مقاومت و موشک کابوس همیشگی آمریکا(نگاه)
سبحان محقق
در نبرد نابرابر اخیری که میان گروههای مقاومت فلسطینی و رژیم اسرائیل رخ داده، چیزی که در حوزۀ نظامی و قدرت سخت، شرایط را به نفع مردم فلسطین رقم زده و طعم شیرین پیروزی را به آنها چشانده، «موشک» بوده است. همه میدانیم که مقاومت فلسطین در قدرت نرم، چیزی کم ندارد و بسیاری از ملتهای جهان و نهادها و گروههای بیطرف، حامی ملت فلسطین هستند. این همان چیزی است که از آن تحت عنوان قدرت نرم نام برده میشود. گروههای مقاومت فلسطینی، سالهاست که به مدد ایمان و رسانههای گروهی، قدرت نرم بالایی دارند. اما فلسطینیها در دیگر مولفه قدرت، یعنی قدرت سخت، ضعیف بودهاند. بخش اعظم نیروهای ارتش و سلاحهای مخرب، در اختیار آمریکا و متحدان آن قرار داشته است. به موازات آن و با توجه به اینکه آمریکا بر دولتها و نهادهای رسمی بینالمللی تسلط داشته است، ظلم نسبت به فلسطینیها، مضاعف میشده است.
اما اکنون به نظر میرسد که این نظم ظالمانه و تحمیلی را یک چیز به خطر انداخته و آن، موشک است. جنگهایی که طی دو دهه اخیر علیه جنبش حزبالله لبنان و مردم غزه رخ دادهاند، یک روند و معادلۀ معنادار را به ما نشان میدهند؛ افزایش توان مقاومت از یک طرف و همزمان با آن، کاهش توان رژیم صهیونیستی. در ارتباط با این تحول تدریجی معادلۀ قدرت، یک چیز بر کارشناسان کاملا عیان شده است؛ افزایش توان مقاومت در هر دوره ، با افزایش توان موشکی آن، قرین بوده است. در آخرین جنگ با رژیم اسرائیل هم، چیزی که باعث شد معادلۀ قدرت به نفع حماس و جهاد اسلامی رقم بخورد، افزایش توان موشکی بوده است؛ در این جنگ، مشخص شد که موشکهای مقاومت توان تخریبی بالایی دارند، هدفگیری آنها دقیقتر شده است، و برد این موشکها نیز بیشتر شده است. همین ویژگیهای متمایز، باعث شدند که مقاومت فلسطین برای نخستین بار، موازنه قدرت را در هم بشکند و دست برتر را داشته باشد. در هر حال، چیزی که در حوزۀ قدرت سخت، این پیروزی بزرگ را رقم زد، چیزی جز موشک نبود.
با این تفاصیل، جنبشهای فلسطینی متوجه شدهاند که بهترین و موثرترین قدرت سخت را در اختیار دارند و آن، موشک است. آنها فهمیدهاند که اگر در دست خود ایمان و اتکال به خداوند و در دست دیگر، موشکهای قدرتمند را داشته باشند، آرمان بر زمین ماندۀ خود را محقق خواهند کرد و کمر رژیم صهیونیستی را خواهند شکست. موشک نه تنها اسرائیل را به زانو در میآورد، بلکه همه مناسبات آمریکا در منطقه را نیز به هم میریزد.
مقاومت غزه اکنون دو چیز را در اختیار دارد که دشمن کنترلی بر آن ندارد؛ یکی موشک و دیگری زمین. اسرائیل آسمان و دریای باریکۀ غزه را تحت کنترل دارد و سالهاست که به همراه مصر، این باریکه را در سطح زمین، به محاصره در آورده است.
اما، چیزی را که نمیتواند کنترل کند، زیرزمین است. زیرزمین علاوهبر اینکه اجازه حفر تونلهای ارتباطی متعدد را میدهد و برای غیر نظامیان میتواند پناهگاه باشد، موشکهای کوچک و بزرگ را نیز میتواند در خود جای دهد و دست اسرائیل نیز هرگز به آن نمیرسد. اکنون در غزه، موشک و زمین به هم پیوند خوردهاند و تبدیل به یک قدرت سخت برای رزمندگان فلسطینی شدهاند.
در جنگ شش سالۀ یمن نیز همان طور که میبینیم، موشکهای دوربرد، همه معادلات آمریکا و عربستان را به هم ریختهاند و در سایۀ این حملات موشکی و پهپادی، رژیم سعودی در یمن عملا زمینگیر شده است. بدون شک، شمار هواپیماهای جنگی عربستان و رژیم صهیونیستی، زیاد هستند. اما، این هواپیماها در نبردهای جاری، چه کمکی توانستهاند به آلسعود و آمریکا بکنند؟
چیزی را که در آینده شاهد خواهیم بود، این است که موشک و مقاومت با هم عجین و یکی میشوند. هر جا که مقاومت هست، موشک هم خواهد بود.
داستان موشک در غرب آسیا یک درس بزرگ به ما میدهد و آن این است؛ کسانی که همه مولفههای قدرت و ثروت را در اختیار داشتهاند، از جایی ضربه خوردهاند که اصلا فکرش را نمیکردهاند. این ماجرا، در تاریخ بارها تکرار شده است.
یک نمونۀ جالب آن در صد سال اخیر، به کشور چین مربوط میشود؛ «مائو تسه تونگ» رهبر انقلاب چین، برای مقابله با ارتش بزرگ و قدرتمند این کشور، که از جانب غرب حمایت میشد، از دو تاکتیک ساده استفاده کرد و دشمن را شکست داد؛ اول، بهرهگیری درست از عوارض زمین، مثل پوشش جنگلی و پستی بلندی بود و دوم، حمله قدرتمندانه به دشمن در جایی بود که ضعیفتر از جاهای دیگر بوده است.
مائو بر اساس این دو تاکتیک، شهرها را به وسیلۀ جوامع روستایی تحت محاصره در آورد و بالاخره، انقلاب کمونیستی چین را در سال 1949 به پیروزی رساند.در شرایط حاضر هم آمریکا و اسرائیل نمیدانند که در برابر نیروی مقاومت و موشک، چه بکنند. مقاومت پر انگیزه و در حال قدرت گرفتن است و موشک نیز میتواند به راحتی از هر جایی پرتاب شود.
نکته قابل تاملی که در تاریخ بارها تکرار شده این است که نیروهای تحت ظلم ، همیشه راه فراری برای خود پیدا میکنند و همین اتفاق، باعث میشود که تاریخ روندی ملالآور به خود نگیرد و سلطۀ ستمگران، دائمی نشود.