kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۶۲۱
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۹
آسیب‌‌‌شناسی ترجمه کتاب کودک و نوجوان – بخش اول

بی‌هوشی بچه‌ها با قصه‌های زرد وارداتی!


 
 آرش فهیم
 قصه‌های شبانه پدر و مادرها، ریشه دارترین لذت هنری همه ماست؛ این قصه‌ها را به ما می‌گفتند تا زودتر به خواب برویم، اما دراصل موجب بیداری بسیاری از مهارت‌های ذهنی ما می‌شدند. اما قصه وقتی غصه ساز می‌شود که برای بی‌هوشی و فریب گفته شود. این روزها اطراف بچه‌های ما پر از قصه‌هایی از این دست است!
فضای ذهنی و ساختار شخصیتی بسیاری از انسان‌ها تحت تأثیر قصه‌ها و روایاتی است که در دوران خردسالی می‌شنوند. هر چند که نمی‌توان نقش رسانه‌های جدید را نادیده گرفت، اما خواندن یا شنیدن قصه در ساخت روح و روان بچه‌ها موثرتر است. چرا که قصه موجب برانگیختن تخیل کودک می‌شود. وقتی که پدر و مادر یک قصه را برای فرزند خردسالشان می‌خوانند یا تعریف می‌کنند، این باعث می‌شود تا بچه، خودش در ذهنش به خیال پردازی مشغول شود و دنیا و آدم‌های قصه را در مغزش باز‌سازی کند.
به همین دلیل هم بسیاری از روان شناسان بر قصه گویی برای نونهالان، به عنوان عامل تقویت توانمندی تأکید دارند.
 قصه‌ها همچنین در انتقال فرهنگ و آئین‌ها از نسلی به نسل دیگر کارکرد ویژه‌ای دارند. قصه‌ها همچنین به کودکان، مهارت‌های زندگی را آموزش می‌دهند؛ «کدوی قلقله زن» علاوه‌بر تلقین شجاعت، اهمیت نوع گفتار در حل بحران را به بچه‌ها می‌آموزند.
اما مدتی است که جای قصه‌ها را کتاب‌هایی گرفته‌اند که کارکردهای دیگری دارند. این روزها در ویترین کتابفروشی‌ها می‌توان حجم زیادی از کتاب‌های وارداتی برای کودکان و نوجوانان را دید. اما آیا واقعا کتاب‌های ترجمه‌ای در حوزه ادبیات کودک و نوجوان یک مسئله است؟
آمارها چه می‌گویند؟
آمارها حاکی از افزایش روزافزون ترجمه بر تألیف در حوزه کتاب کودک و نوجوان است. فقط کافی است به چند جدول آماری منتشر شده توسط نهادهای مرجع در حوزه نشر مراجعه کنیم.
وقتی به فهرست پرکارترین ناشران کودک و نوجوان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که کتاب‌های ترجمه‌ای آنها بیشتر از کتاب‌های تألیفی است.
 به طور مثال، درجدولی که درباره عملکرد 30 ناشر فعال حوزه کتاب کودک در نیمه اول سال 97 منتشر شده، پرکارترین ناشری که در صدر این جدول قرار دارد از میان 653 کتاب، فقط یک کتاب تألیفی چاپ کرده است و بقیه محصولات این ناشر در آن مقطع یعنی 652 کتاب چاپ شده‌اش ترجمه‌ای هستند!
نکته قابل تأمل این است که همین ناشر در آخرین آمار منتشر شده از سوی خانه کتاب که متعلق به تیر ماه امسال است، تعداد کتاب‌های تألیفی اش به صفر رسیده و همه محصولاتش ترجمه‌ای هستند!
موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، چندی پیش نیز اقدام به انتشار فهرستی با نام کتاب‌های برتر فصل بهار با موضوع کودک و نوجوان نموده است. نکته قابل توجه این است که از میان 23 کتاب معرفی شده، اکثریت آثار یعنی 12 کتاب، ترجمه هستند!
به نام بچه‌ها به کام...!
ترجمه، صرفا تغییر یک کتاب از یک زبان به زبان مادری ما نیست، بلکه یکی از روش‌های انتقال فرهنگ هم محسوب می‌شود.
«محمدحسین صلواتیان»، نویسنده و تصویرگر و مدیرمسئول نشریه «کیهان بچه‌ها» در گفت وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: « نمی‌توان ترجمه کتاب از زبان‌ها و فرهنگ‌های دیگر برای کودکان را به طور مطلق رد کرد؛ اتفاقا بچه‌ها از طریق مطالعه این نوع کتاب‌ها می‌توانند از فرهنگ‌های مختلف جهان آگاهی پیدا کنند. بسیاری از آموزش‌های عام اخلاقی در جوامع انسانی مشترک است و اگر این آموزه‌ها به طور صحیحی از طریق ادبیات منتقل شوند، شاهد اتفاق خوبی هستیم، همچنان‌که برخی از آثار ترجمه شده این گونه هستند. اما ترجمه وقتی مشکل ساز می‌شود که به طور افسار گسیخته و بدون نظارت و کنترل انجام شود.»
این تصویرگر کتاب تأکید می‌کند: «این مسئله درباره کتاب‌های تصویری مهم‌تر است، چون برخی از تصاویر مندرج در این گونه کتاب‌ها، می‌توانند منتقل‌کننده سبک زندگی و برخی از الگوهای رفتاری متضاد با فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی ما به کودکان و نوجوانان شوند. نوع پوشش، روابط با دیگران، تغذیه و حتی نوع رفتار با حیوانات در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است که از طریق کتاب‌های ترجمه ای، معرفی می‌شوند و می‌توانند در طول زمان به عنوان یک الگو و سبک زندگی در ذهن کودکان و نوجوانان ما تثبیت شوند.» اما برخی از پدرها و مادرها و همچنین معلم‌ها، تجربه‌های متفاوت و عملی بیشتری در مواجهه بچه‌ها با کتاب‌های ترجمه‌ای دارند.
«احمد صداقت» یک پدر و آموزگار شاغل در آموزش و پرورش و همچنین فعال رسانه‌ای در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: « وقتی قصد معرفی کتاب‌هایی برای بچه‌های خودم – هم فرزندانم و هم شاگردانم در مدرسه- را دارم، به سایت‌های معرفی کتاب کودکان مراجعه می‌کنم. در این سایت‌ها غلبه کتاب‌های ترجمه‌ای بر کتاب‌های تألیفی مشهود است. بارها شده است که وقتی عنوان و جلد کتابی توجهم را جلب کرده و به بخش معرفی کتاب رفته ام، با موضوعات نگران‌کننده‌ای مواجه شده ام. همین الان اگر به یکی از سایت‌های فعال در زمینه معرفی کتاب کودک مراجعه کنید، بخش اعظم معرفی این سایت را کتاب‌های کودک ترجمه‌ای در بر گرفته است که برخی از این کتاب‌ها موضوعاتی جنسی دارند. به طور مثال، در رده‌بندی یکی از این کتاب‌ها عنوان «راهنمای مهارت‌های زندگی به کودکان» نوشته شده اما در توضیح بیشتر، عنوان پیشگیری از سوءاستفاده جنسی دیده می‌شود. متأسفانه در این سایت، پر از این گونه کتاب‌هاست؛ کتاب‌هایی که وقتی در آنها تعمق می‌کنیم کاملا درک می‌کنیم که بیشتر جنبه تجاری و فریب مخاطب را دارند؛ یعنی به اسم آموزش و پیشگیری به طرح یک سری مطالب پیش پا افتاده می‌پردازند – همان مطالبی که پدر و مادرهای امروزی، خودشان خیلی بهتر آنها را می‌فهمند- و در نهایت ممکن است حتی موجب مخدوش شدن ذهن بچه‌ها هم بشوند.»
وی می‌افزاید: « ضمن اینکه تجربه نشان داده است کتاب‌های تألیفی کودک و نوجوان، اگر از سوی نویسندگان خوب و مسلط و باسواد باشند، می‌توانند ذهن بچه‌ها را بیشتر با مسائل زندگی روزمره درگیر و آشنا کنند. ما نویسندگانی داریم که تجربه‌های تلخ و شیرین زندگی خود را در قالب یک داستان یا رُمان برای نسل جدید به اشتراک گذاشته‌اند؛ تجربه‌هایی که به درد زندگی بچه‌ها در این جامعه می‌خورند. اما بسیاری از کتاب‌های کودک و نوجوان وارداتی و ترجمه ای، نه تنها فاقد چنین ظرفیتی هستند بلکه نوعی بی‌هویتی و کم هوشی را به بچه‌ها منتقل می‌کنند. دقیقا مثل کتاب‌هایی که مثال زدم و به ظاهر برای آگاهی جنسی خردسالان منتشر می‌شوند اما در واقع، ذهن بچه‌ها را درگیر مسائلی تیره می‌کنند.»
صحبت این معلم را در نظر یک نویسنده کودک و نوجوان نیز می‌توان ملاحظه کرد. « محمد برآبادی » در مصاحبه‌ای گفته بود: « کتاب‌هایی که از نظر ادبی و هنری ارزشمند هستند، هیچ آسیبی به خوانندگان نوجوان نمی‌زنند. کتاب‌های تجاری و تبلیغاتی خطر آسیب‌رسانی به مخاطب کودک و نوجوان را دارند. این کتاب‌ها به دلیل تمایلات ناشران وارد بازار می‌شوند.»
جای خالی مسئله ترجمه
در مطالعات کودکان
محمد محمدی، فعال فرهنگی و دبیر آموزش و پرورش که از قضا زبان انگلیسی تدریس می‌کند، هم به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: « در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان، در نگاه اول ممکن است از جهت اینکه کتاب‌های ترجمه‌ای به آشنایی کودکان با فرهنگ‌های مختلف جهان کمک می‌کند، مطلوب و ایده آل به نظر برسد اما نگرانی‌ها زمانی شکل جدی به خودش می‌گیرد که ما شاهد این هستیم که تعادل و توازن میان تالیف وترجمه به ‌هم خورده است و کتاب‌های داستان در حوزه کودکان به جای آثار تالیفی بیشتر آثار ترجمه‌ای هستند.»
وی می‌افزاید: «می‌دانیم که تاثیر کتاب‌های داستان در شکل دادن به شخصیت کودکان غیر قابل انکار است تاجایی که حتی یکی از روش‌های تربیتی کودکان قصه گویی است. فلسفه بیان داستان در حوزه کودکان صرفا جهت سرگرمی یا افزایش دایره واژگان نیست بلکه کتاب‌های این حوزه در کنار تقویت قوه تخیل و تحلیل، کارکردهای دیگری هم دارند؛ مانند انتقال ارزش‌های فرهنگی،دینی،اخلاقی و ملی. ادبیات کودکان یک حوزه تخصصی است که در این زمینه باید متخصصان این رشته پژوهش کنند و آن را در اختیار نویسندگان و مصرف کنندگان آثار ادبی بگذارند. اما این جریان یک سویه تالیفات فرهنگی هم در زمینه کتاب‌های داستان، فیلم و پویانمایی کاملا محسوس است که این مسئله باعث قطع جریان انتقال فرهنگ می‌شود که در نسل آینده ما موجب بیگانگی از فرهنگ بومی و ملی ایران خواهد شد. بدیهی است که ما به عنوان ملتی که در حوزه ادبیات درسطح جهان صاحب سبک و سابقه درخشان هستیم در این مورد نباید منفعل باشیم و به نظر می‌رسد که در این زمینه کوتاهی صورت گرفته است.»
این معلم ادامه می‌دهد: « برای نخستین بار در کشور، دانشگاه شیراز مرکز مطالعات ادبیات کودک را راه‌اندازی کرد و در این مرکز چاپ مجله تخصصی، همایش‌های تخصصی و دوره کارشناسی ارشد ادبیات کودک از طریق این مرکز راه‌اندازی شد و گام‌های مفید و موثری در این زمینه برمی‌دارند، با این حال مخاطبان این مراکز تخصصی عموما استادان و دانشجویان همین رشته‌ها هستند و خانواده‌های ایرانی، مصرف کنندگان و یا ناشرین به ندرت ازنتایج تحلیل‌ها و پژوهش‌های آنان بهره‌مند می‌شوند از این جهت باید این مسئله در رسانه‌های عمومی، رادیو و تلویزیون و مطبوعات هم منعکس شود.»
محمدی در پایان پیشنهاد می‌دهد: « به نظر من تقویت جشنواره‌های کودک و نوجوان، حمایت از نویسندگان برتر این حوزه با خریداری کتاب‌های تالیفی و تبدیل آثار برجسته ادبی به فیلم و سریال می‌توانند تاحدودی به تغییر و اصلاح این موازنه نامطلوب کمک کند.»
با این حال باید اذعان داشت امروز بازار خرید کتاب کودک و نوجوان به شدت روند نزولی داشته و مردم کمتر به سمت مطالعه رغبت نشان می‌دهند. از طرفی هم رعایت نشدن قانون کپی رایت در کشورمان بر این معضل افزوده است.