10 نکته درباره نسخه وابستگی به نفت خام
اخیرا اسحاق جهانگیری؛ معاون اول رئیسجمهور گفته «ایران میتواند با برنامهریزی بین هفت تا ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید کند، این یک ضرورت است و هرکس مانع آن شود میخواهد ایران را از سرمایه خدادادی خود محروم کند. امروز با توجه به سیاستگذاریهایی که در سطح بینالمللی درباره گازهای گلخانهای در حال اجراست پیشبینی میکنیم در 20 سال آینده به نقطهای برسیم که محدودیتها برای استفاده از انرژی، نفت و گاز بیشتر شود و ایجاد گازهای گلخانهای مشمول تحریمها و مجازاتهای بینالمللی شود، در این مقطع باید تلاش کنیم این ذخایر به ثروت و ظرفیت برای توسعه کشور تبدیل شود. در 40 سال گذشته بهدلایل مختلف نتوانستهایم به جایگاه خود در بازار انرژی دست یابیم. در مقاطعی ایران 10 درصد تولید نفت جهان را در اختیار داشته است، اما امروز از 100 میلیون بشکه تولید نفت حدود چهار میلیون در شرایط غیرتحریمی ایران میتواند نفت تولید کند.»
بیژن زنگنه؛ وزیر نفت هم گفته «به راحتی میتوانیم به شش و نیم میلیون بشکه تولید نفت در روز برسیم این واقعیتی است که برخیها نمیخواهند بپذیرند؛ با این حال هر دولتی که بیاید باید تولید نفت را به شش و نیم میلیون بشکه برساند. در سیاستهای کلی نظام بر افزایش تولید نفت برای بالابردن قدرت امنیتی و سیاسی کشور تأکید شده است. این وابستگی به نفت نیست بلکه استقلال از نفت است. اگر پول نفت را در بخش خصوصی سرمایهگذاری کردند و ثروت زیرزمینی به ثروت رو زمینی تبدیل شود، ما از بودجه نفتی فاصله گرفتهایم. عراقی که هیچ وقت سه میلیون بشکه نفت تولید نمیکرد اکنون پنج میلیون بشکه تولید میکند و بازار دارد؛ در واقع به هر کاری که اراده داشته باشید و تدبیر کنید میشود. زمان زیادی طول نخواهد کشید که کنوانسیونهایی وضع خواهد شد که تولید نفت کشورها را محدود میکند، بنابراین تا زمان داریم باید ظرفیت تولید نفت خود را افزایش دهیم زیرا محدودیتهای بینالمللی یقه ما را میگیرد.»
چند نکته درباره سخنان زنگنه و جهانگیری
اگر فرض ما، استخراج نفت و نبستن در چاهها باشد، درباره سخنان معاون رئیسجمهور و وزیر نفت چند نکته گفتنی است:
1) بحث جهش تولید نفت، یک اظهارنظر پوپولیستی و انتخاباتی تلقی میشود. عدو سبب خیر شده و ایران به تازگی، اقتصاد بدون نفت را تجربه کرده و توانسته با همه بیتدبیریهای دولت تدبیر، خودش را سرپا نگهدارد و پیش برود. اگر افزایش خامفروشی نفت که سیاست شکستخورده حکومت پهلوی و حکومتهای عربی دستنشانده و عقبافتاده خلیج فارس است، اجرا شود، موجب بازگشت وابستگی کشور به اقتصاد تکمحصولی نفتی و هدر دادن و چوب حراج زدن به منابع زیرزمینی کشور میشود.
2) با توجه به کاهش بیش از 20 میلیون بشکهای تقاضای نفت در جهان طی دهه اخیر، افزایش تولید، موجب کاهش هرچه بیشتر قیمت نفت میشود. بهتر است به جای خامفروشی و خاماندیشی، به فکر افزایش تولید فرآورده و تشکیل اوپک فرآورده باشیم. سؤال اینجاست که اگر جهش تولید نفت شدنی بود چرا دولت تدبیر و امید این کار را نکرد؟ سؤال دیگر اینکه در صورت استخراج این حجم از نفت که امکان فروش و حتی وصول پول آن وجود ندارد، کجا قرار است ذخیره شود؟!
3) کنوانسیونها برای تمام کردن انرژی کشورها و باجگیری دولتهای صنعتی و مستکبر و در صدر آن آمریکا از کشورهای نفتخیز است و بالا بردن خامفروشی از ترس آنها، خودکشی از ترس مرگ است، حال آنکه غربیها با جنگ اقتصادی هم کاری از پیش نبردند و ایران؛ در زمینه اقتصاد همان راهی را میرود که پس از دفاع مقدس هشت ساله در پیشرفت نظامی رفت. ایران پس از جنگ، با استفاده از تجربیات آن دوران در زمینه نظامی تا آنجا پیشرفت کرد که هیچ کشوری جرات «فکر حمله» هم نکند و نمیکند. همین مسیر را باید در اقتصاد برویم تا دیگر کسی تحریم و جنگ اقتصادی ایران به مخیلهاش هم خطور نکند. بنابراین باید راهکارهایی برای مقابله و مدیریت کنوانسیونها اندیشید و اجرا کرد.
4) برخی افراد در دولت فعلی شریک کسانی است که وحی الهی را بینهایت تفسیرپذیر میدانند اما وقتی به کنوانسیونهای تحمیلی آمریکا و صهیونیسم جهانی که برچسب بینالمللی خرده میرسند، قائل به پذیرش بیچون و چرای آنها هستند. این افراد نباید در حوزه خارجی و نفت و گاز و بالاتر از آن تصمیمساز و تصمیمگیر باشند بلکه این حوزهها باید در اختیار انقلابیون عاقل و عامل باشد.
5) برای حفظ قدرت کشور در سازمانهایی چون اوپک، باید پرچمدار صادرات فرآوردههای نفتی به جای نفت خام شویم و حتی اگر لازم شد، یک اوپک فرآورده تشکیل بدهیم. همچنین بحث اوپک گازی و تقویت صادرات فرآوردهها به جای گاز خام باید در دستور کار ما باشد. اگر ایران تشکیلدهنده اوپک فرآورده باشد، علاوه بر سودآوری برای کشور، موجب پیروی و تقویت دیگر کشورهای نفتی که اغلب مستضعفان دنیا از جمله ممالک مسلمان هستند، میشود.
6) برای تبدیل نفت خام به فرآورده به ساخت پالایشگاهها و پتروشیمیهای جدید و توسعه واحدهای فعلی نیاز است. این کار در کنار رونق تولید مسکن و دانشبنیانها همچون هستهای و فضایی میتواند بیکاری را در کشور رفع کرده و موجبات ثروتمندی کشور و مردم را فراهم کند. از نفت حداقل 25ماده مشتق میشود که هرکدام مشتقات دیگری دارد. زنجیره ارزش فرآوردههای نفتی گاه تا 25 برابر نفت خام، درآمدزایی دارد.
7) وزیر فعلی نفت گفته بود نباید با ساخت پالایشگاه، کشور را به کثافت بکشیم. با این حساب، تمام کشورهای پیشرفته، سالهاست، کثافت هستند. آیا دولت تدبیر و امید به مذاکره با یک مشت کثافت اصرار کرده و میکند؟! به هر حال در پاسخ به ادعای زنگنه باید گفت ایران کشور پهناوری است و میتوان جایی پالایشگاه ساخت که مشکل زیستمحیطی ایجاد نکند یا با استفاده از فناوریهای جدید، مشکلات زیستمحیطی پالایشگاهیها و پتروشیمیها را رفع یا کم کرد. کاری که چین و دیگر اقتصادهای نوظهور کردهاند.
8) اگر توان تولید شش و نیم تا 10 میلیون بشکه نفت را هم داشته باشیم با قیمتهای فعلی، فروش نفت؛ هدر دادن منابع کشور است. ضمن اینکه با وجود تولید بالای آمریکا، عربستان و روسیه و دیگر کشورهای عربی، بازار نفت،اشباع است که موجب کاهش درآمد کشورهای عربی هم شده است. از آن طرف، 15 سال است که تقاضا برای حدود 22 میلیون بشکه نفت در جهان کم شده که بیشتر آن از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن وضع شده است. بنابراین اگر تحریمها و کنوانسیونها هم نبودند، در گذشته، حال و آینده، بازار فروش نفت ما محدود شده و میشود.
7) غربیها زمانی میگفتند ایران به هستهای نیاز ندارد چون نفت و گاز دارد و حالا با تحریم و کنوانسیونهایی چون پاریس و به بهانه کاهش آلودگی، میخواهند امکان پیشرفت ما در صنعت انرژی را از ما بگیرند. علاج این واقعه اهتمام بیشتر ما در همین صنعت و نیز بازگشت به پیشرفت در صنعت هستهای و ادامه پیشرفت صنایع فضایی است تا ضمن مشغول شدن آنها به برنامههای پیشرفت ما، در صنایع دانشبنیان پیشرفت کنیم و ثروتمند شویم.
8) البته اینکه به جایی برسیم که نیاز به استخراج نفت نداشته باشیم و در چاههای نفت را ببندیم، خواسته و آرزوی همه ماست اما نه بهخاطر کنوانسیونها بلکه برای رهایی از اقتصاد نفتی. در سیاستهای بالادستی نظام هم کاهش و حتی حذف وابستگی به نفت آمده است. هر چند منابعی هست که اگر استخراج نشود از بین میرود یا مشترک با همسایگان است که باید سهم ایران استیفا شود.
9) 25 تا 30 میلیارد دلار برای طرحهای توسعه و بازیافت میادین گاز و چهار و نیم میلیارد دلار برای میدان نفتی آزادگان لازم است. بهتر است در میادینی سرمایهگذاری شود که در صورت عدم استخراج از بین میرود یا مشترک با همسایگان است و بیشتر روی ساخت پالایشگاه و پتروشیمی جدید یا توسعه واحدهای قبلی با هدف تولید فرآورده سرمایهگذاری شود. همچنین ساخت نیروگاههای جدید و پیشرفته با سوخت گاز، موجب تبدیل منابع گازی به برق و برقی کردن گرمایش و پخت و پز خانگی و صنعتی و تجاری و جلوگیری از خاموشیها، افزایش صادرات و کسب درآمد و در نتیجه بالا رفتن بهرهوری و کاهش آلایندگیهای زیستمحیطی و رفع بیکاری میشود.
10) استفاده از مواد نفتی و گازی در آینده بهعنوان سوخت هدر دادن منابع است. زغالسنگ هم زمانی بهعنوان سوخت استفاده میشد اما بعدها که نفت آمد، بهعنوان کک در صنعت فولاد، ارزش بیشتری پیدا کرد. پس در فروش نفت خام نباید اسراف و تبذیر کرد چون مدام فرآوردههایش ارزش افزوده بیشتری پیدا میکنند.
قاسم رحمانی