بررسی برنامههای سیما در مـاه مبارک رمضـان -بخش اول
نیاز رسانه ملی به پالایش و اعتلای سریالهای منا سبتی
گروه گزارش
ماه مبارک رمضان یک مقطع طلایی برای رسانه ملی است. در این ماه توجه مردم به سریالها و برنامههای پیش و پس از افطار بیش از گذشته است. تجربه شیرین مردم از تماشای سریالهای جذاب و پرمحتوایی که از دهه گذشته در یادها مانده، این امکان را برای صداوسیما فراهم کرده تا تأثیرگذاری خود را در این زمان افزایش دهد.
یکی از دلایل اهمیت یافتن برنامههای سیما در این ماه عزیز، پیوند بیش از پیش رسانه تلویزیون با مفاهیم و ارزشهای دینی است. در واقع وضع آرمانی و مورد انتظار برنامههای مناسبتی تلویزیون در ماه صیام، توجه تام و تمام به اصول مذهبی و ارزشهای معنوی در برنامههاست.
البته برنامههای مناسبتی فقط به ماه مبارک رمضان محدود نیست، بلکه در طول سال، مناسبتهای بسیار مهم دیگری هم هستند که برنامه سازی تلویزیون برای آنها بسیار حائز اهمیت است. محرم و صفر، اربعین، نیمه شعبان، نوروز، هفته دفاع مقدس و... ازجمله مناسبتهای مهم ملی و مذهبی هستند که برای هر یک باید برنامهریزی و سیاستگذاری متفاوتی صورت بگیرد.
اما آیا برنامههای تلویزیون از همه ظرفیت این مناسبتها به طور کامل استفاده کرد؟
چه آسیبها و موانعی در بازنمایی کامل ارزشهای دینی و اخلاقی در تلویزیون است؟
تلویزیون چگونه میتواند در مناسبتهایی چون ماه مبارک رمضان، جاذبه معنوی را با جاذبه رسانهای تلفیق کند، بدون اینکه هیچ یک قربانی دیگری شود؟
در این گزارش با همراهی کارشناسان رسانه به جست وجوی پاسخ این پرسشها میپردازیم.
یک معما
مسئله پیچیده بازنمایی باورهای دینی و انگارههای انقلابی در قالبهایی چون فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی، یکی از دلمشغولیهای صاحبنظران در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
شهيد آويني ریشه بسیاری از مشكلات در رابطه ما با سینما و تلویزیون را در اين ديده بود كه ما اين گونه رسانهها را به اشتباه همچون ظرفهايي ميپنداريم كه ميتوانيم هر نوع مظروفي را در آنها بریزیم. غافل از اينكه رسانهها به محتواي خود شكلي متناسب با ظرفيت خويش ميدهند.
او سال 69 در مقاله «جادوی پنهان و خلسه نارسیسی» نوشته بود: « یکی از احکام مشهوری که درباره سینما و تلویزیون عنوان میشود این است که اینها ظرفهایی هستند که هر مظروفی را میپذیرند؛ اینها «ابزار» هستند و این ما هستیم که باید از این ابزار درست استفاده کنیم... و کسی هم از خود نمیپرسد که اگر اینچنین بود، چرا ما بعد از 11 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران هنوز نتوانستهایم از تلویزیون و سینما آنچنان که شایسته است استفاده کنیم.»
شهید آوینی درباره دشواری پرداختن به مضامین متعالی و مترقی در تلویزیون نیز معتقد بود: «رابطه سینما و تلویزیون با مخاطبان خویش نوعی رابطه «تسخیری» است که از طریق ایجاد جاذبه در تماشاگر برقرار میشود - اگرچه تسخیر به میل، نه به عنف و اکراه- ظاهراً هیچگونه اکراه یا اجباری در کار نیست، اما اگر درست به این رابطه بیندیشیم خواهیم دید که غالباً رشته این جاذبیت نه به کمالات انسانی بلکه به ضعفهای او بند شده است.»
اما آیا برای در هم آمیختن تفکر آرمانی و سبک زندگی دینی با تلویزیون، هیچ راهی وجود ندارد؟ در ادامه این گزارش، به بررسی این موضوع میپردازیم.
گرفتار در کلیشهها
به طور معمول برنامههایی که در وقت نزدیک به افطار و دقایق پس از آن به نمایش درمیآیند از اهمیت بیشتری برخوردارند؛ چراکه در این لحظات به واسطه افطار، جمعیت بیشتری پای تلویزیون مینشینند. ضمن اینکه آمادگی روحی مردم برای دریافت پیامهای اخلاقی در این موقعیت زمانی افزایش مییابد.
برنامههای تدارک دیده شده برای این موقع نیز از محتوایی مناسب و متناسب با فضای ماه مبارک رمضان و همچنین افطار برخوردار هستند؛ برنامههای گفت وگو محور سیما در این ماه عموما به مضامین اجتماعی و اخلاقی توجه کردهاند. اما بسیاری از کارشناسان معتقدند اغلب این برنامهها کلیشهای و تکرار آثار سابق هستند. به طور مثال، بیشتر برنامههای گفت وگومحور سیما در موقع افطار، بازتولید برنامه «ماه عسل» هستند و گویی فقط مجری و استودیوی این برنامهها تغییر کرده است. همچنین سریال «یاور» هم که بلافاصله پس از افطار از شبکه سه سیما پخش میشود در اغلب زمینهها و موارد به تکرار سریال «ستایش» منجر شده است. بقیه سریالهایی هم که در ساعت بعد به نمایش در میآیند، همین وضعیت را دارند و در آنها نوآوری کمتری به چشم میخورد.
هر چند که «یاور» از معدود سریالهایی است که رد و نشانی از ماه مبارک رمضان در آن دیده میشود؛ نکتهای که در سالهای اخیر کمتر به آن توجه میشد. اینکه بالاخره یک سریال که عنوان مناسبت ماه مبارک رمضان را دارد باید در کنار سایر اجزا و عناصر دراماتیک و محتوایی مماس با این مناسبت، حال و هوای این ایام مبارک را هم تذکر دهد و آداب و مناسک روزه داری نظیر افطاری و سحری و روزه گرفتن مردم و شبهای قدر و... را دارا باشد.
سعید مستغاثی، رئیسپیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان درباره ترسیم مضامین دینی در سریالهای ماه مبارک رمضان میگوید: « از اوائل دهه هشتاد که پخش سریالهای ماه رمضان به طور جدی در دستور کار صدا و سیما قرار گرفت شاهد یک تقسیمبندی در این آثار بودیم و سریالهای طنز، ماورایی و اجتماعی پخش شدند که مردم را هم به خود جذب میکردند. هر چند که در همان زمان هم بحثهایی پیش آمد مبنی بر اینکه ازدیاد این سریالها باعث میشود که مردم از اصل ماه رمضان باز بمانند. بهویژه اینکه موضوعات این سریالها مردم را چندان به خود ماه رمضان ارجاع نمیداد. مثل خیلی از سریالهای کمدی که ارتباطی با این مناسبت نداشتند.»
وی تصریح میکند: «مشکل اساسی از ابتدا این بود که این سریالها مناسبتی نبودند. طوری که سریالهایی که در ماه رمضان پخش میشدند را در سایر زمانها نیز میشد پخش کرد. متأسفانه بهنظر میرسد که مدیران رسانه ملی هنوز هم به درک درستی از سریال مناسبتی نرسیدهاند. این درحالی است که در سینما و تلویزیون جهان، همیشه آثاری برای مناسبتها تولید و به نمایش در میآید. به طور مثال، فیلمهایی که به مناسبت جشن سال نوی میلادی در غرب ساخته میشوند، با موضوعاتی مثل کریسمس، بابانوئل و...همراه هستند. اما در ایران، توجه به مناسبتها کمتر دیده میشود؛ نه تنها درباره ماه مبارک رمضان بلکه درباره عید نوروز، محرم و... نیز سریال تولید نمیشود! یک زمانی در سریالهایی که برای ماه مبارک رمضان ساخته میشدند حداقل آدمها روزه بودند اما الان همین هم در سریالها نیست و بیشتر سریالها جنبه آنتن پر کن دارند!»
مستغاثی درباره ریشه این مشکل توضیح میدهد: «بخشی از نفوذ فرهنگ غرب در ایران، سکولاریزه کردن جامعه بوده است. یکی از بازتابهای نفوذ این تفکر، تفکیک دین از آثار هنری و سریالهاست. جالب است که غربیها خودشان درباره همه مناسبتها اثر خلق میکنند اما به ما القا میکنند که نباید به این مسئله توجه کنیم! مثلا آنها خودشان هر سال فیلمهای آخرالزمانی میسازند اما به ما که میرسد میگویند اگر به این موضوعات بپردازید شعاری و سفارشی است. حدود 200 سال نفوذ سکولاریسم در ایران باعث شده تا این تفکر در عمق سلولهای فکری این جامعه رسوخ کند. هر چند که طی 40 سال اخیر تلاشهایی برای اصلاح این مسئله شده اما بهنظر میرسد که کافی نبوده و تفکر سکولاریسم را حتی در رسانههای رسمی هم میبینیم.»
آفت نگاه کارمندی
تنبلی، فقدان خلاقیت و غلبه نگاه کارمندی و حقوق بگیری یکی از آفات کار فرهنگی است. وقتی تولید اثر هنری صرفا با هدف دریافت دستمزد باشد و دغدغه و مسئله فرهنگی کمرنگ شود، نتیجه اش سطحیگرایی است.
حامد مظفری یک کارشناس رسانه، نگاه کارمندی را یکی از آفات سریال سازی در سیما میداند و به گزارشگر کیهان میگوید: «عامل ضعف بسیاری از سریالهای درحال پخش سیما نگاه کارمندی به تلویزیون است. باعث نگرانی است که بخش عمده سریال سازان ما، شباهت زیادی به برخی از تهیه کنندگان سینما پیدا کردهاند که بیتوجه به اقبال مخاطب و با تکیه بر بودجه ارگانها یا پولهای مشکوک، مدام محصولات بیمخاطب یا کممخاطب میسازند.
در چنین اوضاعی است که بیش از سریالهای تازه تولید رمضان، سریالهای قدیمی مشتری پیدا میکند. حتی برخی برنامههای گفتوگو محور رمضانی مانند «زندگی پس از زندگی» و «محاکات» به دلیل بدعت گذاری و خلاقیت بسیار بیشتر از سریالها تماشایی هستند. در نظر بگیرید که در « زندگی پس از زندگی» با حداقل هزینه و صرفا یک کار پژوهشی دقیق، از طریق گپ و گفت با افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند برای مخاطب، تعلیق ایجاد میشود. قدرت داستانی هر کدام از روایتهای این برنامه بسیار هیجان انگیزتر از برخی سریالهاست که با ادعای ماورایی بودن روی آنتن میروند. حتی باز دیالوگهای این برنامه نیز پیرامون چند و چون دنیای پس از مرگ، بسیار واقعیتر و دلهرهآورتر از بازیهای باسمهای بازیگران سریالی ماورایی است. سازندگان برنامههایی مثل «محاکات» و «زندگی پس از زندگی» به جای ادا و اطوار و ژانگولربازی، به ریشهها زدهاند، یعنی سراغ کنه زندگی رفتهاند و در همین رجوع به ریشههاست که یک ساعت محتوای سرگرمکننده فراهم کردهاند. با آتراکسیون و پر کردن نماهای یک سریال با نابازیگران بیاستعداد و شعار و موسیقی گل درشت و داد و بیداد و هر از گاهی آب چشم، شاید بشود یک تیزر یک دقیقهای آمده ساخت ولی برای سریالسازی این مسیری غلط است. باعث تاسف است که سریالهای رمضانی هیچ یک از این ویژگیها را کنار هم ندارند و باعث خوشبختی است که برنامههایی مثل «زندگی...» و «محاکات» با همان ملزومات سریال سازی توانستهاند هم مخاطب جلب کنند و هم در برابر تمام تولیدکنندگان محصولات سمعی-بصری راهی تازه بگذارند.»
مناسبتی یا به مناسبت؟!
اخیرا در نشست مجازی نقد سینما و تلویزیون با عنوان «رمضان در تلویزیون» با حضور کارشناسان، مباحثی درباره برنامههای سیما در ماه مبارک رمضان مطرح شد.
نعمتالله سعیدی، نویسنده و منتقد سینما در این نشست گفت: «با یک بررسی اجمالی متوجه میشویم در ماه رمضان فینفسه مخاطبان تلویزیون افزایش پیدا میکند اما ما در سالهای اخیر سریالهای مناسبتی نداشتهایم بلکه به مناسبت رمضان سریالهایی با مضمون اجتماعی ساختهایم.»
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین ژانرها در مسیر تغییر افکار ژانر معناگرا است، چرا که معاد که از اصول دین ماست از جنس ژانر معناگرایی است، خاطرنشان کرد: «پیشفرض غلطی وجود داشت که مخاطب در ماه رمضان، خسته از روزهداری برای گذران وقت نیاز به فضای شاد دارد و این مسئله سریالسازی را به سمت ساخت کمدی سوق داد. اما مسئله این است که در درجه اول یک عقبنشینی در مفهوم دین به وجود آمده است.»
این کارشناس عرصه فرهنگ و هنر در پایان تصریح کرد: «رمضان باید فرصتی برای تلویزیون و تلویزیون نیز بستری برای رمضان باشد و این ماه مبارک بهترین فرصت برای نگاه جهانی به انقلاب اسلامی و جهانی کردن این انقلاب است. نقطه ضعف بزرگی که وجود دارد این است که فضای فکری واندیشهای ما با فضای هنری پیوند نمیخورد و حوزه علمیه با تلویزیون ارتباط ندارد و این ارتباط تنها در پخش سخنرانیهای مذهبی خلاصه شده و در ادبیاتسازی دینی و هنری ما ورود نکرده است.»