وعدههای روحانی را چه کسی تضمین کرد/ شورای نگهبان یا شما مدعیان اصلاحطلبی؟!(خبر ویژه)
عضو ستاد تبلیغاتی روحانی و تیم مشاوران رسانهای دولت در هفت سال گذشته، مدعی شد روحانی از اصولگرایان است و آنها باید پاسخگوی عملکرد او باشند!
روزنامه اعتماد در مقالهای به قلم عباس عبدی، به اعتراضهای اخیر نسبت به سخنان روحانی (تحریف علت صلح امام حسن علیهالسلام) پرداخته و خطاب به منتقدان مینویسد: بد نيست كه ببينيم حسن روحاني كيست؟ او از روحانيون فعال پيش از انقلاب است. پس از انقلاب نيز تا امروز در اين پستها و مقامات بالاي سياسي و امنيتي حضور داشته است. 5 دوره نماينده مجلس، چند دوره عضو مجلس خبرگان رهبري بوده و اكنون هم هست، از ابتداي تشكيل شوراي عالي امنيت ملي عضو آن بوده، 16 سال هم دبير و همواره نماينده رهبري در شورا بوده است، نايبرئيس مجلس بوده، رئيس مركز تحقيقات استراتژيك بوده، عضو حزب جمهوري و جامعه روحانيت مبارز بوده است و در زمان جنگ هم پست بسيار بالايي داشته است. چگونه رئيسجمهور شد؟ طبعا تاييد صلاحيتهاي او بيهيچ مصلحتانديشي بوده است زيرا او در دسته اصلاحطلبان نبود كه براي جلب رضايت و مشاركت اصلاحطلبان او را تاييد كنند. مثل دكتر معين. او را تاييد كردند چون شوراي نگهبان به اين نتيجه رسيد كه آقاي روحاني واجد تمام ويژگيهاي مندرج در اصل 115 هست. يعني ايراني، مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور.
وی میافزاید: بيخودي هم او را به جناحهاي ديگر منتسب نكنيد چون اين همه افرادي كه رأي دادند، فراتر از هر حزبي و گرايشي بودند ولي علت رأي دادن آنان اين بود كه به اشتباه گمان ميكردند كه با راي خود ميتوانند اندكي در بهبود وضع كشور موثر باشند و در ميان نامزدهاي موجود خلاصه يكي را بر ديگران ترجيح دهند.
وی در ادامه مینویسد: «این حمله شما، حمله به مردمی است که پای صندوق آمدند. این حمله به تشخيص شوراي نگهبان است كه دروازه ورود به حكومت در اين سطح است. اين حملات هيچكدام به اصلاحطلبان نيست و نخواهد بود. چون اصلاحطلبان به همه اين موارد گفتهشده، نقد دارند و مشاركت انتخاباتي آنان نيز مشروط است. حداكثر انتقاد به اصلاحطلبان اين است كه چرا به فرآيند انتخاباتي موجود اعتماد كرده و تن دادند.»
این نوشته سرشار از مغالطه در حالی است که به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) و حکم عقل، «میزان حال فعلی افراد است»؛ وگرنه خیلی از شبهاصلاحطلبان(از جمله خود عبدی) جزو تسخیرکنندگان لانه جاسوسی بودند و بعدها در نظام پستهای متعدد گرفتند.
ثانیاً نویسنده در حالی صلاحیت روحانی را به شورای نگهبان نسبت میدهد که طیف متبوع وی اولاً مدعیاند شورای نگهبان باید از دم، همه نامزدها را تأیید صلاحیت کند و ثانیاً در آستانه هر انتخابات، به واسطه شانتاژ سیاسی و رسانهای(و حتی توسل به تحرکاتی نظیر تحصن و تهدید به استعفا و تدارک آشوب) سعی میکنند شورای نگهبان را تحت فشار روانی قرار دهند. آنها در ماجرای رد صلاحیت هاشمی و مشایی(نفر مورد حمایت احمدینژاد) نیز با کمک حلقه انحرافی و رسانههای بیگانه و فضای مجازی سعی کردند چنین القا کنند که نظام میخواهد سلیقهها و امکان انتخاب مردم را محدود کند. در مقابل، تدبیر نظام، مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مختلف بوده و به همین دلیل هم از اول انقلاب، افراد مختلفی با سلیقههای متفاوت مجال نامزدی در انتخابات را پیدا کردهاند که نامزدی امثال خاتمی و معین و... هم از آن جمله است. در واقع در اینجا به حسنظن و اعتماد و تسامح نظام خیانت شده است و عهدشکنان باید پاسخگو باشند نه نظام.
نکته دیگر، فرار نویسنده از مسئولیت عملکرد دولت روحانی است و حال آن که طیف متبوع وی در سالهای 92 و 96، با کنار گذاشتن عارف و جهانگیری، روحانی را ترجیح داده و حتی سال 96 از زبان برادر خاتمی اعلام کردند «ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم»، آیا میشود مدعیان اصلاحطلبی، وعدههای روحانی را تضمین کنند، اما شورای نگهبان پاسخگوی عملکرد او باشد؟! اگر اصلاحطلبان واقعاً شورای نگهبان را مسئول میدانند، باید بنویسند و امضا بدهند که نظارت شورای نگهبان، نه باید حداقلی باشد و نه منحصر به قبل از انتخابات؛ بلکه باید حداکثری، سختگیرانه و دائمی باشد و آنها هم دست از شانتاژهای کلاهبردارانه گذشته بردارند.
این نکته هم گفتنی است که عباس عبدی(متهم پرونده نظرسازی به نفع آمریکا در دوره اصلاحات) همان کسی است که بارها از نامزدهای انتخاباتی حمایت کرده و پس از آن، بارها مدعی شده منتخبان اختیارات ندارند و باید خروج از حاکمیت کرد؛ اما نوبت بعد مجدداً وارد گود تبلیغات انتخاباتی و پوسترچسبانی و دادن وعدههای فریبنده به مردم شده است. آیا همین رفتار، عجیب و مشکوک نیست؟ امثال او ماموریت دارند دیکتههای خارجی را به اجرا بگذارند و به همین دلیل هم یک روز در روزنامه زنجیرهای اعتماد تیتر میزنند «پیشنهاد کنارهگیری رئیسجمهور» اما ماه بعد تیتر دیگر میزنند با این ادبیات که «دلواپسان علیه جمهور»!!