حدود و ضوابط تألیف و ترجمه در حوزة نشر
قانونگذار در جهت حفظ مبانی ارزشی و جهانبینی توحیدی و فرهنگ ملی و سبک زندگی ایرانی اسلامی، برای حوزة نشر، ضوابط و مقرراتی را وضع و مشخص کرده است. در ماده 3 این ضوابط که نوعی محدودیت یا سلبیت را برای تألیف و ترجمه قائل شده است. این ضوابط در ماده 4 «حدود قانونی» در سه حوزه «دین و اخلاق»، «سیاست و اجتماع»، «حقوق و فرهنگ عمومی» مواردی را شمارش کرده است که در تمامی آنها این ممنوعیتها مشترک است:
ـ تبلیغ و ترویج الحاد و اباحهگری، افکار یا تحریف مبانی و احکام و توهین به مقدسات دین مبین اسلام.
ـ تحریف وقایع تاریخی دینی که مآلاً به انکار مبانی دین منجر میشود و تبلیغ علیه تعالیم و اصول و مبانی دین مبین اسلام.
ـ ترویج خرافات و استفاده از جاذبهها و مراودات جنسی یا مفاسد و بیبند و باری و لاابالیگری.
ـ ترویج مادیگرایی فلسفی و اخلاقی و سبکهای زندگی مخالف ارزشهای اسلامی و اخلاقی.
ـ اخلال و تشکیک در وحدت ملی و تمامیت ارضی و ایجاد آشوب و درگیری و اختلافات قومی و تمسخر زبان و فرهنگ و هویت اقوام و اقلیتها
ـ ترویج و تبلیغ جریانها واشخاص فاسد و منحرف فرهنگی و هنری داخلی و خارجی.
ـ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف شده است که با همکاری دستگاههای ذیصلاح برای مقابله با این جوانب منفی در حوزه نشر کتاب اقدام و فضای سالم و سازنده را در چاپ و نشر کشور حفظ و حراست نماید.29
برای نظارت بر امر طبع و نشر هم هیئت نظارت پنج نفره به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تأیید و تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی و یک هیئت نظارت ویژه در نشر کتابهای کودکان و نوجوانان که همان تعداد عضو و همان روال معرفی و تصویب را دارد بهخاطر حساسیت این حوزه تعیین گردیدهاند.
سؤال اساسی که دغدغة نشر و فرهنگ انقلاب اسلامی است این است که دستاندرکاران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهخصوص معاونت امور فرهنگی که متولی امور کتاب است، تا چه اندازه به این ضوابط و مقررات قانونی و نیز مطالبات و توصیههای کارشناسانه و شرعی رهبری انقلاب، آگاه، توجیه و عامل هستند؟ اگر متولیان امر به این ضوابط قانونی و مطالبات شرعی بیتوجه یا کمتوجه باشند. قطعاً مشروعیت تصدی این مسئولیتها بر ایشان، زیر سؤال میرود. آنچه کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی از کارنامة نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دورة اصلاحات (ریاستجمهوری سید محمد خاتمی) منتشر نموده است حاکی از بیتوجهی تقریباً کامل به این خطوط قرمز نظام در مسئله نشر و ترجمه در آن زمان است. اما متولیان امروز امر کتاب کدام راه را میروند؟ آیا به همان مبانی و روشهای دورة اصلاحات پایبند هستند؟ آیا عناصر متولی آن روزگاران هنوز هم از درون و بیرون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای حوزة نشر تعیین تکلیف میکنند و جریان امور را تنظیم مینمایند؟ یا اینکه مسئولین فعلی مستقل از آن جریان و اراده حرکت و فعالیت میکنند؟ بازار نشر حکایت از آن دارد که ضوابط و مقررات نشر و دیدگاههای حجت شرعی نظام یعنی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی، مورد بیمهری و کمتوجهی است. ابتدا به چند آمار توجه کنید:
1- برابر اعلام سایت مؤسسه خانه کتاب، از ابتدای سال 98 تا 17 اسفند همان سال، 97 هزار و 540 عنوان کتاب منتشر شده است. تعداد 68 هزار و 628 عنوان این کتابها تألیفی است (4/71 درصد) و 27 هزار و 912 عنوان آن ترجمه بوده است (6/26 درصد).
این آمار را مقایسه کنید با عملکرد سال 1397، ملاحظه میکنید که از 100 هزار و 927 عنوان کتاب منتشر شده تعداد 75 هزار و 855 عنوان تألیف (75 درصد) و 25 هزار و هفتاد و دو عنوان ترجمه (25 درصد) بوده است. یعنی از تعداد عناوین تألیف(6/3 درصد) کاسته شده و به تعداد عناوین ترجمه (6/3 درصد) افزوده شده است. و این امر در حالی رقم خورده است که تولیدات سال 98 نسبت به سال 97 معادل 4/3 درصد کاهش را نشان میدهد.
در سال 97 بیشترین ترجمه در حوزه کودک و نوجوان (27 درصد) و سپس در موضوع ادبیات (21 درصد) رخ داده است.30
2- در فاصله مرداد 1397 تا مهر 1399، تعداد 770/28 عنوان کتاب چاپ اول ترجمه داشتهایم که نسبت آن به تألیف در همین مدت 9/27 درصد است. در همین مدت تعداد 141/33 عنوان کتاب بازنشر ترجمه گردیده که نسبت آن به کتب بازنشر تألیف در همین مدت 8/2 درصد است. مجموع چاپ اول و تجدید چاپ کتب ترجمه 911/61 عنوان میشود و نسبت آن به مجموع تألیف (چاپ اول و تجدید چاپ) که 941/165 عنوان است 3/37 درصد میباشد. بیشترین ترجمه در این فاصله در حوزه کودک و نوجوان با مجموع چاپ اول و بازنشر 16/148=6/9+404/744 عنوان و سپس در ادبیات و در مرتبه بعدی علوم عملی و علوم اجتماعی اتفاق افتاده است.31
3- نگاهی به آمار پُرفروشهای اعلام شده در خبرگزاری خانه کتاب در اولین نمایشگاه مجازی کتاب تهران که در بهمن 1399 انجام شد نشان میدهد که در حوزه ادبیات، از ناشرانی که در نمایشگاه شرکت داشتند و عناوین پرُفروششان را دادهاند، از 11 ناشر؛ پرُفروشهای آنان کتابهای ترجمه بوده است.
(چشمه 5 عنوان، نیماژ 5 عنوان، علمی فرهنگی 7 عنوان، افق 5 عنوان، ثانی 4 عنوان، سنگ 2 عنوان، چترنگ 5 عنوان، امیرکبیر 3 عنوان، کوله پشتی 7 عنوان، نگاه 5 عنوان، مروارید 5 عنوان) که مجموعاً 53 عنوان میشود و اگر کتابهای ترجمه پُرفروش دیگر ناشران به آنها اضافه شود. معلوم میگردد که روند حرکت در ذائقه مخاطبان چه تأثیری داشته است.32
اما در حوزه کودک و نوجوان که حساسیت خاصی دارد آمار 10 ناشر اعلام شده حکایت از 59 پُرفروش ترجمه مینماید که بعضی از آنها مانند نشر علمی فرهنگی (پرنده آبی) همه 9 عنوان پُرفروش آن ترجمه بوده و در نشر هوپا 9 عنوان از 10 عنوان پُرفروش آنها ترجمه بوده است.33
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان 5 عنوان، افق (فندق) 6 عنوان، پیدایش 5 عنوان، فاطمی (طوطی) 7 عنوان، محراب قلم 2 عنوان، علمی فرهنگی (پرنده آبی) 9 عنوان، ذکر (قاصدک) 4 عنوان، چشمه (چ) 7 عنوان، پرتقال 5 عنوان (از تمام عناوین پُرفروش).
با توجه به این آمار ـ که تمامی حقیقت موجود در حوزه نشر هم نیست ـ روشن میشود که:
اولاً: نیازسنجی علمی و فنی درخصوص میزان احتیاج به ترجمه چه از لحاظ موضوعی و چه از نظر ترکیب سنّی و چه از لحاظ تعداد و کمیت انجام نشده است و لذا شاهدیم که در تمامی حوزهها و سنین، بهطور روزافزون ترجمه و نشر کتاب صورت میگیرد و هیچ ضابطهای وجود ندارد که بر اساس آن حاکمیت بتواند قوانین و ضوابط مصرحه را نظارت و ارزیابی و کنترل نماید.
ثانیاً: آنچه در سیاستها و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت امور فرهنگی برای صیانت از سبک زندگی ایرانی اسلامی و پاسداشت ارزشهای انقلاب اسلامی و جلوگیری از ورود و ترویج فرهنگ مخرّب غرب و افکار الحادی و سکولاری، تعیین و تصریح شده نیز مورد غفلت قرار گرفته و در حالت بدبینانه، در اثر نگاههای جناحی و تفکرات ملهم از غربباوری، وارونه عمل شده است.
ثالثاً: شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان قانونگذار و تشکیلات بالادستی متولی فرهنگ و نشر کشور، نظارت و ارزیابی و مطالبة اجرای صحیح ضوابط و قوانین را مورد توجه قرار نداده و اگر گزارشی هم دریافت کرده باشد به آن اکتفا شده و در میدان عمل آنچه اتفاق افتاده را مورد ارزیابی و راستیآزمایی گزارشها قرار نداده است!
رابعاً: کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در این سالهای اخیر که اخبار نگرانکننده از چاپ و نشر کتابهای مغایر با قوانین و ضوابط نشر کشور کم نیست و بازار کتاب از کتب ترجمه پرُ شده و در اخبار فرهنگی، مکرر نگرانی و دغدغه اهالی فرهنگ از غلبة ترجمه و وضعیت نابسامان محتوای آنها، پخش گردیده است، حتی از احضار و سؤال و جواب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارائه طرح تحقیق و تفحص از این وزارتخانه، نیز دریغ کردهاند! آیا مجلس یازدهم همچون مجلس دهم از این بلای بزرگ و خطر اساسی، اغماض کرده است؟
عوامل دستاندرکار رویکرد اندیشه ترجمهای
بهنظر میرسد در ظهور و بروز این هجمه فرهنگی ترجمهمحور و تفکر اندیشة ترجمهای و به قول برخی از اصحاب نشر انقلاب «کودتای فرهنگی»؛ در چند جایگاه مهم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خارج از آن بسیار فعال هستند. در واقع نتیجه عملکرد این مراکز و مسئولین آنهاست که به افزایش روزافزون کتب ترجمه و بیدروپیکری آن انجامیده است.
۱- معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
این معاونت در حقیقت ساماندهی بازار نشر کشور را بر اساس سیاستها و ضوابط ابلاغی قانونی و شرعی بایستی انجام دهد. ساماندهی بازار نشر کشور از طرق ذیل در این معاونت
صورت میگیرد:
1/1- دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی
این دفتر وظیفه بررسی محتوایی کتابهای تولیدی تألیفی و ترجمهای ناشران و مؤلفان را به عهده دارد و در نهایت اعلام میدارد که متون و تصاویر مورد بررسی با ضوابط نشر منطبق هست یا نه. و درصورتیکه آنها را مغایر دانست یا غیرمجاز اعلام میکند و یا مواردی را برای اصلاح به ناشر و مؤلف اطلاع میدهد. در اینجا دو مسئله مهم وجود دارد.یکی فهم درست ضوابط و مقررات نشر و پرهیز از تفسیرهای جناحی و شخصی و دوری از تأثیرگذاریهای خارج از مجموعه معاونت.
دیگری انتخاب نفرات متخصص و متعهد بهعنوان برّرسهای متون و تصاویر که هم تخصص مورد نظر را برای بررسی داشته باشند و هم به نظام و آنچه در اسناد بالادستی آمده و بخشی از آنها را متذکر شدیم متعهد باشند.
هر کدام از این دو رکن آسیب ببیند و رعایت نگردد، خروجی آن تلّون و انحراف حوزة نشر از سیاستهای حاکمیت و قانون خواهد بود.
2/1- مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران
این مؤسسه که از ادغام سه تشکل وابسته به معاونت بهوجود آمد در سیاستهای حمایتی خود از حوزة نشر کشور بایستی قوانین و مقررات بالادستی که مبنای عمل قانونی و شرعی است را رعایت کند. این مؤسسه با اجرای نمایشگاههای کتاب، با طرحهای حمایتی نشر، با حمایت از ادبیات داستانی- که یکی از مهمترین حوزههای نفوذ فرهنگ غرب و ترجمه در کشور است و میتواند بر عکس آن مهمترین حوزه تفکر و سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد- در شکلدهی بازار نشر و تولید کتاب خوب و ارزشی بسیار مؤثر است و در واقع درصد بالایی از اقتصاد نشر در این مؤسسه صورت میگیرد. در این زمینه گفتنی زیاد است که باید در گفتمان دیگری مطرح گردد.
3/1- هیئت خرید معاونت امور فرهنگی
این هیئت از میان کتابهای تولید شده در حوزههای مختلف، کتابهایی که توسط ناشران به هیئت داده شده را توسط کارشناسان خود انتخاب و برای هدیه به کتابخانهها و غیره خریداری مینماید. در واقع این هیئت با صرف بودجه بیتالمال اولاً کتابهای منتخب را به دورترین نقاط کشور و افراد مختلف رسانده و گسترش میدهد. ثانیاً با خرید خود، بخشی از نقدینگی ناشران را تأمین میکند.
در اینجا هم دو نکتة مهم وجود دارد. یکی انتخاب کارشناسان واجد صلاحیت و تأثیرناپذیر از آمد و شدهای جناحی و عمل به مُرّ قانون و مقررات. دیگری تدوین آئیننامه روشن از ضوابط و ملاکهای انتخاب کتب و صرف بودجه بیتالمال برای آنهاست.
از آنجا که کتابهای وارد شده به این هیئت دارای مجوز دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی هستند، وظیفة کارشناسان با این مجوز سختتر میشود. چرا که اگر مجوز انتشار کتاب کافی بود نیاز به کارشناسی و بررسی نبود. گنجاندن این مرحله در خرید کتاب یعنی اعمال نظر حاکمیت و ضوابط دقیقتر و سختتر در هزینه کرد بیتالمال و تشخیص ضرورت و مفید بودن کتب برای رساندن آنها به مخاطبان. این مسئولیت بزرگی است که در شکلدهی بازار نشر و ایجاد ذائقه مطالعه در افراد بسیار مؤثر و پاسخگویی آن نیز دشوار و سخت است. کارکرد این هیئت به صورت واضحی، حمایتی و شکلدهی به نشر کشور و منابع موجود در کتابخانهها میباشد.
این مؤسسه در گزارشی مبسوط و جداگانه از وضعیت خریدهای 19 جلسه این هیئت (مرداد 97 الی مهر 99) و رویکرد آن در خرید آثار ترجمه و تأثیرش در رواج ترجمه و محورهای مغایر با ارزشهای ملی اسلامی سخن گفته است.
با آنچه گفته شد در معاونت امور فرهنگی، نظارت بر عملکرد این سه سازمان و فعالیت و راستیآزمائی تلاشهای آنان در دادن مجوز و در حمایتهای مالی و تولیدی چه در خریدها و چه در طرحها و چه در تولید آثار بسیار مهم است و مسئول پاسخگویی همه آنها، شخص مسئول معاون امور فرهنگی و بالاتر از آن شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مکانیزمهای این نظارت بایستی روشن و قاعدهمند و به دور از شائبههای گرایشی و سیاسی باشد.
پس نابسامانی در بازار نشر و انحراف آن از قوانین و مقررات و سیاستهای بالادستی، به میزان بسیار زیادی بستگی به رویکرد و کارکرد این معاونت دارد. ما در طول مدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد رویکردهای متفاوت و آثار متناسب با آن رویکرد در این وزارتخانه و معاونت مربوطه بودهایم که عموماً ناشی از تغییر در مسئولیتهای بالای نظام یعنی دولتهای مختلف بوده است. سیاستزدگی در فرهنگ بلای بزرگی است که اثر مهم آن فشل شدن فرهنگ عمومی و امکان نفوذ دادن به هجوم فرهنگی دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی است و متأسفانة ما شاهد آن بودهایم و نشان میدهد که هم در حوزه قوانین و ضوابط دقت لازم و همهجانبه صورت نگرفته است و هم در انتصاب افراد مسئول و انتخاب بررسها و کارشناسان، بیشتر جهتگیری جناحی و فکری مد نظر بوده است. تا تعهد به ضوابط و اسناد بالادستی.
موسسه تحقیقاتی قدر ولایت
پانوشتها:
29- اهداف نامه سیاستها و ضوابط نشر کتاب، مصوبه جلسه 660 مورخ 24/1/1398 شورایعالی انقلاب فرهنگی ابلاغیه رئیسجمهور وقت محمود احمدینژاد.
30- خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
31- آمار از مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران
32- خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) 15/11/99
33- همان