kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۴۴۵
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۰
خانواده؛ کانون سبک زندگی اسلامی

درآمدی بر مفهوم و جایگاه سیاست‌گذاری خانواده


حمیدرضا طاهری جانبازلو
اشاره
اگر بگوییم سبک زندگی اسلامی، از مهم ترین و یا حتی مهم ترین مقوله در تحقق تمدن اسلامی - ایرانی است سخن بیراهی نیست. اهتمام به اجرای سبک زندگی اسلامی در تمام وجوه آن، یکی از نقاط آرمانی و البته قابل دسترس در منظومه گفتمانی و عرصه عملیاتی انقلاب اسلامی ایران است. موضوعاتی چون به ثمر رسیدن حماسه های اقتصادی و سیاسی، اصلاح الگوی مصرف، رشد جمعیت، جنبش نرم افزاری و ... همگی بستگی تامی به کاربست سبک زندگی اسلامی دارند. تحقق سبک زندگی اسلامی را می توان از دو منظر سلبی و ایجابی مورد مداقه قرار داد: نفی مدل زندگی غیراسلامی و ایجاد مدل زندگی اسلامی. اگرچه در رابطه با این مقوله مهم سخن های بسیاری است، اما برای شروع پرداختن به این موضوع، دو مطلب پیش رو را که یکی در ارتباط با مفهوم خانواده غربی و تمایز آن با مفهوم خانواده اسلامی و دیگری در تذکر روند ناصحیح حاکم برکلاسهای زبان است را بخوانید.
خانواده مطرح در سیاست‌گذاری خانواده با نگاه اسلامی، متفاوت از مفهوم خانواده مورد بحث در غرب است. در کشورهای مختلف غربی تعاریف متفاوتی از خانواده در سیاست‌گذاری مرسوم است. به اقرار نویسنده کتاب family policy in europe در کشور انگلیس هر دو انسانی که تصمیم بگیرند که از این به بعد با هم یک خانواده باشند، به عنوان خانواده به رسمیت شناخته می‌شوند. این تعریف در مورد هر دوانسان مرد یا زن، محرم یا نامحرم صادق است.
اما خانواده در جامعه اسلامی، خانواده‌ای است، حاصل ازدواج یک مرد و یک زن، که شکل‌گیری آن براساس قواعد و اصول تشکیل خانواده که در ادیان الهی برای پیروان آن ادیان ذکر شده است، اتفاق افتاده باشد. برمبنای این تعریف، جمهوری اسلامی، خانواده‌های پیروان ادیان مسیحی، یهودی و زرتشتی را که شکل‌گیری آن‌ها با رعایت ضوابط شرعی آن ادیان اتفاق افتاده باشد را به رسمیت می‌شناسد و آن‌ها را محق بهره‌مندی از تمام حقوقی که برای نوع خانواده (فارغ از حقوقی که به صورت خاص برای خانواده‌های مسلمان ذکر شده است) تنظیم شده می‌داند.
مبتنی بر نظام فلسفه صدرایی، هر انسان در وجود خود دارای شأن فردی، خانوادگی و اجتماعی است. منظور از این عبارت این است که جنبه‌هایی از وجود و هویت انسانی وجود دارد که جز از طریق بودن در یک خانواده و جامعه سالم پرورش نمی‌یابد و فردی که از بودن در یک خانواده سالم بی‌بهره است، جزئی از هویت وجودی او ارضا نمی‌گردد، چنین فردی برای پاسخگویی به نیاز فطری خودش که بودن در یک محیط خانوادگی سالم است، متوسل به طرق غیرطبیعی خواهد شد و هویتی تصنعی برای خود خواهد ساخت.
اهمیت وجود خانواده در شکل‌گیری یک جامعه سالم را از دو جهت می‌توان بررسی کرد، یک جهت این است که همان‌طور که بیان کردیم، فردی که در مهد خانواده پرورش نیافته باشد، در لایه هویتی دچار خلأ خواهد بود و جامعه متشکل از چنین افرادی جامعه‌ای بیمار خواهد بود.جهت دوم نیز این است که سلامت خانواده‌ها در یک جامعه، شرط لازم برای تحقق سلامت آن جامعه است، در واقع جامعه مانند بدنی است که سلول‌های سازنده آن خانواده می‌باشد، اگر سلول‌ها بیمار باشند، بدن نیز به خودی خود بیمار خواهد بود.با یک استقرایی از خانواده‌ها در جوامع و در طول تاریخ زندگی بشری به وضوح می‌توان دریافت اهمیتی که اسلام برای خانواده قائل هست و قواعد و قوانینی که برای آن تشریع کرده است، حاکی از نگاه والای اسلام به این نهاد ارزشمند است، به نحوی که این تاکیدات و توصیه‌ها در هیچ دین و مکتب بشری دیگری به این قوت و دقت وجود ندارد.
از این رو سیاست‌گذاری خانواده در درجه اول عبارت است از سیاست‌گذاری در جهت هدایت سبک زندگی خانواده‌ها در یک جامعه به سوی سبک زندگی اسلامی خانواده و  در درجه دوم سیاست‌گذاری جهت پیگیری اهداف اجتماعی با استفاده از خانواده‌های یک جامعه.
ارکان تعریف فوق عبارتند از:
1) سیاست‌گذاری
منظور از سیاست‌گذاری در این تعریف همان سیاست‌گذاری عمومی (public policy) می‌باشد. افراد زیادی سعی بر تعریف سیاست‌گذاری عمومی داشته‌اند، لکن به دلیل گستردگی و پیچیدگی این عرصه، تاکنون تعریفی جامع و مانع ارائه نشده است. لکن اگر بخواهیم در میان منازعات همیشگی و مستدام نظریه‌پردازان سیاست‌گذاری عمومی تعریف مالون را برمی‌گزینیم: ایلویز مالون می‌گوید: سیاستگذاری عمومی دربرگیرنده برنامه‌های سیاسی برای اجرای طرح‌هایی به منظور دستیابی به اهداف اجتماعی است.(1)
2) سبک زندگی اسلامی خانواده
سبک زندگی مجموعه‌ای نسبتا منسجم از همه رفتارها و مناسبت‌های یک خانواده، در جریان زندگی روزمره است. منظور از سبک زندگی اسلامی خانواده، در واقع همان سبک زندگی مستخرج از مراجعه به قرآن، سیره و روایات و عقل است. منظور از عقل در این جا عقل عالم دینی در پرتو قرآن، سیره و روایات می‌باشد.
3) هدایت
هدایت در واقع در معنای جهت‌دهی است. هدایت ویژگی‌هایی دارد. هدایت در نسبت با افراد تحت هدایت خود تنظیم است، یعنی اختیار را از آن‌ها نمی‌گیرد و فقط مسیر را به آن‌ها نشان می‌دهد. این مفهوم وقتی در نسبت بین سبک زندگی خانواده‌های یک جامعه و سبک زندگی اسلامی خانواده‌ها قرار می‌گیرد، به معنای جهت‌دهی خانواده‌های یک جامعه به نحوی خود تنظیم است به نحوی که شاخص‌های زندگی خانواده‌ها به شاخص‌های زندگی یک خانواده مطلوب از نگاه اسلام، میل کند.
در تعریف فوق پیگیری اهداف اجتماعی را یک تعریف درجه دوم برای سیاست‌گذاری خانواده ذکر کرده‌ایم. منظور از ذکر تعریف درجه دوم و تعریف درجه اول این است که تعریف درجه دوم مشروط به تعریف درجه اول است. به عبارت دیگر پیگیری اهداف اجتماعی مشروط به وسیله خانواده مشروط به اسلامی‌سازی سبک زندگی خانواده‌ها هست. به عبارت دیگر با استناد به این تعریف، تنها در صورتی یک حکومت می‌تواند از خانواده‌های یک جامعه جهت تحقق اهداف اجتماعی استفاده کند که در سبک زندگی اسلامی خانواده‌ها انحرافی ایجاد نکند.چنان چه از تعریف فوق از سیاست‌گذاری خانواده برمی‌آید، ارتباط خانواده و سیاست‌گذاری را در دو بعد زیر می‌توان بررسی کرد: تاثیر سیاست‌های اجرایی بر خانواده و تاثیرگذاری خانواده‌ها در تحقق اهداف اجتماعی.
تاثیر سیاست‌های اجرایی بر خانواده را می‌توان در دو معنا بررسی کرد:
معنای اخص: وظایف ذاتی حکومت‌ها در مواجهه با خانواده‌ها: رسیدگی به امور مربوط به خانواده‌ها و ارتقای خانواده‌ها (family improvment) در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یکی از وظایف ذاتی تمامی حکومت‌ها هست که این مهم حتی در کشورهایی مثل انگلیس که در آن‌ها بنیان خانواده‌ها به شدت ضعیف است، مورد تایید نظریه‌پردازان مدیریت دولتی است.
معنای اعم: در یک نگاه کلان‌تر با جرات می‌توان ادعا کرد که هیچ سیاستی در ارتباط با عموم جامعه نیست که توسط یک دولت اجرا شود، مگر این که تاثیراتی بر روی خانواده‌ها بگذارد. حال این تاثیرات ممکن است ملموس و یا غیرملموس باشند. مثلا سیاستی مثل ازدیاد نسل ارتباط مستقیم با خانواده‌ها دارد، لکن تاثیر سیاست‌های تعدیل اقتصادی نسبت به سیاست‌های ازدیاد غیرمستقیم‌تر است.اما در خصوص تاثیرگذاری خانواده‌ها در تحقق اهداف اجتماعی باید گفت: با توجه به این که خانواده منبع تامین نیروی انسانی در جامعه است و هم‌چنان که گفته شد خانواده یک واحد اجتماعی است و واسطه ارتباط فرد با جامعه است، سبک زندگی خانواده‌ها، فرهنگ حاکم بر خانواده‌ها و شرایط خانواده‌ها در جنبه‌های متفاوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که شکل‌دهنده وضعیت جامعه در جنبه‌های متفاوت است. از این جهت همواره توجه به خانواده‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار (مثبت یا منفی) جهت‌گیری‌های اجتماعی در یک جامعه است.
* پژوهشگر مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق(ع)