kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۰۴
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۵

راه‌های برخورداری از حسنات دنیا و آخرت


محمدرضا آرامی
دنیا برای آدمی عرصه آزمون‌ها و امتحانات است تا عصاره هر کسی گرفته و ناخالصی به خلوص تبدیل شده و تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد. عمر کوتاه آدمی بهترین فرصت استثنایی و غیرقابل تکرار است که انسان می‌تواند خودش را برای ابدیت چنان بسازد که یا بهره‌مند از کمالات و سعادتمند باشد یا گرفتار نقص میان مرگ و زندگی و شقاوت دست و پا زند. توفیق بهره‌مندی از حسنات دنیوی نصیب هرکس نمی‌شود. علل و عواملی می‌خواهد که نویسنده در این مطلب به آنها پرداخته است.
***
حقیقت‌ دنیا و زندگی آدمی
نظام‌های الهی نظام‌های کاملی است که فراتر و برتر از آن غیرقابل تصور است؛ به این معنا که اگر مثلا امکان داشت دنیا به گونه‌ای دیگر آفریده می‌شد که بهتر و برتر از وضعیت کنونی آن باشد، خداوند به یقین همان گونه می‌آفرید، ولی هیچ امکان دیگری نیست؛ زیرا اگر امکان داشت و خداوند نمی‌آفرید یا از جهل یا بخل یا عجز او سرچشمه می‌گرفت، مقدم بی‌هیچ شک و تردیدی باطل است؛ چرا که خداوند عالم، غنی و قادر است، پس تالی هم باطل خواهد بود.
در آیات قرآنی آمده است که عناصر دنیا امکان و قابلیت بهتر از این نظام را نداشته و ندارد. از این‌رو بسیاری از امور در نظام دیگری چون نظام آخرت باید شدنی شود. از آیات قرآنی همچنین به دست می‌آید که برای خداوند آفریده‌هایی است که اگر بخواهند در این نظام کنونی دنیا در آیند باید محدودیت‌ها، مشکلات و قابلیت‌های دنیا را بپذیرند. از این‌رو جبرئيل در نهایت صورتی که می‌تواند تجسم یابد، همان صورت دحیه کلبی است؛ چرا که فرشتگان برای حضور در دنیا باید به چهره آدمی درآیند (انعام، آیه 9) و همین تبدیل نیز موجب التباس و همانندی آنان با انسان‌های معمولی می‌شود، چنانکه حضرت ابراهیم(ع) و حضرت لوط(ع) نتوانستند فرشتگان را در زمان تجسم بشناسند. (ذاریات، آیه 25؛ هود آیات 69 و 70 و 77) همچنین، همین فرشتگان حتی در مقام تمثیل و ورود به عالم مادی مثالی- متصل یا منفصل- نیز با محدودیت‌های بسیاری مواجه خواهند بود، چنانکه حضرت جبرئيل(ع) با محدودیت‌های مادی برای حضرت مریم(ع) تمثیل یافت. (مریم، آیه 17)
با این همه محدودیت‌هایی که نظام مادی دنیا دارد، اما همین دنیا برای آدمی یک فرصت استثنایی و غیرقابل تکرار است؛ زیرا آدمی تنها در همین عالم مادی دنیاست که می‌تواند خودش را برای ورود به عالم آخرت به بهترین شکل آماده سازد؛ چرا که انسان در دنیا دارای یک نوع قابلیت و توانایی است که موجب می‌شود تا بتواند قوای الهی را که در شکل صفات در ذاتش سرشته شده فعلیت بخشد و خودش را به صفات‌الهی آراسته گردانیده رنگ خدایی گرفته (بقره، آیه 138) و خدایی و ربانی شده (آل‌عمران، آیه 79) و خلافت الهی را به عهده گیرد (بقره، آیه 30) و برای زندگی سعادتمند ابدی در نظامی دیگر خود را آماده کند؛ چرا که توانسته با عمل خویش، آن قوای الهی را ظهور و فعلیت بخشد و مظهر خدا گردد و از وزانت و سنگینی خاصی برخوردار شود که میزان الهی، آن را به خوبی نشان می‌دهد. (مومنون، آیه 102)
البته بیشتر مردم از این فرصت بی‌بدیل عمر کوتاه در دنیا بهره نمی‌گیرند و خود را به امور لهو و لعبی دنیا سرگرم می‌کنند. این گونه است که خودشان را مظهر صفات و اسمای الهی نمی‌کنند و آنچه را از فرصت عمر دارند از دست می‌دهند و لذا در آخرت سبک وزن وارد می‌شوند؛ زیرا هیچ کمالی را با خود ندارند تا موجب وزانت ایشان شود. مومنون، آیه 103)
پس دنیا دارای حقایقی است که بسیاری از مردمان از آن غفلت دارند. این حقایق عبارتنداز: 1.عصر امتحان و ابتلاء (عصر، آیه 1؛ عنکبوت، آیه 2): 2.عصر خسران و زیان از سرمایه عمر و صفات سرشته الهی در ذات (عصر، آیه 1)، 3.زمان عمل؛ چرا که ایمان نیز نوعی عمل است (عصر، آیات 2 و 3)، 4. زمان صیرورت و شدن برای ابدیت (آل‌عمران، آیه 28 و آیات دیگر)، 5. گذرگاه ناپایدار (اسراء، آیه 18)، 6. جایگاه لهو و لعب و بیهودگی و بازی (انعام، آیه 32)، 7.مکان زینت، تفاخر و تکاثر (حدید، آیه 20)، 8. مکان غفلت‌زا نسبت به مقصد و مقصود (روم، آیه 7)، 9.مکان خلافت الهی (بقره، آیه 30)؛ 10. جایگاه کسب علم و خودسازی (بقره، آیه 129))، 11. مکان مناسب برای بازگشت به سوی خدا (بقره، آیه 156)
حقیقت دنیا را می‌توان حقیقت تلخ و شیرینی برای آدمی دانست؛ زیرا انتخاب درست در چارچوب صراط مستقیم الهی می‌تواند او را به کمالات و سعادتی برساند که هیچ آفریده دیگری به آن نمی‌رسد؛ یا آنچنان سقوط کند که پست‌تر از او موجودی نباشد. (اعراف، آیه 179)
حسنات دنیوی ابزار بهره‌مندی از حسنات اخروی
وقتی به دنیا نگاه می‌شود می‌توان از دو منظر به آن نگریست: 1.از منظر خدا؛ 2.از منظر انسان. به این معنا که یک وقت به این دنیا از منظر خداوند نگریسته می‌شود که در آن صورت بهترین نظامی است که می‌توانست آفریده شود؛ پس این دنیا جز خیر مطلق چیزی نیست؛ چرا که هر چیزی در جای خود قرار گرفته وخداوند عدالت را در حق هر چیزی ادا کرده و آنچه بر او واجب بوده به جا آورده است. از این رو در آیات قرآنی این دنیا مورد مدح و ستایش الهی است؛ چرا که در کمال عدالت و اتقان آفریده شده است.
اما وقتی از منظر انسان یا نسبت به انسان سنجیده می‌شود، می‌تواند دو حالت متفاوت داشته باشد؛ زیرا دیگر خیر مطلق و محض نیست، بلکه خیر و شر نسبی است؛ از این رو امری حسنه و خیر خواهد بود و امری دیگر سیئه و شر؛ چنانکه یک چیز برای شخصی خیر و برای دیگری شر خواهد بود.
حسنات دنیوی هر آن چیزی است که نیک و نیکو است و انسان برای شدن‌های کمالی‌اش بدان نیاز دارد و از آن بهره می‌گیرد. اما اگر موجب رشد و کمال‌یابی انسان نشود همان چیزسیئه و زشت و بد خواهد بود.
البته برخی در تعریف حسنه و حسنات گفته‌اند آن چیزی است که انسان را از جهت بدنی و جانی مسرور کند. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 235، «حسن».) اما باید توجه داشت که سرور و شادی واقعی زمانی رخ می‌دهد که مولفه‌های سعادت یعنی آرامش روحی و آسایش بدنی دایمی و پایدار باشد و ترس از دست رفتن وجود نداشته باشد. بنابراین می‌توان گفت که حسنات دنیوی هر چند که مایه آسایش و آرامش است، ولی زمانی واقعا حسنات هستند که زمینه‌ساز آسایش و آرامش ابدی شوند. از این رو علامه طبرسی در یک تعریف جامع‌تر از حسنه و حسنات می‌فرماید حسنات چیزهایی هستند که به توسعه در روزی و زندگی، تحقق اخلاق نیک در دنیا، دست‌یابی رضوان خدا و بهشت در آخرت بینجامد. (مجمع‌البیان، ج 1-2، ص 530)
در قرآن مصادیقی از حسنات بیان شده که از آن دانسته می‌شود که حسنات، اختصاصی به رفاه مادی و یا آرامش روانی و روحی زودگذر دنیوی ندارد. از جمله حسناتی که در قرآن به عنوان مصادیق حسنات آمده محبت اهل بیت(ع) است که در آیه 23 سوره شوری به آن اشاره شده است. برخی مفسران گفته‌اند: مقصود از «حسنه» در آیه یادشده، دوستی نزدیکان رسول خدا(ص) است. (روح‌المعانی، ج 14، جزء 25، ص 52) همین مطلب در روایتی از امام حسن(ع) نقل شده است. (مجمع‌البیان، ج 9-10، ص 44)
از دیگر مصادیق حسنات می‌توان به نماز اشاره کرد. خداوند در آیه 114 سوره هود نماز را از مصادیق حسنات دانسته است. این بدان معناست که حسنات تنها در امور دنیوی خلاصه نمی‌شود بلکه مراد چیزهایی است که آرامش و آسایش پایدار و ابدی را برای آدمی رقم می‌زند و شکی نیست که محبت اهل بیت(ع) و نماز این‌گونه است.
البته این امور و مصادیق برای دنیای انسان نیز کارایی خود را دارد؛ چنانکه اثبات این امور به عنوان حسنات به معنا و مفهوم آن نیست که آسایش و رفاه از مصادیق حسنات نباشد، بلکه رفاه نیز از مصادیق حسنات است که در آیه 95 سوره اعراف به آن اشاره شده است؛ چرا که برخی از مفسران، «حسنه» را در این آیه به آسایش و رفاه مادی تفسیر کرده‌اند. (التبیان، ج 4، ص 475)
آثار حسنات
همچنین وقتی خداوند به آثار حسنات اشاره می‌کند، مفهوم واقعی حسنات را نیز تبیین می‌کند که مراد اموری است که آخرت انسان را تضمین و سعادت و آرامش و آسایش ابدی را برای آدمی به دنبال دارد. از جمله در آیه 89 سوره نمل، تاثیر حسنات را در امنیت و آرامش‌یابی انسان از وحشت روز قیامت می‌داند. (نمل، آیه 89) پس از نظر قرآن حسنات باید آدمی را از نواقصی برهاند که او را گرفتار دوزخ خشم الهی می‌کند و انسان را به کمالاتی برساند که امنیت از دوزخ یکی از مهمترین آثار آن است.
آثار دیگر حسنات که در قرآن آمده رفع بدی‌ها (هود، آیه 114)، دفع بدی‌ها (رعد، آیه 22)، جبران بدی‌ها (هود، آیه 114)، بهره‌مندی از حسنات برتر در دنیا و آخرت (نحل، آیه 30) است که همه ناظر به آخرت است؛ در حقیقت حسنات دنیوی خود مقدمه‌ای برای حسنات آخرت است و اگر آرامش و آسایشی برای شخص در دنیا است در گرو همان آرامش و آسایشی است که برای آخرت او رقم خورده است. از این رو اهل ایمان در دنیا دچار حزن و اندوه و خوف و ترسی نیستند.
پس با توجه به آثاری که قرآن برای حسنات گفته می‌توان دریافت که هدف همان حسنات اخروی است و انسان به طور طبیعی باید دنبال حسنات باشد؛ زیرا امور نیک و نیکویی است که او را در کمال‌یابی کمک می‌کند یا خود آن چیز، کمالی برای انسان است. از آیه 10 سوره زمر به دست می‌آید که حسنات آخرتی از جمله بهشت، پاداش احسان و نیکی در دنیاست؛ معنای «للذین احسنوا...» این است که برای کسانی که در دنیا احسان می‌کنند حسنه‌ای در آخرت خواهد بود و آن حسنه، بهشت است. (روح‌المعانی، ج13، جزء 23، ص 365)
در آیات و روایات بسیار این معنا مورد تاکید بوده که پیامبران و اولیای الهی دنبال حسنات بوده‌اند؛ چنان که همه مردم به طور طبیعی دنبال آن بوده و هستند؛ با این تفاوت که بسیاری از مردم درک درستی از حقیقت حسنات و مصادیق واقعی و حقیقی آن ندارند و بیشتر آنان به حسنات دنیا بسنده کرده و از حسنات اخروی غافل هستند. در حالی که پیامبران با هدایت عقل و وحی، دنبال حسنات دنیا و آخرت هستند و حسنات دنیا را مقدمه‌ای برای بهره‌مندی از حسنات اخروی می‌دانند. (بقره، آیات 200 و 201؛ نحل، آیات 120 و 122؛ اعراف، آیات 155 و 156)
از آنجایی که دنیا برای آدمی میدان آزمون است (آل‌عمران، آیه 152؛ اعراف، آیه 129) و انسان به سبب داشتن اراده و حق انتخاب خودش می‌تواند میان گزینه‌های متفاوت، انتخاب آزادانه‌ای داشته باشد، باید به این نکته توجه کند که انتخاب اوست که ابدیت او را رقم می‌زند و سعادت و شقاوت ابدی او را می‌سازد.
اما مشکل اصلی انسان این است که از مقصد و مقصود غفلت می‌کند و زینت‌ها و شکوفه‌های فریبنده دنیا او را به سوی خود می‌کشد و بی‌آنکه میوه‌ای باشد او را در دام خود می‌برد. (کهف، آیه 7؛ طه، آیه 131)
عوامل برخورداری از حسنه در دنیا
با توجه به ارزش و اهمیت حسنات در زندگی بشر و تاثیر آن در سعادت دنیوی و اخروی لازم است عوامل برخورداری از آن را بشناسیم تا به خوبی بتوانیم از آن بهره گرفته و در کسب حسنات و بهره‌مندی از آثارش تلاش کنیم. مهمترین عوامل و موجبات بهره‌مندی از حسنات عبارتند از:
1. اجتناب از شرک: اجتناب از شرک، موجب بهره‌مندی از حسنات و نیکی‌ها در دنیاست که در آیاتی از جمله 120 و 122 سوره نحل به آن توجه داده شده است.
2. ایمان به آیات الهی: ایمان به آیات الهی از زمینه‌های بهره‌مند شدن از حسنه و آسایش در آخرت است. خداوند در آیه 156 سوره اعراف از درخواست حضرت موسی(ع) سخن به میان می‌آورد. از آنجایی که جمله «قال...» در پاسخ به درخواست حسنه از سوی موسی(ع) بیان شده، این مطلب به دست می‌آید که مقصود از رحمت، همان حسنه درخواست شده از سوی آن حضرت است. البته ایمان به آیات الهی خود در بردارنده مفهوم کلی ایمان مطلق به خدا و آخرت و غیب و مانند آن است که در آموزه‌های قرآنی به عنوان نخستین شرط ورود به بهشت و رهایی از خسران ابدی مطرح شده است. (بقره، آیات 1 تا 5؛ عصر، آیات 1 تا 5)
3. احسان: براساس آموزه‌های قرآنی احسان در هر شکل و قالبی موجب برخورداری انسان از حسنه در دنیا و آخرت است. (نحل، آیه 30؛ زمر، آیه 10) انسان عاقل آن است که فرصت عمر خویش را فرصت استثنایی و غیرقابل تکرار بداند (مومنون، آیات 99 و 100) و از حسنات دنیوی برای آخرت استفاده کند. شکی نیست که کسی که بتواند به درستی از حسنات دنیوی به خوبی بهره‌مند شود، آخرت خود را نیز تضمین کرده است و از حسنات اخروی سود خواهد برد. کسانی که تنها به حسنات دنیوی توجه کرده و خواهان آن هستند بی‌آنکه آن را برای رسیدن به حسنات اخروی به کار گیرند مورد سرزنش خداوند هستند. البته خداوند به آنان این حسنات دنیوی را می‌دهد ولی خیری برای آخرت آنان نیست. (بقره، آیات 200 و 201)
4. اطاعت: اطاعت از خداوند، باعث برخورداری از حسنات و نیکی‌ها در دنیا است که در همان آیات 120 تا 122 سوره نحل به آن نیز توجه داده و به عنوان یکی از شروط و عوامل مطرح شده است.
5. پرداخت زکات: پرداخت زکات، از زمینه‌های رسیدن به حسنات آخرتی است که در آیه 156 سوره اعراف بر آن تاکید شده است. البته از آیات و روایات نیز برمی‌آید که بهره‌مندی از حسنات دنیوی نیز در گرو پرداخت حقوق مالی و تقوا و مانند آن است. (اعراف، آیه 96 و مانند آن)
6. پیروی و اطاعت از پیامبر(ص): پیروی از پیامبر اسلام از اسباب دستیابی به حسنه در آخرت است. (اعراف، آیات 156 و 157)
7. تقوا: تقوا، زمینه‌ساز بهره‌مندی از حسنات دنیا و حسنات آخرتی است. (اعراف، آیه 156؛ نحل، آیه 30)
8. توبه: توبه و بازگشت به سوی خدا، زمینه‌ساز دستیابی به حسنات دنیوی و آخرتی است که در آیه 156 سوره اعراف بر آن تاکید شده است.
9. دعا: دعا برای نیل به حسنات دنیوی و آخرتی، زمینه ساز بهره‌مندی از آن خواهد بود. (بقره، آیات 201 و 202؛ اعراف، آیه 156)
10. شکر: شکر نعمت، مایه برخورداری از حسنات و نیکیها در دنیا است. (نحل، آیات 121 و 122)
11. هجرت: همچنین هجرت، زمینه‌ساز برخورداری از حسنه و جایگاه نیکو در دنیا است. (نحل، آیه 41)