بر سر عقل آمدن مدیریت ورزش! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
اهالی ورزش و فوتبال خوب میدانند که وضعیت رفتاری وفرهنگی در رشتههایی مثل فوتبال اصلا خوشایند نیست و این موضوع که از معضلات ورزش ما به حساب میآید در سالهای اخیر و دوره مدیریت فعلی ورزش روندی افزایشی داشته است. بنابراین در یک سنجش واقع گرایانه وبررسی منصفانه لاجرم این نتیجه به دست میآید که اتفاقات ناخوشایند ورزش ورشتههایی مثل فوتبال معلول روند و روش مدیریتی سالهای اخیر بوده است و باید دعا کنیم وضع از این بدتر نشود و خدای ناکرده اتفاقات بدتر وتلختری رخ ندهد.
اگر بپذیریم که ریشه معضلات ورزش و رشتهای مثل فوتبال در وضعیت و روش مدیریتی آن است به ناچار باید این را هم قبول کنیم که برای نقطه پایان گذاشتن بر این روند و تغییر و تحول فرهنگی و اخلاقی در ورزش باید بیش از هر چیز و پیش از هر جا مدیریت ورزش در نحوه معامله و رفتار خود با ورزش تغییر روش دهد. بدون تردیدمدیریتی که اولا غریبه با ورزش است و ثانیا چون ورزش را نمیشناسد خواسته و ناخواسته همه چیز ورزش را در « نتیجه گرایی» و دنبال مدال و سکو و جام جهانی رفتن و...به هرقیمت ولو خرج بیحساب از کیسه بیتالمال و تحمل و تحمیل هزینههای سنگین از نوع« ویلموتسی» و... میداند و برای موضوع بسیار مهمی که بیاغراق امالمسائل هر حوزهای است یعنی فرهنگ و اخلاق اهمیت و جایگاهی قائل نیست اگر هم بخشی وافرادی را در سمت امور فرهنگی به کار میگیرد جنبه«دکوری» و« زینت المجالس» دارد و صرفا برای خالی نبودن عریضه است و نه به خاطر فهم و درک موضوع فرهنگ و نقش اخلاق در پیشبرد و تعالی امور حتی امور فنی و تکنیکی.
از موضوع اصلی دور نشویم. بارها در همین صفحه و این ستون نوشته ایم که در ورزش ما بسیاری از کارهای اساسی و زیربنایی و به اصطلاح ساختاری معطل و بر زمین مانده است و مدیران ورزش در مقاطع مختلف و خاصه در دوره فعلی اگر هم حرفی از انجام این کارهای معطل مانده میزنند عملا در این باره کاری انجام نمیدهند و به تعبیر فنیتر مرتکب« ترک فعل» میشوند و در عوض به مشغولیتهای شخصی و گاه کودکانه خود سرگرم هستند! همین ساز وکار مدیریتی باعث شده تا ورزش مستعد ما در مسیر رو به جلو از سرعت و پیشرفت لازم برخوردار نباشد و رشتههایی مثل فوتبال که روزگاری برقله آسیا قرار داشت نتوانند انتظارات هواداران را برآورده سازند. علاوهبر این اتفاقاتی نظیر آنچه در هفتههای اخیر در لیگ وبازی تیمهای پرطرفدار و قدیمی که معمولا هر ساله به عنوان نمایندگان فوتبال ایران در رقابتهای باشگاهی آسیا حضور پیدا میکنند، واتفاقی که هفته گذشته در اصفهان رخ داد و بالاتر به آن اشاره شد به شدت به پرستیژ فوتبال ایران ضربه میزند وبهانه را به دست مغرضان و بدخواهان در مجامع بینالمللی میدهد تا راحتتر و مستندتر علیه فوتبال ایران عمل کرده و با زدن انگ «نا امنی» فوتبال و فوتبالیست ما را از حق خود محروم نمایند. سوءاستفادههای سیاسی و... نیز مسائل دیگری هستند که از رهگذر این اتفاقات،چهره میبندند که پرداختن به آنها از حوصله این مقال خارج است.
سخن را جمع کنیم: تاکید میکنیم برای این کار بیش از هر چیز متولی اصلی ورزش یعنی دولت باید ورزش را جدی بگیرد و آن را به دست مدیران کاربلد وبا انگیزه و دارای تعهد بسپارد. به علاوه مدیران ورزش در بخشها و حوزههای مختلف با یک آسیب شناسی عالمانه و جامعهشناسانه اولویتها را شناسایی و به حل و درمان آنها بپردازند. کاری که متاسفانه غالبااز سوی مدیریتهای ورزش انجام نمیشود. مثلا در خبرها خواندیم و شنیدیم که فدراسیون فوتبال قانون منع ورود بازیکن و مربی خارجی را که از تصویب آن کمتر از یک سال میگذرد لغو کرده است و رئیسفدراسیون هم در برنامهای تلویزیونی با سینه ستبر کرده و لحنی قلدرانه آن را اعلام کرده است. کاری که هرگز جزو اولویتهای فوتبال ما نیست و آن قدر که به نفع دلالی افسار گسیخته و پیروان مکتب«ویلموتیسم»! است هرگز و هرگز به نفع فوتبال ایران نیست. و وقتی فدراسیونی در آغاز کارش خشت اول را کج بگذارد معلوم است که نتیجه و پایان کار چه خواهد شد!
در هرحال تا مدیریت ورزش ما از صدر تا ذیل و در بخشها و فدراسیونهای مختلف روشی عقلایی را در پیش نگیرند و به روزمرگی و روشهای غلط خود اصرار داشته باشند در وضع ورزش از حیث فنی و فرهنگی تغییر مورد انتظار رخ نخواهد داد و... از مدیران فعلی ورزش که انتظاری بیش از این نیست امیدواریم در دولت آینده به ورزش در حدواندازه خودش اهمیت داده شود و به میلیونها طرفدار ورزش عملا احترام گذاشته شود. در این صورت بیتردید روزهای قشنگتر و روشنتری در انتظار ورزش و ورزشکاران مستعد ایران اسلامی خواهد بود... انشاءالله.