«از سـرنوشـت ۳»؛ با پـایـانی ناتـمـام و ابـهامـاتی کـه بی پاسـخ ماند
مجموعه تلویزیونی«از سرنوشت ۳» در ایستگاه پایانی خود مخاطبان را غافلگیر کرد؛ درحالی که میرفت همه چیز به خیر و خوشی در روند قصه ختم شود به ناگاه، قصه سریال به جایی رسید که منطقی نبود!
آنچه از ابتدای روند قصه سریال «از سرنوشت ۳» استنباط شد این بود که سازندگان سریال به دنبال تفهیم ماجراهایی باشند که در فصل سوم برای مخاطبان تداعی میشد و آن هم به یقین پیگیری سهراب برای یافتن خانواده، مادر خود و در ادامه پدر و خواهرش بود؛ اما روند ماجرای قصه سریال با یک خانه تکانی اساسی از مسیر خانوادگی، اجتماعی خود به سمت یک داستان پلیسی پیش رفت.
خلاصه اینکه قصه این سریال در فصل سوم دچار یک سردرگمی شد و با مجهولات طی طریق کرد. روند قصه سریال «از سرنوشت ۳» و اتفاقها، درگیری، فساد مالی و پولشویی و همچنین نمایش باند تبهکاری در بیشتر قسمتها، مسیر سریال را تغییر داد. طوری که اکثر اتفاقات حول محور ماجراهای پلیسی و تبهکاری گذشت و اصل داستان بهگونهای در فصل سوم به فراموشی سپرده شد!
این سریال نتوانست روند خود را همچون فصل اول و دوم ادامه دهد و بهگونهای شتابزده در بخشهای پایانی این فصل بدون نتیجهگیری اساسی، کار را نیمه تمام رها کرد! در حالی که قرار بود تمامی روند قصه این سریال حول محور دو شخصیت اصلی این سریال، سهراب که نقش آن را کیسان دیباج و هاشم که نقش آن را دارا حیایی بازی میکردند بچرخد و رفاقت و دوستی و ماجراهای این دو کاراکتر خمیرمایه اصلی سریال «از سرنوشت ۳» باشد که در فصل سوم این سریال شاهد این موضوع نبودیم!
به طور مثال، علیرغم همه آنچه در این سریال تأکید شده بود که هاشم بیگناه است همچنان درگیر مسائل فساد اقتصادی شد و در زندان و در انتظار حکم قضایی ماند. اما در ادامه ماجرای افشار را میبینیم که بهعنوان عنصر اصلی در باند فساد اقتصادی همراه شخصی به نام ماجدی که سردسته گروه است و به اعدام محکوم شده به ناگاه از زندان آزاد شده و در کنار خانواده و درنهایت به آنچه سالها از آن بیخبر بوده یعنی سهراب تنها پسرش میرسد.
همین موارد، قصه سریال از سرنوشت در فصل سوم را به مسیری خلاف مسیر قبلی آن برد؛ تناقضگویی و سردرگمیداستان جایی به چشم خورد که در سکانس پایانی، به ناگاه و بدون هیچ زمینهسازی قبلی، هاشم را همچنان پشت میلههای زندان دیدیم و نغمه که فاطیما بهارمست کاراکتر آن را بازی کرده است در غیبتی نامحسوس به ناگاه در روستایی پیدا میشود و سکانس آخر به ملاقات با هاشم در زندان میرود!
حالا این سؤال برای بینندههای شبکه دو و مخاطبان این سریال مطرح است که چرا عوامل تولید این سریال به این صورت و با عجله خواستند که قصه سریال را ناتمام و مجهول به پایان برسانند؟!
عوامل تولید سریال «از سرنوشت» در فصل سوم ناشیانه و بدون توجه به ذائقه مخاطبان و بینندگان تلویزیون در حالی سوت پایان را به صدا درآوردند که بهنظر میآید که میتوانستند در چند قسمت دیگر، داستان را جمع و جور کرده و بدون لطمه زدن به اصل داستان، کار را تمام کنند.
بهنظر میرسد که این سریال در فصل بعدی ادامه خواهد داشت چراکه سریال «از سرنوشت» در فصل سوم ناتمام ماند و مخاطبان منتظر ادامه داستان سریال در فصل آتی آن هستند، اما پایان نافرم و مجهول برای سریالی که میتوانست در چند قسمت دیگر به نتیجهگیری واقعی خود برسد، به بیراهه رفت! امید است که این سریال در فصل چهارم خود بتواند به همان مسیر اصلی
خود برگردد.
رسول شمالی ورزنده