ضرورت تقویت سنگر رسانهای در جبهه هستهای
مذاکرات هستهای بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 از چند سال گذشته در سطوح مختلف در جریان است و یکی از موضوعات مهم خبری در سراسر جهان بوده است. برگزاری این نشستها در کشورهای مختلف و در مقاطع دولتهای هشتم، نهم، دهم و یازدهم با ترکیب خاص همان دوره دنبال شده است. در این میان محورها و موضوعات گفتوگوها و نتایج آن بسته به اوضاع زمانی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، اما فضاسازیهای رسانهای جبهه مقابل در مقاطع پیش، هنگام و پس از هر دوره از مذاکرات قابل توجه و بررسی است.
در نگاهی فراتر به این موضوع میتوان گفت پایه اصلی یا یکی از اصلیترین زمینههایی که دشمنان انقلاب اسلامی از آن برای تبلیغ پدیده «ایرانهراسی» استفاده میکنند، همین موضوع فناوری هستهای کشورمان است که با وجود تکرار و تأکید مسئولان بر استفاده صلحآمیز از این علوم و فناوری همچنان در رسانههای غربی به عنوان تهدیدی برای جامعه جهانی از آن سخن به میان میآید! واقعیت این است که خود غربیها هم به آنچه میگویند باور ندارند، بهویژه پس از فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه تولید و نگهداری سلاحهای هستهای حرمت داشته و گناه بزرگی محسوب میشود، اما در اوضاع فعلی موضوع هستهای را بهترین مستمسک برای مقابله و به چالش کشیدن جمهوری اسلامی میدانند و نمیخواهند از آن صرفنظر کنند.
کشورهای طرف مذاکره ایران که صاحبان غولهای رسانهای جهان هستند، سعی دارند با استفاده از بلندگوهای خود بر روند گفتوگوها تأثیربگذارند و فضای خارج از این مذاکرات را در افکار عمومی هم مدیریت کنند و طبعاً آنچه در اذهان و افکار نقش میبندد، چیزی است که رسانهها میسازند، نه همه آنچه که در جلسات رخ داده است. در این میان جمهوری اسلامی ایران که طرف اصلی این مذاکرات است هم نیازمند یک برنامه و راهبرد عملیاتی رسانهای است تا بتواند در مدیریت فضای درونی و بیرونی مذاکرات تأثیرگذار باشد و در کنار جبهه حساس هستهای، سنگر رسانهای آن را نیز مدیریت کند.
روشن و واضح است که در جریان این مذاکرات غربیها به دنبال این بوده و هستند که از یک سو مانع دستیابی به توافق جامع به نفع ایران شوند و از سوی دیگر در صورت شکست این روند، تقصیر را به گردن جمهوری اسلامی ایران بیندازند.
در چنین اوضاعی مشاهده میشود که متأسفانه در چند وقت گذشته خط تحلیل برخی رسانههای موسوم به اصلاحطلب که مدعی حمایت از دولت هم هستند این است که شکست احتمالی مذاکرات را به گردن برخی گروهها و جریانهای داخلی بیندازند که این موضوع نهتنها به نفع دولت و کشور نیست، بلکه همنوایی با دشمنان انقلاب اسلامی است که امروز در عرصه نبرد هستهای با ما درگیر هستند. در چنین شرایطی ضروری است رسانههای داخلی فارغ از خطوط و گرایشهای سیاسی، با نگاهی واقعبینانه و اصل قرار دادن منافع ملی بر منافع شخصی و حزبی به مدیریت فضای رسانهای مذاکرات کمک کنند و در زمین دشمن بازی نکنند.
نکته دیگری که در همین باره باید بهطور مداوم مورد توجه قرار گیرد، این است که مسئولان مذاکرات و مقامات ارشد دولتی باید در سخنرانیها و مصاحبهها و مواضع مختلف خود همواره از تعامل مثبت ایران و لجاجت طرف مقابل سخن بگویند تا در صورت شکست احتمالی گفتوگوها افکار عمومی در داخل و خارج بدانند که جمهوری اسلامی ایران حسننیت خود را نشان داد، اما زیادهخواهی طرف مقابل کار را به شکست کشاند.
علی حیدری
کشورهای طرف مذاکره ایران که صاحبان غولهای رسانهای جهان هستند، سعی دارند با استفاده از بلندگوهای خود بر روند گفتوگوها تأثیربگذارند و فضای خارج از این مذاکرات را در افکار عمومی هم مدیریت کنند و طبعاً آنچه در اذهان و افکار نقش میبندد، چیزی است که رسانهها میسازند، نه همه آنچه که در جلسات رخ داده است. در این میان جمهوری اسلامی ایران که طرف اصلی این مذاکرات است هم نیازمند یک برنامه و راهبرد عملیاتی رسانهای است تا بتواند در مدیریت فضای درونی و بیرونی مذاکرات تأثیرگذار باشد و در کنار جبهه حساس هستهای، سنگر رسانهای آن را نیز مدیریت کند.
روشن و واضح است که در جریان این مذاکرات غربیها به دنبال این بوده و هستند که از یک سو مانع دستیابی به توافق جامع به نفع ایران شوند و از سوی دیگر در صورت شکست این روند، تقصیر را به گردن جمهوری اسلامی ایران بیندازند.
در چنین اوضاعی مشاهده میشود که متأسفانه در چند وقت گذشته خط تحلیل برخی رسانههای موسوم به اصلاحطلب که مدعی حمایت از دولت هم هستند این است که شکست احتمالی مذاکرات را به گردن برخی گروهها و جریانهای داخلی بیندازند که این موضوع نهتنها به نفع دولت و کشور نیست، بلکه همنوایی با دشمنان انقلاب اسلامی است که امروز در عرصه نبرد هستهای با ما درگیر هستند. در چنین شرایطی ضروری است رسانههای داخلی فارغ از خطوط و گرایشهای سیاسی، با نگاهی واقعبینانه و اصل قرار دادن منافع ملی بر منافع شخصی و حزبی به مدیریت فضای رسانهای مذاکرات کمک کنند و در زمین دشمن بازی نکنند.
نکته دیگری که در همین باره باید بهطور مداوم مورد توجه قرار گیرد، این است که مسئولان مذاکرات و مقامات ارشد دولتی باید در سخنرانیها و مصاحبهها و مواضع مختلف خود همواره از تعامل مثبت ایران و لجاجت طرف مقابل سخن بگویند تا در صورت شکست احتمالی گفتوگوها افکار عمومی در داخل و خارج بدانند که جمهوری اسلامی ایران حسننیت خود را نشان داد، اما زیادهخواهی طرف مقابل کار را به شکست کشاند.
علی حیدری