جهان امروز و واقعیت تلخِ قهرمانان مجازی(نگاه)
سبحان محقق
امروزه قهرمانان مجازی جای قهرمانان حقیقی را گرفتهاند و این واقعیت، متعلق به جامعه خاصی نیست. حکومتها چه دموکراتیک باشند، چه خودکامه، چه اخلاقی باشند و چه لائیک، از این آفت مصون نیستند. در واقع، میتوان گفت که هر چقدر زیرساخت رسانههای حقیقی و مجازی گستردهتر باشد، این عارضه نیز همهگیرتر است.
قهرمانان مجازی میتوانند در اشکال مختلف ظاهر شوند؛ چهرههای سلبریتی، قهرمانان ورزشی و خصوصاً، ستارگان سینما و بازیگران نقشهای برتر فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی، را میتوان در زمره قهرمانان مجازی به حساب آورد.
یک قهرمان مجازی به خودی خود، فرد نامطلوبی نیست و الگوگیری و گرایش به قهرمانان و قهرمانپروری نیز امری طبیعی است و ریشه در همذاتپنداری ما انسانها دارد. اما، چیزی را که در عمل ما شاهدیم این است که پدیده مدرن قهرمانان مجازی، عوارض و آسیبهای زیادی را متوجه جامعه میکند.
قهرمان مجازی، همانطور که از نامش پیداست، یک قهرمان واقعی نیست و ویژگیهای درخور تحسین او را ندارد. بهعنوان مثال، یک خلبان شجاع در زمان جنگ، از جان خود میگذرد و با بهرهگیری از مهارت خود، ضربات مهلکی را به دشمن وارد میکند. سالهای بعد و زمانی که صلح بر قرار است، یک هنرپیشه نقش او را بازی میکند. در عالم واقع، معمولا این هنرپیشه است که قلبها را فتح میکند و به شهرت میرسد و همه کس در همهجا او را تحسین میکنند.
یا وقتی که یک ورزشکار و خصوصاً فوتبالیست، کام مردم را شیرین میکند و آوازهاش به همه جا میرسد، یک قهرمان مجازی است. ظاهرا تا اینجا، مشکلی وجود ندارد، ولی وقتی که همین قهرمان هوس میکند در دنیای حقیقی پا بگذارد، ممکن است که مشکلات زیادی بروز کند و این چیزی است که ما در اشکال مختلف شاهد آن هستیم، که به چند نمونه از آنها، در زیر اشاره میشود.
جوامع امروزی در مقایسه با گذشته، بسیار پیچیدهتر شده و به همین خاطر، مدیریت آن نیز باید متناسب با این پیچیدگی باشد. جهتگیری مراکز علمی و دانشگاهها نیز همسو با همین پیچیدگی است؛ هزاران متخصص و کارشناس آموزش میبینند و پس از آن، سالها تجربه کسب میکنند، تا شاید بتوانند حوزههای مختلف جامعه را خوب مدیریت بکنند. اما، چیزی را که ما در کشورهای مختلف جهان شاهد هستیم، وارونه شدن این روند است؛ کسانی که قهرمان مجازی هستند، با رای هواداران خود، پستها را یکی پس از دیگری فتح میکنند. روند فوق علاوه بر اینکه دانشگاهیها و
دانش آموختهها را دلسرد و مایوس میکند، هزینههای گزاف و در بسیاری از مواقع، غیرقابل جبرانی را متوجه همان مردمی میکند که به عشق قهرمان خود، رای به صندوق انداختهاند. این قهرمانان، که نوعا تخصص، تجربه و سواد کافی ندارند، اگر دغدغه کار مردم و جامعه خود را داشته باشند، مجبورند که هزینه کنند و از دیگران مشورت بگیرند. ولی متأسفانه، معمولا چیزی که در عمل رخ میدهد، این است که همین چهرههای مشهور و محبوب، بازیچه افراد و جریانهای سودجو قرار میگیرند.
یک نمونه دیگر از تأثیر سوء قهرمانان مجازی بر جوامع، تبدیل شدن آنها به سرشاخههای فکری است. این پدیده جدید هر چند برای همه کشورها، یک عارضه است، ولی برای کشورهایی که برای قدرتهای غربی، هدف محسوب میشوند، در شرایط حساس میتواند بسیار خطرناک باشد. سطحی بودن، غیرواقعی بودن، تخصص و تجربه نداشتن و خصوصاً، سر در نیاوردن از پیچیدگیهای سیاسی و دیپلماتیک، ویژگیهایی هستند که نوعا (البته، نه در همهجا و برای همهکس) قهرمانان مجازی واجد آنها هستند.
در ارتباط با اثرات سوء قهرمانان مجازی، بیش از این میتوان حرف زد و در اینجا، به همین چند مورد اکتفاء میشود.
در هر حال، واقعیت این است که در دنیای امروز لشکر مجازیها به پیش میتازد و جوامع را از کیفیت و معنا تهی میکند. در یک جمعبندی، میتوان گفت که قهرمانان مجازی قطعهای از یک پازل بزرگ جوامع امروزی هستند، قطعات دیگر آن، غلبه عدد بر کیفیت، مصرف بر تولید، جایگزین شدن دادهها به جای علم، جایگزین شدن ارتباطات حاضر با غایب به جای حاضر با حاضر و... هستند.
در اینجاست که رسالت حساس رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری، برجسته میشود و همه آنها باید متوجه باشند که دامن زدن قهرمانپروریهای بیجهت، دودش به چشم آحاد جامعه میرود و در چهرهسازیها، باید به اصل شایستگی و توازن توجه داشته باشند.