اخبار ویژه
نقش سامانه تعطیل تجارت در فاسد شدن صدها هزار تن میوه
فعالیت نمایشی سامانه (تعطیل) تجارت، علت فاسد شدن صدها هزار تن میوه است.
روزنامه وطن امروز در گزارشی نوشت: خبر فاسد شدن صدها هزار تن پرتقال در حالی مطرح است که شب عید امسال، قیمت سیب و پرتقال آنقدر گران شده بود که ستاد تنظیم بازار در مصوبهای صادرات سیب و پرتقال را محدود کرد. ممنوعیت صادرات سیاستی است که مسئولان دولت در زمان نابسامانی در بازارهای مختلف به کار میگیرند. پیش از این هم دستور ممنوعیت صادرات مرغ و تخممرغ برای ساماندهی این بازارها صادر شد. در نهایت اما پس از ممنوعیت صادرات، باز هم نابسامانی در این بازارها ادامه داشت و تنها نتیجه این سیاست، از دست رفتن بازارهای صادراتی و کاهش درآمد ارزی کشور بود.
طبق قانون، وزارت صمت متولی تنظیم بازار است و این وظیفه را باید از طریق سازمان حمایت تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به عنوان زیرمجموعه خود در قالب بازدید مستمر ماهانه از واحدهای صنفی و انبارهای کشور انجام دهد. از سوی دیگر وجود سامانهای به نام سامانه جامع تجارت که انبارداران سراسر کشور را مکلف به ثبت موجودی کالاهای خود در آن میکند، زیر نظر وزارت صمت قرار دارد. به این ترتیب وزارت صمت با اطلاعات درج شده در این سامانه، اطلاعات کاملی از میزان کالاهای موجود در انبارهای کشور در اختیار دارد. اما چرا در بحران فاسد شدن صدها هزار تن میوه، هیچ اقدامی از سوی وزارت صمت برای عرضه میوههای انبار شده و کاهش قیمتها در بازار نشد؟ اینطور که پیداست هیچگونه الزامی برای ثبت انبارها در این سامانه وجود ندارد و بهطور کلی این سامانه به یک درگاه نمایشی برای دولت تبدیل شده است.
اگر این سامانه بدرستی کار خود را انجام میداد و وزارتخانههای جهاد کشاورزی و صمت هم بدرستی آمارگیری میکردند، میتوانستند با استفاده از دادههای آماری ثبت شده در این سامانه و رصد و پایش بموقع انبارها از دپوی بیدلیل هر نوع کالا و محصولی از قبیل محصولات کشاورزی مطابق قانون جلوگیری کنند و در صورت لزوم از دارندگان محصولات دپو شده بخواهند محصول خود را برای تنظیم بازار بموقع به بازار عرضه کنند. حتی در غیر این صورت، میتوانند از ابزارهای قانونی برای مجبور کردن عرضه محصولات در بازار توسط دارندگان انبارها استفاده کنند. با این اوصاف وظیفه همه دستگاههایی که در موضوع تنظیم بازار و عرضه محصولات کشاورزی دخیل هستند، بخوبی شفاف و مشخص است.
بررسیها نشان میدهد بهرغم شفاف بودن وظایف وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی در زمینه تنظیم بازار اما قصور وزارت صمت بویژه ستاد تنظیم بازار در بحران میوه تاثیر بیشتری داشته است. جالب این است که به گفته رئیس اتحادیه بارفروشان، اتحادیهها در انبار کردن میوهها نقش داشتهاند و این اتحادیه نامهای مبنی بر اینکه مرکبات را انبار نکنید؛ محصول روی دستتان میماند و خراب میشود، به اتحادیهها ابلاغ کرده اما فعالان این صنف مبنا را بر سال قبل گذاشته و فکر کردهاند اگر محصول را انبار کنند، سود بیشتری نصیب آنها میشود. با این حساب و با اعتراف صریح رئیس اتحادیه بارفروشان در این زمینه سوال اینجاست که چرا وزارت صمت از ابزارهای قانونی خود برای اجبار انبارداران به عرضه میوههای دپوشده استفاده نکرد؟
بلبشوی لیست 14 نفره نامزدها در «ناسا»
مرور اسامی 14 نامزد مطرحشده در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان (ناسا) از تهیدستی و آشفتگی در این جمع ائتلافی حکایت میکند.
برخی از این افراد، فارغ از این که شایستگی مدیریت یک اداره جزء را ندارند- تا چه رسد به نامزدی ریاست جمهوری- دارای سوابق محکومیت یا در شرف محکومیت هستند و پروندهشان مفتوح است؛ از جمله مولاوردی، محمود صادقی و مصطفی تاجزاده.
شماری دیگر از این افراد نیز کارنامه ناموفقی در زمان مدیریت خود بر جای گذاشته یا متهم سوءمدیریت یا ترک فعل هستند؛ از جمله عباس آخوندی، اسحاق جهانگیری و ظریف. البته ظریف اساسا اعلام کرده نامزد انتخابات نیست و بنابراین معلوم نیست اصلا چرا نام وی در میان 14 نامزد ناسا آمده است؟! محسن هاشمی نیز از جمله نامزدهای این طیف است که به همراه سایر اعضای شورای شهر تهران، کارنامه ناموفقی بر جای گذاشتند. عارف، پزشکیان، کواکبیان و محمود صادقی نیز به حضور در مجلس دهم شناخته میشوند؛ کارنامهای که موجب شد مجید انصاری سرلیست گروههای اصلاحطلب در انتخابات مجلس یازدهم، زیر 70 هزار رأی در تهران را کسب کند. دیگر افراد حاضر در این فهرست، محمد شریعتمداری وزیر صمت در دولت روحانی است که در آستانه استیضاح مجلس، توسط به عنوان وزیر رفاه و کار معرفی شد و توانست از مجلس دهم رأی اعتماد بگیرد. او رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در سال 96 بود و به خاطر سوءمدیریت بازار پس از تصدی وزارت صمت، مورد انتقادهای جدی مردم و کارشناسان قرار داشته است.
محمد صدر، زهرا شجاعی و صادق خرازی، سه نفر باقیمانده در فهرست 14 نفری نامزدهای «ناسا» هستند.
در واقع، مرور این فهرست، بضاعت ناچیز طیف مدعی اصلاحات را نشان میدهد و مهمتر این که فهرست مذکور با زبان بیزبانی میگوید مدعیان اصلاحطلبی بنا ندارند تغییری در رویه دولت انجام دهند؛ چنان که خانم زهرا شجاعی صراحتا گفته اگر اصلاحطلبان در انتخابات پیروز شوند مجددا از ربیعی، زنگنه، آخوندی و جهانگیری استفاده میکنند(!) ضمنا به نظر میرسد بخشی از این اسامی، صرفا برای رد صلاحیت شدن و مظلومنمایی بعدی در فهرست نامزدهای طیف مدعی اصلاحات مطرح شدهاند تا مشکل مردودی کارنامه و سیاهی سابقه این طیف را به حاشیه ببرند.
در همین حال روزنامه شرق از قول غلامعلی رجایی فعال اصلاحطلب نوشت: اعلام نامزدی تاجزاده یک تاکتیک برای حرف زدن [بخوانید دیده شدن!] است. اما اینکه اصلاحطلبان بخواهند از وی حمایت کنند، منتفی است. نامزدی او جدی نیست و نباید جدی گرفته شود.
روزنامه اعتماد هم از قول عطریانفر عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت که در میان این اشخاص، 4 فرد معتبر وجود دارد که مشخصا آقایان جهانگیری، ظریف، پزشکیان و محسن هاشمی یا محمد شریعتمداری هستند. باقی از جدول خارج میشوند.
روزنامه اعتماد همچنین از اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی پرسید: تحلیل شما از فهرست 14 نفره «جبهه اصلاحات» چیست؟ یکی از سوالات مهم افکار عمومی این است که چرا وقتی گزینهای همچون ظریف به دفعات گفته که قصد کاندیداتوری ندارد، صدر فهرست قرار میگیرد؟
گرامیمقدم در پاسخ گفت: به واقع سوال بنده هم همین است که چطور کسی را که نمیخواهد کاندیدا شود، پیشنهاد میکنیم که کاندیدای ما در انتخابات باشد! نمیتوانیم به کاندیداها بگوییم که به اجبار در انتخابات نامنویسی کنند چون به هر حال ممکن است که برخی از این افراد که ما آنان را در فهرست قرار دادهایم، در نهایت در انتخابات نامنویسی نکنند. در نتیجه نمیتوانیم روی آنها حساب باز کنیم. از طرف دیگر باید در نظر داشت که ممکن است برخی از این افراد که اتفاقا حضورشان با استقبال هم مواجه میشود، موفق به عبور از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان نشوند که این اتفاق باعث دلسردی مردم و حامیان میشود و به نوعی به بحث مشارکت در انتخابات آسیب میرساند. بر این اساس حزب اعتماد ملی با این مکانیزم مخالف بود. البته ما بسیار تلاش کردیم که این شیوه اصلاح شود ولی نشد به هر حال ما به آرای دیگران احترام گذاشتیم ولی از معرفی کاندیدا به این شیوه خودداری کردیم و شورای مرکزی این روش را قبول نداشت؛چرا که آن را مخل مشارکت میدانست.
وی افزود: به خاطر عملکرد دولت جایگاه مناسبی نزد افکار عمومی ندارد یا در مورد آقای تاجزاده برخی معتقدند که احتمال رد صلاحیت ایشان بالاست.
ما در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معیارهایی را برای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تصویب کردیم؛ از جمله آنکه افراد حسن شهرت داشته باشند، از شبهات و مشکلات مالی به دور باشند. به پاکدستی شهرت داشته باشند. در عین حال هم این احتمال زیاد درباره آنان وجود داشته باشد که بتوانند از فیلتر شورای نگهبان رد شده و تایید صلاحیت بگیرد.
به نظر من همه شخصیتها محترم هستند اما بارها گفتهام اینکه من گرامیمقدم سابقه محکومیت و زندان دارم، روشن است و اگر در انتخابات نامنویسی کنم، رد صلاحیت میشوم؛ بنابراین، این اتفاق میتواند به اعتماد مردم آسیب بزند و در نتیجه باید بگویم که شخصا این روشها و حرکتها را نمیپسندم.
گرامیمقدم گفت: میتوانم بگویم که ما در اصلاحات تقریبا 3 گرایش داریم. یک دیدگاه اینگونه به نظر میرسد که دنبال کاندیدایی هستند که رد صلاحیت شود و بعد که رد صلاحیت شد اصلا در انتخابات از هیچ کسی حمایت نکنند.
دسته دومی هم هستند که اساسا چه نامزدی تایید شود و چه نامزدی تایید نشود، میگویند ما در انتخابات فهرست کاندیدای خود را معرفی میکنیم. هرکسی باشد و حتی اگر این فهرست شامل نیروهای اعتدالی باشد. دسته سوم که حزب اعتماد ملی هم در آن تعریف میشود، معتقد است ما نامزدهایی را پیشنهاد میدهیم که احتمال عبور از شورای نگهبان را داشته باشند و دارای مقبولیت مردمی نیز باشند. میگوییم ما از این افراد حمایت میکنیم.
یادآور میشود گروه موسوم به «ناسا» پس از شکست کامل اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و استعفای اعتراضی عارف و موسویلاری از ریاست و نایبرئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) تشکیل شده است.
چرا حرفهای ظریف پاس گل به دشمن بود؟
«سخنان آقای ظریف در فایل صوتی پاس گل به دشمن بود.»
روزنامه وطن امروز در نقد اظهارات محمدجواد ظریف در فایل صوتی منتشره نوشت:
فایل صوتی منتشرشده از وزیر خارجه و اصل این گفتوگو، یک پاس گل از جانب آقای ظریف به جریان غربگرا برای زدن گل به دروازه منافع و امنیت ملی ایران بود. در این میان البته آقایان ادعا دارند این مصاحبه یک تاریخ و سند شفاهی است که قرار بوده محرمانه باشد، با این حال یا دوستان نمیدانند تاریخ شفاهی چیست یا دارند مواضع رسمیشان را تغییر میدهند. البته باید امیدوار بود نیت، همین تاریخ شفاهی و نگهداری اسناد بوده باشد. زمانی که افراد مسئولیت دارند نباید چنین گفتوگوهایی را ضبط و ثبت کرد. تاریخ شفاهی برای زمانی است که دوره مسئولیت فرد به پایان رسیده و از موضوعی که درباره آن سخن گفته میشود عبور کرده است، چرا که اگر در حین مسئولیت با افراد به بهانه تاریخ شفاهی مصاحبه کنند، مواضع آنها همانند فایل منتشرشده از ظریف میتواند پیامدهای جبرانناپذیر حقوقی، سیاسی، امنیتی و اخلاقی داشته باشد که الان سر قضیه این فایل صوتی رخ داده است.
فارغ از نتایج کوتاهمدت اقدامات اینچنینی که میتوان نشانههای آن را در فضای دوقطبی شکل گرفته در جامعه مشاهده کرد، نباید از خوشحالی طرف آمریکایی نسبت به این مسئله چشمپوشی کرد. بهطور مصداقی آمریکاییها از اظهارات ظریف خوشحال شدند: اینکه بالاترین مقام دیپلماسی کشور، انگشت اتهامش را به سمت سپاه پاسداران بهویژه نیروی قدس و سردار شهید سلیمانی که قهرمان ملی ایرانیان است، گرفت. بخش دیگری از سخنان وزیر امور خارجه که با واکنشهای زیادی همراه شده بود، مربوط به بحث ایشان پیرامون «میدان» و «دیپلماسی» بود. دانشجوی سال اول روابط بینالملل رابطه میدان و دیپلماسی را میداند. این نیاز به بحث نظری ندارد و کاملا مبحث سطح پایین و بدیهیای است. همه میدانند اگر قدرت نظامی و بازدارندگی امنیتی نباشد، دیپلماسی به خودی خود هیچ معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد. در همین کشورهای اروپایی شما تفاوت بین کشورهایی که توانمندی نظامی و تسلیحاتی دارند با کشورهای دیگر که این توانمندیها را ندارند، میبینید.
نکته بعدی درباره این مصاحبه، بحث تحریف تاریخ است. ظریف در بخشی از این گفتوگو ادعا میکند اگر برجام نبود پوتین با سردار سلیمانی دیدار نمیکرد. طرح چنین موضعی از سوی وزیر امور خارجه تاسفبار است، چرا که وی یا روسها و مدل دیپلماسیشان را نمیشناسد یا به مولفههای نظامی واقف نیست. برجام چه مولفهای برای روسها داشت که بخواهند با سردار سلیمانی ملاقات کنند و به همکاری نظامی در سوریه بپردازند؟ روسها یک پروتکل و تشریفات خیلی خاص برای دیدار با رئيسجمهور خود دارند. گاهی حتی برخی روسایجمهور را نیز آقای پوتین به حضور نمیپذیرد. اینکه فرمانده کل قوای کشوری مثل روسیه، یعنی آقای پوتین، که توان نظامی و اطلاعاتی و حوزه نفوذ بسیار بالایی دارد، میپذیرد با فرمانده سپاه قدس ما جلسه بگذارد، اوج عزت نظامی ماست.
مسئولیتپذیر باشید دلار 4200 تومانی، مصوبه دولت بود
اسحاق جهانگیری در صحبتهای خود در کلاب هاوس به بخشهای مختلف عملکرد دولت پرداخت، اما از نظر او، مشکلات موجود در هر بخش به جایی خارج از دولت مربوط است. بخشی به مجلس ارتباط دارد، بخشی به مصوبه سران قوا، بخشی به دولتهای نهم و دهم، بخشی به تحریم و...
جهانگیری در مورد دلار ۴۲۰۰ تومانی که به دلار جهانگیری معروف است، تقصیر را به گردن جلسه سران قوا انداخت و گفت: «در مردادماه جلسه سران سه قوه برگزار شد و در آن جلسه با اصرار برخی سران قوا مقرر شد نرخ ارز ۴۲۰۰تومانی به صورت فیکس و ثابت بماند و قیمت شناور نباشد. جمع بر این موضوع تاکید داشتند و گفتند که انتظار داریم شما این موضوع را اعلام کنید.»
به نوشته روزنامه جامجم جهانگیری در حالی در کلاب هاوس از عملکرد دولت دفاع میکرد که هنوز سخنانش در انتخابات سال ۹۶ و وعدههایی که به مردم میداد و اکنون همه آنها بر زمین مانده، از ذهن مردم پاک نشده است.
هنوز تکیهکلام جهانگیری در تبلیغات آن دوره که میگفت مردم عزیز! یادتان میآید... از یادها نرفته است. جهانگیری در انتخابات سال ۹۶ درباره شرایط قبل از دولت یازدهم این گونه میگفت: «مردم عزیز، یادتان میآید وضع اقتصادی ما چه بود؟
وی در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود: «فرار به جلو کفایت نمیکند. به عقب بازگردیم سوابق را ببینیم، عملکردها را ببینیم... من مطمئنم ما میتوانیم بزرگترین چالشهای اقتصادی و سیاسی پیش روی کشور را حل کنیم.
جامجم همچنین به نقل از یک کارشناس اقتصادی، ادعای تعیین نرخ 4200 تومان برای دلار در جلسه سران سه قوه را رد کرد و نوشت: تعیین ارز ۴۲۰۰تومانی در جلسه ۲۰ فروردین سال ۹۷ انجام شد که تعدادی از وزرا و مشاوران رئیسجمهوری آنجا حضور داشتند و اظهارات آقای جهانگیری مبنی بر اینکه سران قوا هم در تعیین این نرخ نقش داشتند نادرست است.
در آن جلسه آقای روحانی، اسحاق جهانگیری، محمدباقر نوبخت رئیسسازمان برنامه و بودجه، محمود واعظی، ولیالله سیف رئیسکل بانک مرکزی، بیژن زنگنه وزیر نفت، مسعود کرباسیان وزیر اقتصادی، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، حسامالدین آشنا مشاور روحانی، مجتبی خسروتاج رئیسکل سازمان توسعه تجارت، مجید تخت روانچی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری، مرتضی بانک دبیر شورای عالی مناطق آزاد، محمد نهاوندیان معاون اقتصادی روحانی، محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی، مسعود نیلی دستیار ویژه رئیسجمهوری، محمد شریعتمداری وزیر صمت، احمد عراقچی معاون ارزی بانک مرکزی و رضا ویسه معاون هماهنگی و نظارت معاون اول رئیسجمهوری حضور داشتند و سران قوا در آن زمان جلسهای تشکیل نداده بودند.