سریالهای رمضـانی تلویزیون چگونه به یک مناسک رسانهای تبدیل شدند؟
حسین کارگر
از اواسط دهه 70 رفته رفته یک مناسک رسانهای جدید در کشورمان بهوجود آمد. از آن دوران، دنبال کردن سریالهای مناسبتی تلویزیون برای ماه مبارک رمضان در لحظات پس از افطار، به یک عادت فرهنگی جمعی در ایران تبدیل شد؛ به این معنا که تعقیب کردن این سریالها بخشی از برنامههای روزمره مردم در این ایام میشود. حتی آن دسته از مردم که در طول سال و در روزها و شبهای معمولی، علاقه چندانی بهدنبال کردن سریالهای تلویزیونی ندارند، با شروع ماه مبارک رمضان، به پیگیری اینگونه برنامهها علاقهمند میشوند. یکی از دلایل چنین گرایشی نزد مردم، همزمان بودن پخش این سریالها با لحظات خاص پس از افطار است که همه اعضای خانواده گرد هم میآیند و فضایی پر از نشاط و معنویت در خانهها حاکم میشود. دلیل دیگر، خاطرات خوش بهجا مانده از اینگونه سریالهاست که سبب میشود بسیاری از مردم در شبهای رمضان، خود به خود به سمت تماشای سریالهای تلویزیونی جذب شوند؛ به همین دلیل، موقعیت زمانی ماه مبارک رمضان و بهویژه حد فاصل افطار تا نیمه شب، يك فرصت مناسب رسانهای و فرهنگی براي صداوسيماست؛ بهویژه اینکه در این زمان، حال و هواي فردي و اجتماعي مردم هم به گونهاي است كه آمادگي بیشتری برای پذيرش مضامين متعالي دارند. همچنان که بار مسئولیت رسانه ملی برای تأمین نیازهای مخاطب در این مقطع زمانی افزایش مییابد. بهویژه اینکه این برنامهها دقیقاًً در تأثیرگذارترین ساعتهای زندگي هموطنانمان، یعنی لحظات پس از افطار به آنها عرضه میشوند.
بنابراین، سریالهای تلویزیون در این مقطع از زمان میتوانند نقش مکمل عبادتهای مردم را ایفا کنند؛ اما متأسفانه طی چند سال اخیر سریالهای ماه رمضان سيما از نظر تأثیرگذاری مثبت بر تعالی مخاطب، رو به افول بودهاند. این برنامههای مناسبتی، پس از دوران اوج دهه 80، از اواخر آن دهه با افت کیفیت، ساختار و محتوا مواجه شدند؛ بهگونهای که سریالهای شش، هفت سال گذشته سیما در ماه رمضان را نمیتوان با آثاری چون «صاحبدلان»، «او یک فرشته بود»، «اغما» و «میوه ممنوعه» و حتی مجموعههای طنزآمیز آن دوران مقایسه کرد.
بنابراین، در سالهای اخیر از این فرصت و ظرفیت کمنظیر رسانهای کمتر استفاده شده است؛ برخلاف دهههای 70 و 80 اغلب سریالهایی که طی یک دهه اخیر برای پخش در ماه رمضان انتخاب میشوند، رمق و قدرت تأثیرگذاری بالا و والا را ندارند.