در محضر امام خمینی(ره)
تا زمانی که موشک به پیشانی من بخورد
یک روز بعد از ظهر حدود هفت الی هشت موشک به اطراف جماران اصابت کرد. خدمت امام رفتم و عرض کردم: اگر یک مرتبه یکی از موشکهای ما به کاخ صدام بخورد و صدام طوری بشود ما چقدر خوشحال میشدیم، اگر موشکی به نزدیکیهای اینجا- جماران- بخورد و سقف اینجا پایین بیاید و شما یک طوری بشوید چه؟ امام در پاسخ گفتند: «والله قسم، من بین خودم و آن سپاهی که در سه راه بیت است هیچ امتیاز و فرقی قائل نیستم. والله قسم، اگر من کشته شوم یا او کشته شود برای من فرقی نمیکند.» من گفتم: ما که میدانیم شما اینگونه هستید، اما برای مردم فرق میکند. امام فرمودند: «نه، مردم باید بدانند اگر من در یک جایی بروم که بمب، پاسداران اطراف منزل مرا بکشد و مرا نکشد، من دیگر به درد رهبری این مردم نخواهم خورد. من زمانی میتوانم به مردم خدمت کنم که زندگیام مثل زندگی مردم باشد. اگر مردم یا این پاسداران یا کسانی که در این محل هستند یک طوریشان بشود، بگذارید به من هم بشود تا مردم بفهمند همه در کنار هم هستیم.» گفتم: پس تا کی میخواهید اینجا بنشینید؟ به پیشانی مبارکشان اشاره کردند و فرمودند: «تا زمانی که (ترکش) موشک به اینجا بخورد.»
* حجتالاسلام والمسلمین حاج احمد خمینی
پا به پای آفتاب - ج 1 - صفحه 113.
اگر روحیۀ کاخنشینی باشد، باید فاتحه اسلام را خواند
امام با آنکه به روحیۀ افراد دقت داشتند اما نسبت به ظواهر، تذکراتی را میفرمودند. به خاطر دارم در زمان نخستوزیری شهید رجایی با آن عرفان و معنویت و تهذیب خاصی که ایشان داشت، امام برای اینکه از خطرات (انحرافات) احتمالی پیشگیری کنند، فرمودند: «اگر خدای نخواسته نخستوزیر ما روحیۀ کاخنشینی پیدا کند، باید فاتحۀ اسلام را خواند.» ایشان نفرمود، فاتحۀ انقلاب، بلکه فرمود: «فاتحه اسلام را باید خواند.»
* خانم عاتقه صدیقی – همسر شهید رجایی
روزنامه جهان اسلام – 18/3/ 73.