اعمال حزن آور از نگاه قرآن
برخی از مردم دچار اندوه و حزن میشوند و گمان میکنند که رفتار و اعمال دیگران موجب شده تا گرفتار حزن و اندوه بلکه از نوع شدید آن شوند و به قول معروف اعصاب هیچ کار و حوصله هیچ چیز را نداشته باشند؛ در حالی که میتوان گفت که در چارچوب سنت الهی و بازتاب و بازگشت عمل و آثار آن به خود شخص، این حزن شدید پدید آمده است؛ زیرا در بیشتر مواردی که انسان دچار اندوه میشود، از باب مصادیق عقاب و بازتاب و بازگشت عمل و آثار آن به سوی خود شخص است و کمتر میتوان آن را از باب «ابتلاء» الهی برشمرد؛ هر چند که برخی از موارد حزنآور، فقط مرتبط به ابتلائات و سنت الهی است که برای آزمون شخص پدید میآید.(شوری، آیه 48؛ یونس، آیه 22؛ انبیاء، آیه 88؛ حدید، آیات 22 و 23)
بنابراین، شخص پیش از هر چیزی برای درمان و رهایی حزن و اندوه، - بلکه حتی «دفع» آن به گونهای که از حزن مصونیت یابد و گرفتار حزن نشود،- باید عوامل ایجادی حزن و اندوه را بشناسد و در مقام محاسبه نفس، افکار و رفتار خویش را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد؛ زیرا از نظر قرآن ممکن است حتی فکر انجام رفتار نادرست و غلط، حزنآور باشد، پس وقتی اندیشه و انگیزهای را نادرست یافت، باید با استغفار و توبه همراه اصلاح عمل و رفتار، خود را از عوامل و اعمال حزنآور رهایی بخشیده و حتی از آن مصونیت یابد. نوشتار حاضر نگاهی گذراست به برخی از اعمال در رفتارهای حزنآور که در قرآن بیان شده است
***
بهشت و دوزخ
نتیجه اعمال خود انسان
انسان لازم است همواره «مراقب» اعمال خویش باشد؛ زیرا این اعمال برای آخرت شخص تاثیر مستقیم دارد و بهشت و دوزخ، چیزی جز اعمال و نیات نیست و اگر چه به مومنان «زیادتی» از سوی خدا به عنوان «وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ» و «فضل» داده میشود(ق، آیه 32) که حتی فراتر از خواستههای آنان است(همان)؛ اما دوزخیان تنها همان چیزی را میبینند که خودساخته اند؛ از همین رو در آیات قرآن، سخن از «جَزَاءً وِفَاقًا» (نباء، آیه 26) و پاداش مطابق عمل و بدون هیچ ظلمی است(ق، آیه 29)؛ نتیجه عمل خویش را بر اساس «سنت الهی» میبیند که خدا بارها در قالب اصطلاحاتی چون حاضر(کهف، آیه 49)، محضر(آل عمران، آیه 30) آن را بیان کرده و فرموده است که انسان نه تنها خود عمل بلکه آثار آن را میبیند که به شکل تبعات برای ابدیت ماندگار شده است. از همین رو میفرماید: آرى ماييم كه مردگان را زنده مى سازيم و آنچه را از پيش فرستادهاند با آثار و اعمالشان درج مىكنيم؛ و هر چيزى را در امام مبین یا كارنامهاى روشن برشمردهايم.(یس، آیه۱۲) یا میفرماید: هر نفسى آنچه را پيش فرستاده و بازپس گذاشته خواهد دانست.(انفطار، آیه ۵)
پس نباید گمان کرد تنها خود عمل در قیامت ظاهر میشود(بقره، آیه 95؛ آل عمران، آیه 182؛ نباء، آیه 40؛ فجر، آیه 24)، بلکه آثاری که به عنوان باقیات صالحات یا باقیات طالحات از شخص به جا میماند، نیز در دنیا و آخرت به عنوان پاداش عمل خودنمایی میکند؛ زیرا کسی که سنت خوب یا سنت بدی گذاشته باشد، همواره آثارش دامنگیر بنیانگذار آن عمل خواهد بود.
از نظر قرآن، اعمالی که میتواند موجب حزن در دنیا و آخرت شود، اموری چند است که مهمترین آنها عبارتند از:
1. کفر و ارتداد پس از ایمان: کافران و نیز کسانی که از ایمان به سوی کفر باز میگردند، گرفتار حزن و اندوه خواهند شد؛ زیرا کفر بر خلاف ایمان است و اگر مومنان از حزن و خوف در امان هستند و فرشتگان با بشارت خویش، چنین حالتی را در دلهای مومنان به سبب اعمالی چون استقامتورزی یا انفاق و مانند آنها ایجاد میکنند(فصلت، آیه 30؛ بقره، آیه 26؛ یونس، آیه 62؛ انعام، آیه 48)؛ کافران به سبب کفر و اعمال فجورآمیز و دریدگی نسبت به حدود و خطوط قرمز الهی دچار حزن و خوف خواهند بود.(عبس، آیات 40 و 42)
2. سرباز زدن از جهاد: جهاد به عنوان یک واجب در شرایط خاص میبایست مورد عنایت همه مسلمانان و مومنان باشد و هرگز از انجام و حضور در میادین جهاد خودداری نکنند؛ زیرا نه تنها کاری نادرست و گناه است و آثاری دارد، بلکه این عمل نادرست موجب میشود که اجتماع مومنان نسبت به متخلفان واکنش منفی داشته و با طرد اجتماعی، آنان را در شرایط بحران روانی قرار دهند که موجبات حزن آنان خواهد شد. در حقیقت، متخلفان به سبب عمل زشت و گناه خویش، مجازاتی را متحمل میشوند که موجب حزن آنان
میشود.(توبه، آیه 118)
3. ترس از دیگران به جای ترس از خدا: خوف از خدا بویژه خشیت که خوف از خدا عالمانه است، موجب میشود که انسان به آرامش دست یابد و دیگران هیچگاه نتوانند به عنوان عامل خوف و حزن عمل کنند؛ اما کسانی که به جای خدا از خلق خدا خوف دارند، گرفتار حزن و اندوه میشوند که چرا کاری کردهاند که دشمنی برای آنان ایجاد شده و الان در شرایط سخت قرار گرفتند. به سخن دیگر، آنانی که از خلق خدا میترسند، از کردار خویش پشیمان هستند و با «حزن» نشان میدهند که دوست نداشتند تا دشمنی دیگران را برانگیزند و خود را در شرایطی قرار دهند که الان ترسناک هستند. اما کسی که اهل ایمان به خدا است و از خدا - نه خلق - میترسد، هیچ ترسی از آینده و هیچ حزنی از رفتار گذشته خویش با دیگران ندارد؛ زیرا کاری که انجام داده در راه رضای خدا و عمل به تکلیف بوده است، هر چند که خشم و غضب دشمن را به دنبال داشته است. چنین شخصی «خدا» را با «خود» میبیند و دیگر هیچ حزن از عمل گذشتهاش ندارد و نمیگوید: چرا کاری کرده که دشمن از او خشمگین شده و الان دشمنش میتواند خوف آیندهای را برایش رقم بزند؟ از نظر قرآن، شخص همراه پیامبر(ص) در غار گرفتار حزنی بود که به سبب رفتار گذشتهاش با دشمنان اسلام ایجاد شده بود.
او پشیمان بود که چرا رفتاری داشته که الان میبایست در شرایط خوف خطر مرگ و کشته شدن به دست دشمن قرار گیرد؛ در حالی که اگر این شخص متوجه بود که عملش برای رضای خدا بوده است، پس حزن از رفتار گذشتهاش دیگر هیچ معنا و مفهومی نداشت و این گونه خوف از آیندهاش نیز از میان میرفت؛ زیرا در این حالت بیگمان «معیت» خدا را میدید که البته او ندید.(توبه، آیه 40)
4. ظلم و ستم: کسانی که به خود یا خدا یا دیگران ظلم میکنند، گرفتار حزن میشوند. البته این حزن و اندوه در روز قیامت شدیدتر خواهد بود؛ زیرا شخص میبیند که دنیا و فرصت را از دست داده و نمیتواند برای جبران آن کاری کند و میبایست آثار ابدی ظلم و ستم خویش را ببیند و هرگز از آن رهایی نخواهد یافت. (انعام، آیات 44 و 45؛ انبیاء، آیات 12 و 14 و 46)
5. فجور: واژه فجور از «فجر» به معنای شکافتن است. به زمان برآمدن نور خورشید که سیاهی شب را در افق میدرد، فجر صادق گفته میشود. همچنین به کسی که حدود و مرزهای الهی را میدرد که در قالب سنتهای تکوینی و تشریعی بیان شده، فاجر گفته میشود. خدا در آیات زیادی از مردم میخواهد که به جای فجور، تقوای الهی را پیشه گیرند تا از آسیبهای جدی عمل خویش در امان مانند که از جمله آنها دفن شدن نفس و فطرت زیر زشتیهای فجور است.(شمس، آیات 7 تا 10) از نظر قرآن، فجور کافران عامل اندوه و حزن ابدی آنان خواهد بود.(عبس، آیات 40 و 41)
6. نفاق: کسانی که گرفتار نفاق هستند نه تنها از خیر و برکتی که به دیگران میرسد، خوشحال نمیشوند، بلکه دچار حزن و اندوه شدید میشوند تا جایی که در چهره هایشان نمایان میشود(توبه، آیه 50)، آنان از شهادت بستگانشان خوشحال نمیشوند؛ و با باور به اینکه قیامت و بهشتی نیست، آنان را سرزنش میکنند که چرا خود را به هلاکت انداختهاند. پس این گونه دچار حزن و اندوه میشوند. (آل عمران، آیه 168)
7. جرم: کسانی که مرتکب جرم و جنایتی چون قتل میشوند، هرگز نمیتوانند از آثار عمل خویش رهایی یابند و همواره دچار حزن شدید هستند.(زخرف، آیات 74 و 75)
8. گناهان زشت: خدا یکی از عوامل حزن و اندوه را گناهان زشتی میداند که شخص را گرفتار میکند و آرامش روانی را از وی سلب مینماید.(یونس، آیه 27؛ طه، آیه 40)
9. پرسشهای بیجا: جهل انسان نسبت به برخی از امور موجب آرامش روانی است؛ اما انسان با پرسشهای بیجا و کشف حقایق، زمینهساز حزن و اندوه و رنج خویش میشود که میبایست از آنها پرهیز کند.(مائده، آیه 101)
10. کیفر اعمال: برخی از اعمال چنان زشت است که خدا در همین دنیا نیز برای آن مجازات و عذاب قرار داده است؛ این مجازات غیر از آن چیزی است که دامنگیر افراد در آخرت میشود. قرآن میگوید شخص وقتی با کیفر اعمال خویش در دنیا مواجه میشود، حزن و اندوه بر او چیره میشود؛ زیرا این کیفرها موجب نابودی خودش یا زندگی وی شده و کمبودهای بسیاری را در زندگی برای او ایجاد میکند.(انعام، آیات 42 و 43؛ مومنون، آیات 74 تا 77)
راههای رفع اندوه
از آنجا که علت برخی بلکه بسیاری از اندوههای انسان، همان اعمال اوست، باید نسبت به عمل خویش بازنگری کرده و به اصلاح آن بپردازد تا این گونه از حزن و اندوهی که به جانش سرازیر شده، رهایی یابد و آن را بردارد. در حقیقت رفع حزن از دل تنها با رفع عمل زشت و اصلاح آن، شدنی است.
در همین راستا به نظر میرسد که نخستین کاری که باید انجام دهد، پذیرشاشتباه و خطا و گناه، و انجام اقدامات اصلاحی از جمله استغفار و توبه و اعمالی است که رفتار و کردار پیشین را درست و اصلاح و جبران کند. (اعراف، آیه 35؛ فاطره، آیه 34)
این اقدامات میتواند شامل احسان (بقره، آیه 112؛ یونس، آیه 26)، انفاق(بقره، آیه 262 و 274)، اطاعت از احکام شریعت(بقره، آیه 38) و هر عمل صالح دیگری باشد. (فاطر، آیه 34؛ بقره، آیات 62 و 277؛ مائده، آیه 69؛ انعام، آیه 48؛ اعراف، آیه 35)
از نظر قرآن، سجده و پناهجویی به نماز(حجر، آیات 97 و 98؛ مجمعالبيان، ج 5 - 6 ، ص 534) و همچنین تسبیح (سبحان الله گفتن) و تحمید (الحمدلله گفتن)(همان) دعا به درگاه خدا برای رهایی از حزن و اندوه بسیار مفید و
سازنده است. (انبیاء، آیات 76 و 88؛ صافات، آیات 75 و 76)