نگاهی به فیلم «دختران گمشده»
زنان، قربانیان ارزانِ جنایتکاران سریالی (هالیوود زیر ذرهبین)
فاطمه قاسمآبادی
اعتراض به عدم کارایی پلیس در کشورهای غربی، چند سالی میشود که در سینما و تلویزیون این کشورها ورود پیدا کرده است. در دهههای گذشته در ساختههای هالیوودی، تصویر پلیس آمریکایی به صورت انسانهایی از خودگذشته نشان داده میشد که حتی اگر در برههای از زمان، از راه خود منحرف میشدند، در نهایت باز برای خدمت به مردم کشورشان آماده بودند ولی چند سالی میشود که با شدت گرفتن درگیریهای بین مردم و پلیس و بالا رفتن جرایمی که هرگز مسببینش پیدا نمیشوند، آن تصاویر پر رنگ و لعاب از پلیس، دیگر در این کشور خریداری ندارد و از این رو، فیلمسازان هم با این موج حرکت کردهاند و در اعتراض به کمکاریها، برای آرام کردن مردم معترض، دست به کار شدهاند. فیلم «دختران گم شده» یکی از ساختههای اخیر است که با نگاهی منتقد به پیگیریهای پلیس آمریکا در به دام انداختن مجرمان نگاه میکند. دختران گمشده، بر اساس فیلمنامهای از «مایکل وِروی» که برگرفته از کتاب «دختران گمشده: راز حل نشده آمریکایی» اثر «رابرت کالکر» ساخته شد. موضوع فیلم، قتلهای زنجیرهای کارگران جنسی زن جوان در ساحل لانگ آیلند است.
داستان دختران گمشده
خانواده گیلبرت که شامل «ماری گیلبرت» و سه دخترش میشود، زندگی کارگری و سختی دارند؛ یک روز به ماری، خبر میدهند که دختر بزرگترش «شانون» گم شده است... در ادامه داستان بیان میشود که شانون، یک کارگر جنسی بوده و گم شدن او بیربط با قتلهای سریالی لانگ آیلند نیست... در این بین ماری برای پرده برداشتن از راز قتل دخترش و دیگر دختران، که طعمه این قاتل سریالی بودهاند، دست بکار میشود و متوجه میشود که کمکاریها و اهمال کاری پلیس، در روند این پرونده، بیشتر از آن است که تا بحال به نظر میرسیده....
استقلال به هر قیمتی
در فیلم دختران گمشده، مخاطب از همان ابتدا زندگی پر مشقت زنی را میبیند که مجبور است برای گذران زندگی، در شغلهای پاره وقت زیادی مشغول به کار باشد. این زن که یک مادر مجرد است، هیچ پشتوانه و کمک حالی به جز دخترش شانون ندارد و وقتی خبر شغل شانون در رسانهها پر میشود، خواهران شانون تازه میفهمند که خواهرشان چطور تا آن روز توانسته در گذران زندگی خانوادهاش، به آنها کمک کند....
نگاه فیلم دختران گمشده، خیلی روی زندگی و چرایی ورود این دختران به شغل نامتعارفشان، ورود پیدا نمیکند ولی واقعیت امر این است که در کشورهای غربی اجبار برای مستقل شدن فرزندان بلافاصله بعد از 18 سالگی متداول است و این مسئله برای جوانان در زندگیهای سطح پایین که نمیتوانند از طرف خانوادههایشان کمکی برای زمینه این استقلال دریافت کنند، مشکلات بیشماری را بوجود میآورد. اگر این جوانان خانوادههای معمولی داشته باشند که به هیچ وجه امکان ورود به دانشگاه معتبر را که در آینده، شغلهای قابل قبول به فارغالتحصیلانش تعلق میگیرد را ندارند و از طرف دیگر هم حدود یک دههای میشود که برای شغلهای مربوط به کارگران و اقشار ضعیف، هر روز رقابت بیشتری بوجود میآید. با این تفاسیر، در یک کشور سرمایهداری که در آن بزرگترین هویت یک انسان شغلش است، هیچ عجیب نیست که دختران ناموفق در به دست آوردن شغل آبرومند، به ناچار وارد شغلهایی مانند شانون میشوند....
از طرف دیگر فیلم دختران گمشده نشان میدهد که همین جامعهای که امثال شانون را به سمت چنین منبع درآمدی میکشاند، وقتی او و همکارانش گم میشوند و در نهایت جسد بیجانشان پیدا میشود، هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد و در واقعیت، هیچکس با این دختران همدردی نمیکند و حتی پلیس هم درخواست کمک آنها را جدی نمیگیرد....
پلیس ناکارآمد یا خائن؟
در فیلم دختران گمشده، بیان میشود که یکی از دلایل پیدا نشدن این قاتل بیرحم، عدم همکاری اهالی متمول این ساحل است. به ادعای شخصیتهای داستان، در این ساحل ویلاهای لوکسی وجود دارد که ساکنان ثروتمندش دوست ندارند آرامششان با این گونه مسائل به هم بخورد و زندگی زیبایشان را خراب کند!
در ادامه ماری گیلبرت به عنوان مادر یکی از قربانیان ماجرا پیگیری میکند که چرا وقتی دخترش در شب حادثه با پلیس تماس میگیرد و کمک میخواهد، یک ساعت طول میکشد تا پلیس اقدام کند و به محل حادثه بیاید ولی وقتی یکی از ساکنان این ویلاهای لوکس که از قضا آخرین مشتری شانون هم بوده با آنها تماس میگیرد، ظرف چند دقیقه پلیس سر میرسد و به ماری هشدار میدهد که دردسر درست نکند!
کم کاریهای پلیس آمریکا، به قدری در فیلم «دختران گمشده» واضح به تصویر کشیده میشود که جای هیچ توجیح یا روتوشی را باقی نمیگذارد و مخاطب را به این پرسش میرساند که آیا این نوع برخورد پلیس، تنها کم کاری است یا نوعی خیانت؟!
جنایات ادامهدار
تاریخچه قتلهای سریالی در کشورهای غربی و بخصوص در آمریکا ، طبق اطلاعاتی که به دست آمده به بیشتر از 150 سال گذشته میرسد.
این جنایتها که معمولا مسببینشان از چنگ قانون میگریزند. از زمانی که ژانر وحشت در سینما به شدت محبوب شد و در حدود چهار دهه گذشته مورد توجه قرار گرفت، سیل ساختهها با موضوعات مختلف پیرامون زندگی این قاتلان یا قربانیانشان ساخته شد.
این نوع رویکرد تا جایی پیش رفت که بعد از مدتی به نوعی سرگرمی برای مردم عادی تبدیل شد و پیگیری خبرهای مربوط به این جنایت کاران هم خوراک مجلههای معتبر و زرد را فراهم کرد. با توجه به این نوع رویکرد با جنایت، هیچ بعید نیست که چرا هر روز به سیل قتلهای حل نشده در آمریکا اضافه میشود و اگر هم این قاتلین پیدا شوند، بسته به ایالتی که در آن گرفتار شدهاند، معمولا از چند سال حبس تا حبس ابد را به عنوان مجازات میگیرند.
فیلم دختران گمشده دقیقا بر اساس مستندات دنیای واقعی ساخته شده است و نشان میدهد، در خانههای لوکس رنگی و تپههای ساحلی زیبای ساحل جنوبی لانگ آیلند، یک گذشته ترسناک نیز وجود دارد. در طی نزدیک به ۲۰ سال، جنازه بیش از ۱۷ زن جوان و یک مرد در کنار این ساحل زیبا پیدا شدهاند. قاتل در قالب مشتری این زنان را به دام انداخته و سپس آنها را خفه میکرد و در باتلاق میانداخت. این قاتل سریالی که با نام قاتل سریالی لانگ آیلند و قاتل «گیلگو بیچ» نیز شناخته میشود، هنوز دستگیر نشده است. حالا با توجه به نوع نگاه فیلم دختران گمشده، میتوان تصور کرد که این قاتل یا قاتلین، همچنان قرار است ناشناخته بمانند و در این میان سهم خانوادههای قربانیان رنجی ابدی و مشکلات بیشماری است که باید تنها با آن روبرو شوند.
واقعی و کم طرفدار
فیلم «دختران گمشده»، یک فیلم هنری نیست و اگر دقیقتر بگوییم، داستانپردازی قوی هم ندارد ولی جذابیتش به خاطر صداقت و نشان دادن بدون روتوشِ واقعیات دردناک است.
در این فیلم، شخصیتها خیلی پرداخت عمیقی ندارند ولی به خاطر محوریت و موضوع داستان، این شخصیتها کاملا قابل درک هستند و شخصیت ماری به عنوان یک مادر مجرد که تمام زندگیاش در فقر و سختی گذشته است و حالا نماینده زنانی شده که خودشان و دختران یا خواهرانشان قربانیاند و هیچ فریادرسی ندارند، قابل تامل است.
دختران گمشده، از طرف منتقدین و مخاطبین غربی، بازخورد خوبی دریافت نکرد و به همین خاطر تنها در حد فیلمی اعتراضی که حرفش به جایی نرسید باقی ماند.