تأملی دیگر بر فیلم «12 سال بردگی»
برده داری به روایت سینما
علیرضا آل یمین
مجری برنامه اختتامیه آکادمی اسکار قبل از معرفی برگزیدگان، می گوید یا امشب باید «دوازده سال بردگی» جایزه اول را ببرد یا همه شما نژاد پرست هستید .
این عبارت به ظاهر طنز در واقع مشی سیاسی اسکار را گوشزد می کند. خب ! اسکار جایزه اول خودش را به «12 سال بردگی» می دهد و در نتیجه آکادمی اسکار نژاد پرست نیست!
حالا بد نیست نگاهی دوباره، اما نه از زاویه دید اسکاری ها یا سیاستگذاران هالیوودی به این فیلم کنیم.
«دوازده سال بردگی» داستان سیاهپوستی آزاد از ساکنان شمال آمریکاست که چند کلاهبردار او را اغفال میکنند و در جنوب به عنوان برده میفروشند. سیاهپوست، 12 سال به عنوان برده برای اربابان سفیدش کار میکند و دست آخر با کمک یک سفید پوست دیگر آزادی اش را به دست می آورد.
در سراسر این فیلم، نظام برده داری در آمریکا نامطلوب و ظالمانه نشان داده می شود. تا اینجا، سیاه پوست ها، سرخ پوست ها و زرد پوست ها با این نظر سفیدپوست ها که در این فیلم بروز کرده مبنی بر اینکه برده داری بد است هم نظر هستیم. اما «12 سال بردگی» به لایه دیگری از برده داری هم می پردازد و تلاش می کند ریشه ها و بسترهای رشد برده داری را البته به زعم فیلم ساز نمایان کند.
از وقتی سالومون، همان سیاه پوست آزاد که به بردگی گرفته می شود در دام سفید پوست ها میافتد شروع به اعتراض می کند. اما نسبت اعتراض او با سابقه قبلی زندگیش برابر نیست. از کسی که برای خودش خانوادهای داشته و مانند یک جنتلمن زندگی میکرده، معاشرت های اجتماعی داشته و ویولن می نواخته و... حالا خودش را با کهنه لباس بردگی میبیند انتظار داریم برای رهایی از بند، جانانه مبارزه کند. اما می بینیم سالومون، نه تنها خیلی زود متقاعد میشود که تن به بردگی دهد، بلکه حتی از زن سیاهپوست بردهای هم که فرزندانش را از او جدا کرده اند میخواهد گریه و زاری نکند و تن به شرایط موجود دهد تا آب و غذای بهتری گیرش بیاید و از عطوفت ارباب بهره مند شود. چنان که می بینیم برده های خوب و فرمانبردار مورد تنعم قرار می گیرند. بعضی از ارباب ها حتی با آنها ازدواج می کنند. در واقع آنها را به یک نوع بردگی اخلاقی ارتقا می دهند. یعنی زن سیاهپوستِ برده حاضر می شود به همسری ارباب درآید و از بردگی خلاص شود اما در مقابل، فساد اخلاقی اربابش را ندیده بگیرد.
سالومون به جای مبارزه برای آزادی تلاش می کند برده خوبی باشد . خوب کار کند ، مطیع باشد، در محافل شبانه اربابان ساز بزند تا مورد توجه سفیدها! قرار گیرد.
دست آخر هم توسط یک سفید پوست آزاد میشود.
اما در واقع این آزادی صرفا یک ارتقا درجه اجتماعی در مقیاس جغرافیایی ست. باز سفیدپوست ها، قیممآبانه او را آزاد می کنند و در شمال به جمع خودشان راه می دهند.
در این فیلم مبارزه نمی بینیم. مقاومتی هم اگر هست برای آزادی و یا کسب کرامت انسانی نیست. یک زن برای رسیدن به فرزندانش مبارزه می کند، آن یکی برای به دست آوردن یک قالب صابون و سالومون که قهرمان داستان است در واقع مبارزه نمی کند و اعتراض اندک او هرگز به اندازه ظلمی که می شود نیست. او اگر گاهی تن به مبارزه می دهد به خاطر این است که در چشم ارباب خوش بیاید. دست آخر هم آزادی به مثابه یک هدیه توسط سفیدپوست ها به او داده می شود!
فیلم تلاش می کند به ببیننده امروزی که هرگز نظام برده داری را ندیده و درک نکرده است بقبولاند که کاکا سیاها خود، قابلیت برده بودن را داشتهاند. به همین دلیل سفیدپوست ها از این ظرفیت آنها استفاده کرده اند و آنها را به کار گرفته اند.
خب! شاید مخاطب سؤال کند به فرض اینکه سیاهپوستان بالذات برده هستند اما چرا سفید پوستان آنها را به بردگی گرفتند و در این برده داری به سیاهان ظلم کردند؟ در اینجا پاسخ یک کلمه است ؛ دین
در «12 سال بردگی» هر جا ارباب ظالمی هست در یک دستش شلاق دارد و در دست دیگر انجیل. صبح قبل از شروع کار یا بیگاری روزانه یا عصر بعد از فراغت از کار ارباب برده هایش را چون رمه گوسفندان جمع میکند و برایشان از انجیل میخواند. جالب اینکه هر بار هم آیات انجیل به نوعی و روشی از برده داری مربوط است.
ارباب خشن و ظالم آیات انجیل را با لحنی مشفقانه و مهربان برای سیاهان می خواند و آن ها هم مسحور میشوند. در اینجا، هم ارباب و هم برده نقش خود را به تبعیت از دین میپذیرند. نقشی که گویا از ازل بر پیشانی آنها حک شده است. یکی نقش ارباب را دارد و دیگری نقش برده را. فیلم تصریحا، متابعت سفیدها از دین، برای ظلم به برده ها را به رخ می کشاند.
از نگاه این فیلم یا کلانتر از آن، از نگاه اسکار و هالیوود و سیاستمداران آمریکا هر کس یا هر قوم و نژاد و ملتی که قابلیت برده شدن را داشته باشند آنها فاعلیت ارباب بودن را خواهند داشت. اما حقیقت این است که لکه ننگ تاریخ برده داری در آمریکا به قدری تیره و دردناک است که هرگز با هیچ فیلم و کتاب و موسیقی و ... از دامن فرهنگ ایالات متحده پاک نخواهد شد.