پاسخ به پرسش اعتقادی در بحبوحه جنگ(حکایت خوبان)
شیخ صدوق روایت میکند که در روز جنگ جمل، مردی بادیهنشین نزد امام علی(ع) آمد و گفت: ای امیرمومنان! آیا تو میگویی که خدا یکی است؟ این پرسش که هیچ سنخیتی با آن شرایط جنگی نداشت دیگر یاران امام علی(ع) را خشمگین و عصبانی کرد و صدایشان از هر سو به عنوان اعتراض به او بلند شد، حضرت چون بادیهنشین را در میان حمله و اعتراض جنگجویان دید، با سخنی تاریخی و پندی بزرگ و آموزنده آن را جبران کرد و به دقت از اهمیت مباحث اعتقادی پرده برداشت و فرمود: او را رها کنید، به راستی آنچه بادیهنشین از ما میطلبد، همان است که ما از این گروه (جملیان) میخواهیم. سپس امام علی(ع) صورت به سمت بادیهنشین برگرداند و با کمال آرامش چنین پاسخ گفت: ای بادیهنشین! سخن در اینکه خداوند یکی است، چهار صورت دارد: دو صورت آن، برای خدا روا نیست، و دو صورت دیگرش برای خداوند ثابت است. آنگاه امام این چهار صورت را یکی یکی توضیح داد.(1)
ــــــــــــــــــــــ
1- الخصال، ج2، ص1