مشکل فوتبال ما اساسنامه نیست
سرویس ورزشی-
این روزها یکی از موضوعاتی که مورد توجه محافل ورزشی به ویژه فوتبالی قرار گرفته بحث اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال است.اساسنامهای که طی چند ماه گذشته با تعاملاتی که میان فدراسیون فوتبال و فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا صورت گرفته، آماده شده و حالا قرار است در مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که در روزهای آینده(هشت آذر) به صورت آنلاین برگزارمیشود به منظور تایید یا رد آن به رای گذاشته شود.
اینجا و در این نوشته ما قصد ورود به جزئیات اساسنامه و بررسی نقاط ضعف و قوت آن را نداریم این کاری است که کارشناسان و اهلفن این روزها در این و آن رسانه دارند انجام میدهند، حرف ما در این صفحه درباره اساسنامه همان است که همواره درباره خیلی از موضوعات دیگر مطرح کردهایم. مثل بحث حرفه ایگری یا بحث وضعیت مالکیتی و مدیریتی تیمهای استقلال و پرسپولیس یا باشگاهداری و... لُب حرف ما این است که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود. با حرف زدن کاری پیش نمیرود. با ادا در آوردن هیچکاری درست نمیشود و هیج هدفی متحقق نمیگردد.درست و دقیق گفتهاند که:
قدم بایداندر طریقت نه دم
که اصلی ندارد دم بیقدم
تا اراده نکرده و نیت را سالم نکنیم وبند کفشها راقرص نکنیم، پرداختن به اسم و فرم و ظاهر امور دردی از دردهای ورزش را دوا نمیکند. به سهم خود امیدواریم که اساسنامه مورد بحث که بسیاری معتقدند بهتر از موارد قبلی است مورد تایید قرار بگیرد و کمکی به بهبود حال و روز فوتبال کند اما این را هم میدانیم که اگر بهترین و فنیترین و دقیقترین اساسنامهها هم برای فوتبال نوشته شود؛ اگر بهترین ابزار و امکانات را در اختیار بگیریم و اگر بهترین و نامدارترین مربیان دنیا را هم به استخدام ورزش و مثلا رشته فوتبال در آوریم، تا نیت و اراده کارکردن و درست کردن و پیشرفت نداشته باشیم همه آن داشتهها بادهوا وعاطل و باطل خواهد بود. مشکل اصلی ورزش ما و خاصه فوتبال ایران طی چندین سال اخیر این بوده که از این اراده و نیت بیبهره بوده است. فوتبال به ابزاری تبدیل شده که عدهای منفعت جو آن را در خدمت تامین منافع خود به کار بگیرند. همینها اجازه ندادهاند که داشتهها و امکانات موجود و دراختیار به نفع ورزش،در خدمت مردم و در جهت منافع ملی به کار گرفته شود. بلکه اینان تلاش کردهاند که این ابزار وامکانات یا کارکردهای مثبت خود را بروز ندهند و یا اینکه برضد کارکردهای خود عمل کنند. بنابراین منظور ما روشن است. مهمتر از اساسنامه یا هر چیز دیگر آن نیت و ارادهای است که میخواهد از آن استفاده کند. وقتی قرار به کار و خدمت و اصلاح امور باشد آن وقت میشود با هر اساسنامه و هرتعداد عضو و... هم به هدف نائل آمد وقتی که هدف «خودمان» باشیم و بخواهیم از همه این ابزار و امکانات و فرصتها به نفع خودمان و جایگاه خودمان و منافع خودمان استفاده کنیم آن وقت بهترین اساسنامهها را به صورتی در میآوریم و اجرا میکنیم که به نفع خودمان تمام شود حالا هربلایی سر فوتبال و ورزش آمد، مهم نیست. هفته پیش خبری آمده بود مبنی بر اینکه برخی از افراد تصمیمگیرنده در فوتبال تلاش میکنند برای حفظ منافع شخصی خودشان، با تغییر بندهای اساسنامه مورد تایید فیفا انتخابات را به تعویق بیندازند! ملاحظه میفرمایید؟ مشتی افراد که بیتردید ریشهای در فوتبال ندارند و چند سالی است به آن آویزان شدهاند که معلوم نیست از چه طریق و کارچاق کنی کدام شیرپاک خوردهای سر از فوتبال در آوردهاند و آنقدر هم این حضور در جایگاههای تصمیمگیری در فوتبال زیر دندانهایشان مزه کرده که حاضر نیستند دست از سر این رشته بردارند دنبال این هستند که در اساسنامهای که مورد تایید فیفا قرار گرفته دستکاری کنند تا به وجود نحس و مخرب خود در فوتبال ادامه دهند. عرض کردیم حالا چه بلایی سر فوتبال میآید واکنش فیفا در این باره چه خواهد بود چه جرایم و مجازاتهایی به علت این دغلکاری به پای فوتبال ما نوشته میشود و چه آبرویی از فوتبال ایران میرود، اصلا از نظر این آویزانهای فرصتطلب مهم نیست. مهم این است که به زندگی انگلی خود در فوتبال آن هم در جایگاههای حساس تصمیم گیری ادامه دهند و از مواهب آن به نفع خود و پر کردن آخور خود استفاده کنند! این است که عرض میکنیم مشکل درجه اول فوتبال ما اساسنامه نیست، مالکیت پرسپولیس و استقلال نیست، حرفهای بودن یا آماتور بودن نیست،... مشکل اصلی ورزش ما رخنه و نفوذ و چنگاندازی افراد وجریاناتی است که اختاپوس وار به جان ورزش و علی الخصوص فوتبال ما افتادهاند. و تا این جریانات و افراد شوم به دلیل فقدان نظارت برکاروبار ورزش و وجود مدیریتهای ضعیف در ورزش که خیلی وقتها در نقش عمله این جریانات عمل میکنند و به دلیل عدم شناخت از چم وخم ورزش فریب ظاهرسازی و چربزبانی آنها را میخورند و میدان را برای جولان دادن و خط وربط تعیین کردن آنها در ورزش هموار میکنند؛ آری تا این عناصر انگل و جریانات شارلاتان در ورزش وجود دارند، هیچ اساسنامه و ابزار وامکاناتی در اختیار رشد وپرورش و پیشرفت ورزش و ورزشکار ما قرار نخواهد گرفت. وجود مخرب این جریانات است که اجازه نداده فوتبال ایران بعد از بیست سال از اعلام حرفهای شدن، عملا و به معنای واقعی یک قدم اساسی در این مسیر بردارد. این جریانات، حرفهای شدن را به نفع خود و دلالی و منافع نامشروع خود به کار گرفتهاند و به اصطلاح حرفهای شدن فوتبال بیش از آنکه به نفع فوتبال و علاقمندان فوتبال تمام شود به چربترشدن سبیل این جماعت و پرتر شدن جیب آنها منجر شده است.تردید نکنید این جریانات ضد ورزش و منفعتطلب مدتهاست در این فکر و پیدا کردن راهی هستند که سرانجام ماجرای خصوصی شدن استقلال و پرسپولیس هم به نفع آنها تمام شود و شاید، و البته شاید، یکی از دلایل عقب افتادن بحث خصوصی شدن این دو باشگاه ریشه در اخلال وسنگاندازی این جریانات داشته باشد تا سر فرصت مناسب و بزنگاه حساس در جهت تحقق هدف خود اقدام کنند و...