با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)
اقدام مفید برای سیلزدگان
وقتی در ایرانشهر سیل آمد، خانههای بسیاری از مردم خراب شد. ما از طریق کرمان برای کمکرسانی به ایرانشهر رفتیم. وقتی به آنجا رسیدیم پرسیدیم: مسئولیت کارها را چه کسی به عهدهدارد؟ گفتند: آن سیدی که داخل سیل است. نزدیکتر رفتیم، سید رشیدی (آیتالله خامنهای) را دیدیم که یک کیسه آرد به دوش گرفته، پاچههای شلوارش را بالا زده است تا آب نگیرد و به کسانی که دچار سیل شدهاند کمک میکند. پس از سلام و احوالپرسی، به او گفتم: چه چیز نیاز است؟ فرمودند: همه چیز نیاز است، ولی الان کمکهای نقدی بهتر است. سریع به رفسنجان آمدیم و در مساجد پول جمع کرده، به ایرانشهر برگشته و خدمت حضرت آیتالله خامنهای رسیدیم. ایشان فرمودند: الان وقت خوبی است، آقایان همه جمع هستند، خوب است ببینیم با این پول چه کار کنیم تا بیشترین استفاده را برای سیل زدهها داشته باشد. هر کس پیشنهادی داد، در پایان ایشان فرمودند: به نظر میرسد برای هر یک از خانوادههای سیل زده یک گوسفند پاکستانی که شیر فراوان میدهد وزاد و ولدش زیاد است بخریم تا بتوانند از پوست، گوشت، شیر و زاد و ولدشان استفاده کنند. این کار ارزشمندی بود که آن موقع برای سیل زدهها انجام شد.
*حجتالاسلام والمسلمین شیخ عباس پورمحمدی (قم)، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، 24/7/1390.
دعا برای فرد شکنجهشده
در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی که قضیه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی پیش آمد، ندای امام از نجف اشرف باعث حرکتهایی در حوزه علمیه مشهد شد و ساواک با اطلاع از اینکه همه این تحریکها با محوریت چند نفر انجام میپذیرد که در راس آنها آیتالله خامنهای است، ایشان را دستگیر و روانه زندان کرد. بنده نیز به همین دلیل در زندان بودم. فردای آن روز حضرت آیتالله خامنهای که در سلول مجاور من بود بر اثر نفوذی که در زندانیان گذاشته بود موفق شد از سلول بیرون بیاید. ایشان وقتی مرا با آن وضع رقت بار دیدند، فرمودند: دیشب تو بودی ناله میکردی؟ پاسخ دادم بله. و ادامه دادم: با همین وضع خون آلود مجبور شدم نماز صبح را برای اینکه قضا نشود بجا آورم، آیا نمازم صحیح است؟ آقا فرمودند: بهترین نمازی که شاید در عمرت موفق به خواندن آن شدی همین دو رکعت بوده است. دیشب که نالههای تو را به این نحو میشنیدم با خود میگفتم: این شخص کیست؟ یک لحظه در دلم به جدهام زهرا(س) متوسل شدم که صاحب این ناله هرکه هست از شکنجه خلاصی یابد. این سخن و ملاقات چنان در من تأثیر گذاشت که دردهای ناشی از شکنجه را به فراموشی سپردم.
* حجتالاسلام صادقی (مشهد)، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، 24/7/1390.