا در هر چهار رابطه، چالش ایجاد کرده است. با نگاه هستیشناسی، بیماری کرونا بخشی از شرور شمرده میشود و شرور و بلایا، لازمه جهان مادی است، زیرا جهان مادی آمیخته با نواقص، تضادها و حرکت است. البته نباید فراموش کرد که سختیها و گرفتاریها کمک مهمیبه تکامل علمی معنوی میکنند و در پرورش روح انسان نقشآفرینند. کووید۱۹ دستپرورده انسان و در واقع محصول امتداد عقلانیت خودبنیاد بشری است که در آن جایگاهی برای خداوند وجود ندارد. راهحل رهایی از چنین چالشهایی بازگشت به سمت خداوند و پذیرش عقلانیت حکیمانه است.
در نوشتار حاضر که از مجله پاسدار اسلام شماره 461- 462 با اندک تصرف انتخاب شده، کارکردهای شرور در زندگی بشر و راهکار رهایی انسان از بیماری همهگیر کرونا بررسی شده است.
* * *
بیماری کرونا و چالش در ارتباطات چهارگانه
سازمان بهداشت جهانی، بیماری کرونا را با نام کووید۱۹(COVID) نامگذاری کرده است. در این نامگذاری CO مخفف Corona، VI مخفف Virus و D مخفف Disease به معنای بیماری است. در این مدتی که کرونا جهان را مبتلا کرده است، شاهد تغییرات اجتماعی زیادی هستیم. در حالی که ادیان بر ارتباطات اجتماعی تأکید میکنند، انسانها در این وضعیت بشدت فردگرا شدهاند. کرونا در رابطه انسان با خود، بحران بندگی در رابطه با خدا، بحران محیطزیست در رابطه با طبیعت و بحران روابط اجتماعی را در رابطه انسان با انسانهای دیگر معنا کرده است.
با پیدایش بیماری کرونا تغییرات اجتماعی زیادی ایجاد شدهاند. انسانی که مدنی بالطبع و وابسته به اجتماع بود، به شدت گرفتار فردگرایی شده است که نتیجه آن چالش در برخی از آموزههای دینی مانند صلهرحم و مسائل اجتماعی است. به بیانی دیگر دین اسلام و همه ادیان الهی برای انسان چهار نوع رابطه را تعریف میکنند: رابطه انسان با خدا، با خود، با انسانهای دیگر و با طبیعت و عالم. کرونا در هرچهار رابطه، چالش ایجاد کرده است. ولی از نگاهی دیگر یکی از فواید شرور و از جمله بیماری کرونا، محکم شدن اعتقادات مردم است. قرآن کریم حالت روانی انسانها را در هنگام بروز سختیها، رجوع به سمت خداوند میداند: «هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و به سوی او باز میگردد».(1) و در مورد برخی از افراد میفرماید: «هنگامیکه سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص میخوانند»(2) [و غیر او را فراموش میکنند.]
کارکردهای شرور در زندگی بشر
سختیها و گرفتاریها کمک مهمیبه تکامل علمیمعنوی و پرورش روح انسان میکنند. این شرور باعث تکامل انسان میشوند و به سبب شرور است که انسان کامل میگردد. جان هیک در نظریه «تئودیسه پرورش روح» به مسئله شرور اخلاقی پاسخ میدهد و به توجیه شرور طبیعی میپردازد. به نظر هیک، شرور اخلاقی لازمه مختار بودن انسان و شرور طبیعی لازمه رشد و تعالی روح انسان هستند.(3) این شرور به انسان کمک میکند تا فضایلی از قبیل شجاعت، گذشت، صبر و همدردی را کسب کند.
این مطلب بیانگر نیاز بشر به دین است و شاهدی بر این واقعیت است که دین ریشه در عمق جان انسان دارد و خداپرستی حسی جاودانه و دائمیاست که در هنگام بروز مشکلات و بیماریها آشکار میشود. این باور در میان فیلسوفان غرب نیز پذیرفته شده است. «ارنست رنان» فیلسوف بزرگ فرانسوی در اینباره میگوید: «ممکن است روزی هرچه دارم نابود و از هم پاشیده شود. ولی محال است که علاقه من به دین متلاشی یا محو شود؛ بلکه همواره و همیشه باقی خواهد ماند.»(4)
«کارل یوستاویونگ» در اهمیت این مسئله مىنویسد: «در میان همه بیمارانى که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بودهام، یکى هم نبوده که مشکلش در آخرین مرحله، چیزى جز مشکل یافتن نگرشی نسبت به حیات باشد. با اطمینان مىتوان گفت که همه آنان به این دلیل احساس بیمارى مىکردند که چیزى را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه مىدارند، از دست داده بودند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینى خود، شفاى واقعى نیافت.»(5)
بنابراین یکی از نکات مثبت کرونا تعمیق اعتقاد و باورپذیری مردم نسبت به خداوند متعال و نشانه تأثیر مثبت بلایا و بیماری کرونا تعمیق اعتقادات دینی است. فارغ از تأثیرگذاری مثبت یا منفی بیماری کرونا در دینداری مردم، بیماری کرونا اقتدار علم را در غرب شکست. با گسترش و شیوع ویروس کرونا در جوامع مختلف، تفکر اومانیسم و مدرنیته ناکام ماند و نشان داد که علم و عقل بشر نمیتواند با هر چیزی مبارزه و مشکل را حل کند، بلکه بشر بسیار کوچکتر و ضعیفتر از این حرفهاست. بشر به نقص خود و عظمت خدا بیشتر پی برد و متوجه شد که یک ویروس کوچک میتواند جهانی را به هم بریزد.
اقسام چهارگانه شرور
بیماری کرونا با نگاه هستیشناسی بخشی از شرور بهحساب میآید و شرور در یک تقسیمبندی کلی به چهار بخش طبقهبندی میشود: شرّ طبیعی، شرّ اخلاقی، شرّ عاطفی و شرّ ما بعدالطبیعه که در اینجا به توضیح درباره دو مورد نخست
میپردازیم.
شرّ طبیعی: شرّی غیرارادی و ناشی از ناملایماتی است که از طبیعت نشأت میگیرد و اراده انسان در آن نقشی ندارد؛ مانند زلزله، آتشفشان، سیل، خشکسالی، گردباد، طاعون، قحطی و بیماری کرونا که انسان در ایجاد آن نقشی ندارد، مگر اینکه ادعا شود که دستپرورده انسان است.
شرّ اخلاقی: شری ارادی و اخلاقی و منشأ آن سوء اختیار انسان و اراده انسان منشأ این شرور است. مانند دروغ، دزدی، ظلم به نفس، قتل، سرقت. این شرور از سوءاختیار انسان و رفتار غیراخلاقی او در مقابل طبیعت، حیوان، خدا و انسانهای دیگر ناشی میشود. بیماری کرونا را از جهتی میتوان ناشی از شر اخلاقی و برآمده از تصرف بشر در طبیعت دانست. خداوند اراده کرده است که انسانها با اراده خود کارهایشان را انجام دهند. از جهتی دیگر این شرور در بخش شرور طبیعی قرار میگیرند که خارج از اراده بشرند و ظاهراً اراده انسان در پیدایش آنها نقشی ندارد. با فرض اینکه بیماری کرونا شر اخلاقی و برآمده از اراده انسانهاست به توضیح بیشتر میپردازیم.
یکی از شرور و خیرات، فناوری است. انسان صنعت را بهوجود آورد که هم نفع دارد و هم ضرر. خداوند همه انسانها را مختار و برای آزمون آفریده است. اصلاً حکمت خدا امتحان و ابتلاست تا معلوم شود که انسان به کجا میرود؛ زیرا دنیا مزرعه آخرت است. بنابراین اختیار، جزو لاینفک زندگی بشر است.
پنج موج تکنولوژی
انسان به اختیار خود به آفرینش تکنولوژی میپردازد که برای او شروری را ایجاد میکند. بشر از قرن هجدهم تا کنون در عرصه تولید و فناوری، پنج موج را سپری کرده است.
موج نخست: انقلاب صنعتی (از حدود ۱۷۸۰ تا ۱۸۳۰) با مظاهر فناوری زغالسنگ، ماشینهای بافندگی و موتورهای بخار و با جنبش فرهنگی و اجتماعی رمانتیسیسم در هنر و ادبیات.
موج دوم: عصر سرمایهداری (۱۸۳۰ تا ۱۸۸۰) با مظاهری چون راهآهن، تلگراف، فولاد و جنبشهای پوپولیسم، کمونیسم و سوسیال دموکراسی.
موج سوم: عصر امپریالیسم (۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰) با مظاهر برق، اتومبیل، صنایع شیمیایی و هواپیما با جنبشهای ضد استعماری، فاشیسم و مدرنیسم در هنر.
موج چهارم: (۱۹۳۰ تا ۱۹۸۰) با ظهور فن و دانش در عرصه انرژی اتمی، ژنتیک و کامپیوتر و با جنبشهای حقوق مدنی، جنبشهای مبارزه با فعالیتهای هستهای، جنبشهای طرفدار محیط زیست، فمینیسم و پستمدرنیسم.
موج پنجم: عصر اطلاعات (۱۹۸۰ به این سو) با فناوریهای همگرا (نانو، بایو، اینفو و کاگنو) و با جنبشهای سیاسی هویتگرا، دسترسی آزاد به اطلاعات، طراحی بر مبنای الهامگیری از اکولوژی، عدالت در مقیاس جهانی.
یکپارچگی فناوریهای چهارگانه بدین معناست که ابعاد کاربرد همه آنها در حال کوچک شدن و نزدیک شدن به تراز نانومتر است؛ بهگونهای که در قالب یک«اَبَرفناوری» ظاهر خواهد شد و توانایی منحصر، استثنایی و بینظیری را تحقق میبخشد. تکمیل اَبَرفناوری به بشر اجازه میدهد به بازسازی طبیعت، ساختارها و ارگانیسمهای زیستی اقدام کند. با توجه به صنعت نوین، بشر توان ایجاد و دستکاری در شرور را دارد. بر همین اساس شاید بتوان گفت ویروس کرونا ساخته بشر است.
عقلانیت حکیمانه، راهحل رهایی از کووید۱۹
راهحل رهایی از شرور اخلاقی برآمده از اراده انسان، برگشت به سمت عقلانیت حکیمانه است. باید عقلانیت حکیمانه جایگزین عقلانیت خودبنیاد شود. سوبژکتیویسم و اصالت فاعلشناسای انسانی یا به تعبیر کانت اصالت خودبنیاد که گوهر مدرنیته است، دیگر جایی برای خدا باقی نمیگذارد. مدرنیته برپایههایی مانند عقلگرایی، تجربهگرایی اومانیسم، فردگرایـی و مـادیگرایــی پایهگذاری شده است. انسان در مدرنیسم، هم مبدأ و هم مقصد است و تعیین همه ارزشها و بایدها و نبایدهای اخلاقی و حقوقی از او سرچشمه میگیرد. عقلانیت حکیمانه، عقلانیت الهی است که در زیر سایه وحی حرکت میکند. امام صادق(ع) فرمود: «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» قال قلت: «فالذی کان فی معاویه؟» فقال: «تلک النکراء تلک الشیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بالعقل» عقل، چیزی است که به وسیله آن خدا پرستیده شود و بهشت به دست آید. راوی میگوید، گفتم: «آنچه معاویه داشت، چه بود؟» فرمود: «نیرنگ و شیطنت بود که مانند عقل است، ولی عقل نیست.»(6)
جوامعی که از عقلانیت حکیمانه در برخورد با کرونا برخوردار بودند، خدمات و مسئولیت اجتماعی بیشتری داشتند. در ایران شاهد بودیم که حتی برخی از طلاب برای اعمال غسل و کفن اموات، جان خود را به خطر انداختند و تلاشی جهادی کردند. در مقابل در برخی کشورها، غارت کردند و با اسلحه در برابر هم قرار گرفتند. این نشانی از عقلانیت سکولار است که انسان را به توحش سوق میدهد. انسان، محتاج عقلانیت حکیمانه یعنی تفکری است که انسان را به بندگی و عشق و محبت به خدا سوق میدهد. عقلانیت حکیمانه به علم و دانش بها میدهد و علم را در کنار دین، عامل سازنده جهان بیرونی و جهان درونی میداند. به فرمایش استاد مطهری: «علم در مقابل هجوم بیمارىها، سیلها، زلزلهها، طوفانها ایمنى میدهد و ایمان در مقابل اضطرابها، تنهایىها، احساس بىپناهىها، پوچانگارىها. علم، جهان را با انسان سازگار مىکند و ایمان انسان را با
خودش.»(7)
و کلام آخر اینکه ما با اتحاد و مشارکت حداکثری در رعایت پروتکلهای بهداشتی و با تقویت ایمان به خداوند متعال میتوانیم از این بحران نجات پیدا کنیم.
پینوشتها:
1- زمر، آیه 8.
2- عنکبوت، آیه ۶۵.
3- تئودیسه پرورش روح جان هیک، امیرعباس علیزمانی، اکرم خلیلی، پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) دوره ۹، شماره ۲.
4- وجدى فرید، دایرهًْالمعارف، ص۲۹، به نقل از: شهید مطهرى، یادداشتها، ج ۴، ص190.
5- رک: پیتر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشماندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص 163.
6- الکلینی، الکافی، ج ۱، ص۱۱.
7- شهید مطهرى، انسان و ایمان، ص ۲۳ و ۲۴، تهران: صدرا، چاپ یازدهم، ۱۳۷۴.