بیـتالمـال در سیرة پیامبر اکرم(ص) - بخش اول
علی کرجی
آنچه در پی میآید نگاهی است اجمالی به سیره و روش نبی گرامی اسلام(ص) درخصوص بیتالمال و اموال عمومی و نحوه تعامل با آن و شیوه هزینهکرد در مصالح عامه مسلمین. بیان این نمونهها میتواند الگوی عملی برای تمام کارگزارانی باشد که به نحوی با بیتالمال سروکار دارند.
بخش نخست این نوشتار را که از ماهنامه فرهنگ کوثر شماره 49 انتخاب شده از نظر میگذرانیم.
* * *
چیستی مفهوم بیتالمال
کلمه بیتالمال مرکب از دو واژه «بیت» و «مال»، به معنای خانهدارایی و خزینه مال است. و در اصطلاح به دو معنا میآید: گاهی به معنای اموال عمومی و حکومتی و هر آنچه که مردم به نحوی در آن حق دارند، استعمال میشود و گاهی به معنای مکانی که اموال عمومی در آن نگهداری میشود. معنای اول قائم به اموال است و معنای دوم قائم به مکان است.
با نگاهی در منابع روایی و تاریخی به دست میآید که لفظ بیتالمال و استعمال آن در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) وجود نداشته است. بلکه این اصطلاح در چند دهه بعد از وفات آن حضرت، خصوصاً در زمان حکومت علی(ع) رواج یافته است. بنابراین اگر این اصطلاح در زمان حاضر در مورد اموال عمومی در زمان پیامبر اکرم به کار برده میشود، از باب حکایت از معنای آن خصوصاً معنای اول آن است، نه اینکه این لفظ در گفتار پیامبر و صحابه در زمان حکومت آن حضرت استعمال شده باشد.(1)
سیره پیامبر(ص) در اداره بیتالمال
گرچه دوران حکومت پیامبر(ص) و به تبع آن، اداره امور بیتالمال از ناحیه آن حضرت، محدود به ده سال بود و از طرفی منابع تامینکننده بیتالمال و مصارف آن محدود به مدینه و اطراف آن بوده است، ولی با این حال شیوه آن حضرت در گردآوری، حفظ و نگهداری، تقسیم و مصرف آن در موارد خاص خود دارای جایگاه خاصی است. چه اینکه سیره علمی و عملی آن حضرت نشان از حضور قطعی قدرت سیاسی و مدیریتی ایشان در اداره امور مالی مسلمانان دارد و این میتواند سرمشق مناسبی برای تمام مدیران بیتالمال باشد. همانطور که حضرت علی(ع) خود را ملزم به تبعیت از آن حضرت در مدیریت بیتالمال میداند و سیره ایشان را سرمشق رفتارهای خود قرار میدهد؛ چنان که میفرماید: من شما را به راه و روش پیامبر(ص)خواهم برد و به آنچه فرمان داده شدهام درباره شما عمل خواهم کرد. اگر به آنچه میخواهم [تن سپردید و] مستقیم شدید و [البته] از خدا باید یاری جست. بدانید که موضع من نسبت به رسولالله پس از رحلت او همچون موضع من در دوران زندگی اوست. پس نسبت به آنچه امر میشوید، ملتزم و نسبت به آنچه نهی میشوید، متوقف
شوید.(2)
و نیز میفرماید: دوستم رسول خدا چیزی را برای فردا نگه نمیداشت و ابوبکر این کار را میکرد و [اما] عمر بن خطاب در این کار نظر کرده و دفاتر حقوق و عطایا را تدوین کرد و مال را از این سال تا آن سال به تاخیر انداخته [و انبار میکرد] و اما من همان کاری را میکنم که دوست من رسول خدا میکردند.(3)
و باز میفرماید: دفاتر حقوق و عطایا را [که به دستور عمر طبق ملاکهای طبقاتی تعیین شده بود] از بین بردم و مانند رسول خدا که بهطور مساوی تقسیم میکرد، آن را به مساوات تقسیم کردم و آن را در دست توانگران قرار ندادم.(4)
امام صادق(ع) نیز بر تأسی از سیره پیامبرتأکید میکند و شیوه آن حضرت را بهعنوان حکم خداوند مطرح میکند. نمونهاش جواب از سؤالی درباره نحوه تقسیم بیتالمال است که میفرماید: «هذا هو فعل رسول الله فی بدو امره(5)؛ این [تساوی در حقوق] همان شیوه رسول خدا در [همان] ابتدای حکومتش است.
از جمله اوصاف مهدی(ع) نیز اداره امور بیتالمال به شیوه پیامبر ذکر شده است. عبدالله بن مسعود از پیامبر در مورد اوصاف حضرت مهدی نقل میکند: «یقسم المال بالسویهًْ و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامهًْ (6)؛[مهدی(عج)] مال را طبق مساوات تقسیم میکند و خداوند قلبهای این امت را لبریز از بینیازی خواهد کرد.
منابع مالی بیتالمال
1- انفال
«انفال» عبارت است از هر مالی که اختصاص به مقام نبوت و ولایت امر دارد(7): ای پیامبر! از تو در مورد انفال سؤال میکنند، بگو: انفال مال خدا و رسول اوست.(8)
زمینهای بایر، سواحل دریاها، جنگلها، کوهها، اموال پادشاهان، غنائم برجسته و مال بیوارث از مصادیق انفال هستند که پیامبر اکرم طبق مصلحت اسلام و مسلمین، از آنها بهرهبرداری و به مصرف میرساند.(9)
2- خمس
«خمس» عبارت است از یکپنجم درآمد سالانه و بعضی اموال دیگر که به حاکم اسلامی تحویل داده میشود: ای مؤمنان، بدانید که هرچه به شما غنیمت رسد خمس آن، مال خدا و رسول اوست.(10)
منفعت کسب، معدن، گنج، مال حلال مخلوط به حرام، غواصی، غنیمت جنگی و زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد، از مواردی است که خمس به آن تعلق میگیرد.(11) بله در زمان پیامبر اکرم طبق تصریح مورخان و مفسران و فقهاء، خمس اختصاص به غنیمتهای جنگی داشته است و در غیر آن، رسول خدا از مردم خمس نگرفته است. گرچه بعضی از عالمان گفتهاند که خمس در زمان پیامبر، اختصاصی به غنایم جنگی نداشته بلکه از مطلق درآمد بوده است و مستند خود را نامههای آن حضرت به قبایل و عاملان خود در نقاط مختلف محدوده حکومت اسلام قرار دادهاند و گفتهاند بدون آنکه جنگی میان پیامبر و قبیلهای باشد و یا قبیلهای به اذن آن حضرت جهادی کرده باشد، آن حضرت از آنها مطالبه خمس کرده است.(12)
3- زکات
«زکات» نیز یکی از منابع مالی تامین بیتالمال در زمان پیامبر اکرم بوده است که بر گاو، گوسفند، شتر، خرما، گندم، جو، کشمش، طلا و نقره سکهدار تعلق میگیرد.(13)
4- جزیه
«جزیه» یک نوع مالیاتی است که از اهل کتاب در برابر مسئولیتی که دولت اسلامی به منظور تامین امنیت جانی، عرضی و مالی آنها را به عهده میگیرد، دریافت میشود و طبق مصالحی که حاکم اسلامی معین میکند، مصرف میشود: ای اهل ایمان، با هر که از اهل کتاب که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده است و آنچه را خدا و رسولش حرام کرده، حرام نمیداند و به دین حق نمیگرود، کارزار کنید تا آنگاه که با ذلت و تواضع به اسلام جزیه دهند.(14)
5- خراج
«خراج» در اصطلاح فقهی عبارت است از مالالاجارهای که حاکم اسلامی از طریق اجاره دادن اراضی مفتوح عنوه وصول میکند.
اراضی مفتوح عنوه به زمینهایی گفته میشود که مسلمانان به امر معصوم(ع) و به وسیله جنگ از کفار میگیرند که شامل باغها، تاسیسات و ساختمانهای موجود در آن اراضی نیز میشود.(15)
سرزمین خیبر از این قبیل است که پیامبر اکرم بعد از فتح و گرفتن آن از دست یهودیان ساکن در سال هفتم هجری بنابر پیشنهاد یهودیان، آن سرزمین را در اختیار یهودیان قرار داد و در عوض، آنها میباید نیمی از درآمد حاصل از زمینها و باغهای آن را سالانه به پیامبر
بپردازند.(16)
«عبدالله رواحه» که بعدها در جنگ موته به شهادت رسید، هر سال از طرف پیامبر برای ارزیابی محصول خیبر و تنصیف آن، به آنجا سفر میکرد و او پس از تخمین محصول، سهمیه مسلمانان را جدا و به مدینه انتقال
میداد.(17)
در مقابل زمین مفتوح عنوه، زمینهای طوع یا فییء است؛ زمینهایی است که بدون آنکه جنگی درگرفته باشد ساکنان کافر آن زمینها، آن را رها کرده و یا به میل خود، در اختیار مسلمانان قرار داده باشند. این زمینها جزو «انفال» و در اختیار امام مسلمین است.(18)
گردآوری اموال بیتالمال
رسول خدا(ص) با تدابیر خاص و مدیریت شایسته خود، از راههای مختلف به جمعآوری و استحصال اموال بیتالمال از منابع آن اقدام میکرد که از جمله این راهها، تشویق مردم به رعایت حقوق بیتالمال و نصب استانداران و مسئولان لایق و کارآمد بود و علاوه بر آن، عاملان زیادی از انصار و مهاجران برای جمعآوری زکات، خمس، خراج و جزیه بلاد مختلف گسیل
میداشت.(19)
آن حضرت علاوه بر ارسال کارگزاران برای جمعآوری اموال، مردم را نیز تشویق میکرد تا با آنها همکاری داشته باشند و در بسیاری از موارد، خود مردم اموال را به پیامبرتحویل میدادند.(20)
پینوشتها:
1- المنجد و لغتنامه دهخدا، واژه بیتالمال؛ دائرهًْالمعارف تشیع، ج 3، ص 553. 2- شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج 7، ص 36. 3- الغارات، ج 1، ص 47. 4- فروعالکافی، ج 8، ص 51، 5- وسائلالشیعه، ج 11، ص 8. 6- بحارالانوار، ج 51، ص 84. 7- جواهرالکلام، ج 16، ص 116. 8- انفال/1. 9- جواهر الکلام، ج 16، ص 117 و تحریرالوسیله، ج 1، ص 368. 10- انفال/41. 11- تحریرالوسیله، ج 1، ص 356. 12- مبانی حکومت اسلامی، ص 689. 13- وسائلالشیعه، ج 6، ص 34. 14- توبه/29. 15- زمین در فقه اسلامی، ص 99. 16- فروغ ابدیت، ج 2، ص 263. 17- همان، ص 264. 18- جواهرالکلام، ج 16، ص 116. 19- عبقریهًْ الاسلام فی اصول الحکم، ص 43 و 44. 20- عبقریهًْالاسلام...، ص 44، و فتوحالبلدان، ص 81.