خردمندان توانمند در ارزیابی
اصولا نباید آزادی بیان و فکر و اندیشه را به طور مطلق امری نیک و پسندیده دانست؛ زیرا بسیاری از مردم در دام آراء و افکار پلید و غلط و نادرست دیگران گرفتار میآیند و دنیا و آخرت خویش را تباه میسازند.
از همین رو خدا اجازه نمیدهد تا انسان از طریق مطالعه کتب یا دیدن فیلم و حضور در شبکههای اجتماعی و مشاهده ماهوارهها و مانند آنها، به هر سخنی گوش دهد و هر مطلبی را بشنود؛ زیرا دیدن و شنیدن هر چیزی تنها برای کسانی مجاز و مفید و به مصلحت است که دارای خردی باشند که توانایی آن را دارد که «لب و مغز» مطلب را به دست آورد و با استماع و خوب شنیدن و تحلیل کردن مطلب، حق را از ناحق، خوب را از بد، و زیبا را از زشت تشخیص دهد؛ لذا خدا میفرماید: به کسانی بشارت ده که به خوبی سخن و قول دیگران را میشنوند و ارزیابی میکنند و از نیکوترین آن پیروی میکنند؛ آنان همان کسانی هستند که خدا ایشان را هدایت کرده و آنان همان صاحبان خردورزی هستند که مغز و باطن کلام را در مییابند.(زمر، آیات 17 و 18)
پس از نظر قرآن کسی که قدرت ارزیابی و تحلیل ندارد و نمیتواند سخن را به شکل «استماع» بشنود و در قالب اولوا الالباب آن را تحلیل کند، نمیتواند به شنیدن آراء و اقوال گوناگون بپردازد؛ زیرا این شنیدن آدمهای بیخرد و ناتوان از ارزیابی، چیزی جز گمراهی و گرفتار شدن به طاغوت نیست. در حالی که انسان مامور است تا از طاغوت اجتناب کرده و به سوی خدا انقطاع حاصل کند.(زمر، آیات 16 و 17)