غفلت از بازنمایی فتح بزرگ در سینما و محصولات فرهنـگی و هنـری
آرش فهیم
39 سال از واقعه بزرگ و افتخارآمیز عملیات بیتالمقدس گذشته است. روز سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر هم تبدیل به یک مناسبت بزرگ شده و هرسال از چند روز قبل و پس از آن برای این مناسبت جشن خاصی گرفته میشود. اما آیا این پیروزی و این شهر که باید آن را جغرافیا و تاریخ حماسه دانست، جایگاه واقعی خود را در فرهنگ و هنر ما یافته است؟
متأسفانه با اینکه چهار دهه از این واقعه عظیم گذشته، هنوز هم بسیاری از واقعیتهای تلخ و شیرین مربوط به سقوط و فتح خرمشهر مکتوم مانده است. ناگفتههایی که اگر درباره آنها بیشتر حرف زد و تحلیل کرد، میتواند منجر به افزایش آگاهی جامعه نسبت به مسائل پیرامونش شود.
هنوز هم درباره خیلی از مسائل پشت پرده اشغال خرمشهر ناگفتههای فراوانی است. درباره این موضوع مهم که چه کسانی این بخش از کشورمان را به حراج گذاشتند سخن چندانی گفته نمیشود. اتفاقا همان افراد، امروز هم در آن سوی مرزها درحال وطنفروشی هستند و هر شب در شبکههای تلویزیونی بیگانه حضور مییابند و درباره نبود حقوق بشر و آزادی در ایران انتقاد میکنند! در مقابل اینگونه افراد، بزرگانی هم که آن روز از خود گذشتند تا خرمشهر برای ایران بماند، امروز نیز درحال مقاومت و نبرد دیگری هستند.
غفلت نخبگان و مسئولان و افرادی که میتوانند درباره خرمشهر و آزادی آن در دوران دفاع مقدس کاری کنند اما نمیکنند، خسارتهاي فرهنگي فراوان و متعاقب آن خسرانهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي بسياري را در پي دارد. اگر ما به وسيله ابزارهاي فرهنگي خود به معرفي حماسهها و قهرمانان خود اقدام نكنيم، ديگران خواهند بود كه اين جاي خالي را پر میكنند. درحالي كه اين موضوع يك منبع الهامبخش و نوعي تجلي حقيقت درباره بزرگي يك ملت و فرهنگش است. با نگاهي عميقتر ميتوان ايستادگي كشورمان در مقابل تندبادهاي بعدي را هم متكي به همين فتح شناخت. اگر هم بخواهيم در آينده از ساير موانع پيش رو بگذريم، چارهاي نداريم جز اينكه به طور دائم به آن دوران مراجعه كنيم؛ هم امروز را به آن گذشته درخشان متصل كنيم و هم درخشش آن دوران را براي شرايط كنوني باز تعريف كنيم. اتفاقاً بهترين وسيله براي بازتوليد موقعيتهاي گذشته و آينده در زمان حال، سينما است. به خصوص اينكه امروز نيز جبهههاي مبارزه جديدي در مقابل جامعه ما ايجاد شده و اكنون نيز درحال دفاع هستيم.
غفلت از فتح در سینما
یکی از نمودهای بیتوجهی ما به قضایای خرمشهر را میتوان در تولیدات فرهنگی و هنری دید؛ با گذشت حدود 40 سال از آزادسازی خرمشهر، هنوز حتی یک فیلم- باور کنید که فقط یک فیلم- هم درباره این موضوع مهم ساخته نشده است. البته تعداد زیادی فیلم سینمایی درباره سقوط خرمشهر ساخته شده و در چند سریال تلویزیونی به آزادسازی خرمشهر پرداختهاند اما فتح خرمشهر در سینمای ما نادیده گرفته شده است.
جمال شورجه، کارگردان سینمای دفاع مقدس در این باره به گزارشگر کیهان میگوید: «هشت سال دفاع مقدس و به ویژه حماسه آزادسازی خرمشهر گنجینهای ارزشمند برای ساخت فیلم هستند اما به واقع، سینمای ما در این زمینه کم کاری کرده است. یکی از دلایل این کمبود، ضعف دغدغه نزد بسیاری از فیلمسازان ماست. هر چند که باید به وسعت حماسه فتح خرمشهر هم اشاره کرد؛ این واقعه به قدری عظمت دارد که به تصویر کشیدن آن در سینما به دشواری امکانپذیر است. به نظر بنده حتی وهالیوود نیز در برابر این عظمت کوچک است. با این حال نمیتوان منکر شد که سینمای ایران موظف است بخشهایی از این حماسه بزرگ تاریخ ایران را به تصویر بکشد. اما فراموش نکنیم که تولید فیلم درباره چنین موضوعاتی پرهزینه است و باید نهادهای دولتی و حاکمیتی پشتیبانی کنند، وگرنه خود سینماگران حتی اگر دغدغه و هدف ساخت فیلم درباره این موضوعات را داشته باشند نمیتوانند بدون حمایت حکومت دست به کار شوند.»
لزوم بازشناسی مدیریت عملیات فتح خرمشهر
بدون تردید یکی از موضوعاتی که برای جامعه امروز ما اهمیت زیادی دارد، نحوه مدیریت موفقیتآمیز عملیات فتح خرمشهر است. این هم از موضوعاتی است که پرداختن به آن در سینما و آثار هنری میتواند به کمک مردم و مسئولان بیاید. محمدرضا شرفالدین، از هنرمندان سینمای دفاع مقدس در زمینه جلوههای ویژه نیز در این باره میگوید: «فیلمهایی ساخته شده که به حاشیه اشغال خرمشهر پرداختهاند اما فیلمی که به خود خرمشهر نزدیک شده باشد و مدیریتی که برای آزادسازیاش صورت گرفت را به تصویر کشیده باشد نداریم، کاری که شهید باقری کرد.»
وی میافزاید: «با افسوس خوردن و آه کشیدن به موفقیت نمیرسیم! باید از نیروهای تازه نفس حاضر در سینمای کشورمان حمایت کنیم و با در اختیار قراردادن امکانات به آنها شاهد شکوفایی مجدد سینمای دفاع مقدس خود باشیم. وقتی پای صحبت این جوانان مینشینیم متوجه میشویم که دغدغه پرداختن به موضوعات مورد غفلت قرار گرفته در عرصه سینمای دفاع مقدس مانند حماسه فتح خرمشهر، در وجود آنها حضور دارد اما وقتی میدان به آنها داده نشود نمیتوان انتظار خاصی داشت. با انتقاد کردن چیزی به دست نمیآوریم اما با یک عزم ملی و برنامهریزی منسجم و خواست قلبی میتوانیم از تک تک روزهای طلایی دفاع مقدس و لحظه لحظه آزادسازی خرمشهر فیلمهای متعدی در سطح جهانی بسازیم. سینمای ما با تربیت همین تعداد نیروی خلاق و هنرمند میتواند در یک برنامهریزی دقیق به فتح مرزهای بینالمللی در زمینه اکران و جریان سازی در سینما با ژانر سینمای دفاع مقدس بپردازد.»
ضعف نشر درباره خرمشهر
سعید مستغاثی، منتقد سینما نیز درباره کم کاری سینمای ایران در زمینه به تصویر کشیدن آزادی خرمشهر و اهمیت این موضوع به گزارشگر کیهان میگوید: «سینماگر برای ساخت فیلم درباره این گونه موضوعات باید ابتدا دست به تحقیق و پژوهش بزند تا فیلمنامه لازم نوشته شود. برای این کار نیز باید به کتاب و انتشارات مراجعه کند و وقتی نشر ما سست باشد، دستش خالی میماند. به نظرم موضوع اساسی ما فشنگ و تانک نیست بلکه یک تفکر صحیح و بنیادین در این حوزه وجود ندارد. درحالی که حتی پشت سینمای سرگرمیساز آمریکا فکر وجود دارد و آنها از طریق این نوع فیلمها فرهنگ و ایدئولوژی خود را به جهانیان منتقل میکنند. سینمای ما درباره آزادی خرمشهر فیلم نساخته بلکه بیشتر درباره اشغال خرمشهر فیلم ساخته است. چون به طور کلی افتخارات جنگ کمتر در نظر گرفته شده است.»
وی میافزاید: «سیاستگذاری بخشی از این پازل را تشکیل میدهد. آنچه سینمای انقلاب ما را از ایده آل خود دور کرده، شرایط و جریان شبه روشن فکری است که بر آن حاکم بوده و این تفکر باقی مانده است. بعد از قاجار و انقلاب همچنان این گفتمان وجود دارد و ربطی به تغییر آدمها ندارد. زمینهها و ریشههای تهاجم ایران در دفاع مقدس فراموش شده و برخی سعی کردند این حوادث در تاریخ ابتر بماند. در واقع یک نوع سکولاریسم پنهان در فضای فرهنگی ما و یا حتی در تفکر سینماگر انقلابی وجود دارد.»
از آزادی تا آبادی
نمیتوان بسیاری از زحمات کشیده شده برای بازسازی خرمشهر طی سالهای پس از جنگ را نادیده گرفت. اما واقعیت این است که حق این شهر و مردم سرفراز و دلاور آن به هیچ وجه ادا نشده است. مسئولان کشور نسبت به این شهر و شهروندانش مدیون هستند. دینی که همچنان بر گردن ما سنگینی میکند. چون مردم این شهر با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. با توجه به اینکه بهانه این نوشتار، بزرگداشت فتح خرمشهر است، بهتر است کاستیهای موجود در این شهر را نیز از زبان یکی از قهرمانان این حماسه بازگو کرد.
سیده زهرا حسینی، یکی از نامهای برجسته مقاومت خرمشهر است. او را با کتاب «دا» میشناسیم. کتاب خاطرات این بانوی مبارز از سالهای اشغال و آزادی خرمشهر ازجمله پرفروشترین کتابها در کشورمان است.
خانم حسینی بارها در سخنرانیها و مصاحبههای خود به طرح مشکلات امروز مردم این شهر پرداخته است. از جمله اینکه یک بار به مناسبت سوم خرداد در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و گفت: «هنوز زخم خرمشهر التیام نیافته و عفونی شده است. امیدوارم وکلای ملت اجازه ندهند این عفونت تبدیل به سرطان شود. خدا میداند که مردم خرمشهر و آبادان و شهرهای جنگزده هنوز نمیتوانند آن طور که لایقاند، در این روز شادی کنند. من از شما که نمایندگان این ملت هستید، تقاضا میکنم به مسئولیت بزرگی که بر گردن دارید، عمل کنید. روزی که شما از مردم رأی گرفتید و به مجلس آمدید، برای این بود که مشکلات مردم را حل کنید. هنوز مردم خرمشهر و آبادان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و من از شما میخواهم که اجازه ندهید خون شهداء به هدر رود و خانواده شهدا بگویند کاش عزیزانمان از دست نمیرفتند تا ما امروز در این حد ذلیل نمیشدیم. بنده مشکلات را به رهبر معظم انقلاب گفتهام و ایشان به من دلداری دادند و فرمودند که «حتما پیگیری میشود» و من امیدوارم که شما نمایندگان شریف ملت ایران به فکر مردم مظلوم خرمشهر باشید و اجازه ندهید که مردم این شهر از بین بروند.»
یک فیلم مستند با عنوان «از آزادی تا آبادی» به کارگردانی محمد دیندار نیز در کنار حماسه آزادسازی خرمشهر به آبادسازی این شهر نیز پرداخته است. مهمترین بخش فیلم، ماجرای یک کشتی است که به دستگاه دیپلماتیک کشور نیز مربوط میشود. مستند
«از آزادی تا آبادی» پس از مرور برخی از واقعیات و اشاره به مجموعهای از عوامل و زمینههای وضعیت نامطلوب خرمشهر، راهحلهایی را هم برای خروج از این وضعیت نشان میدهد. اواخر فیلم، از قول کارشناسان گفته میشود که یکی از اصلیترین راههای بازگشت رونق اقتصادی به این شهر، فعال شدن دوباره بندر خرمشهر است. این بندر، محل تلاقی رودهای کارون و اروند و تنها بندر رودخانهای کشور است که امکان صادر کردن محمولهها به بنادر همجوار از طریق آن امکانپذیر است. اما مشکل چیست و چرا این بندر فعالیت لازم را ندارد؟ مستند در قسمت پایانی به بررسی این مسئله پرداخته است.
در این بخش، از موضوع باقی ماندن یک مغروقه از دوران جنگ پرده برداری میشود. البته در یکی از قسمتهای مجموعه «روایت فتح» در سال 71 این موضوع، هدف اشاره قرار گرفته بود که یک کشتی عراقی در آنجا منهدم شده که در مسیر کشتیهای دیگر برای رفت و آمد به بندر خرمشهر مانع ایجاد کرده است. اگر این مغروقه از آنجا خارج شود، محدودیت این بندر برای پویایی اقتصادی از بین میرود. اما سؤال بعدی این است که چرا با گذشت حدود 30 سال از پایان جنگ، این کشتی شکسته همچنان سد راه فعالیت بندر خرمشهر است؟ متأسفانه این معضل ناشی از کم کاری وزارت خارجه و دستگاه دیپلماتیک است. چون یک پای لایروبی از اروندرود، دولت عراق است و هنوز مسائل دیپلماتیک در این زمینه حل نشده است! فقط کافی است که دستگاه دیپلماسی دولت، مدتی برای این موضوع وقت بگذارد. پس از رفع موانع از سر راه بندر خرمشهر، میتوان بار دیگر شاهد رفت و آمد کشتیها در این منطقه و در نتیجه، افزایش رونق تجاری در آن بود.
لایروبی اروند، کلید توسعه تجاری و اقتصادی خرمشهر است. تنها از این طریق است که میتوان امکان تردد کشتیهای بزرگ به این شهر را ایجاد کرد تا از ظرفیتهای منطقه آزاد خرمشهر استفاده شود. کلید باز شدن این قفل نیز در دست وزارت امور خارجه است.