فاطیما، ماجرایی که هر بار سانسور میشود! (هالیوود زیر ذرهبین)
فاطمه قاسمآبادی
از زمانی که زندگی مادی، در جوامعی که با تفکرات لیبرال مدیریت میشود، با شکست مواجه شد و مردم کمبود معنویت و مذهب را دوباره در زندگی خود احساس کردند، برخی از ساختههای هالیوودی هم به سمت برطرف کردن این نیاز مردم، با دیدگاههای مخصوص خودش رفت. در این نگاه، نه نشانی از معنویت و مذهب واقعی وجود دارد و نه مردمی که به دنبال حقیقت هستند بلکه تنها چیزی که هست، تقدسی جادویی است که در جهت خدمت به مادیگرایی و سرمایهداری قدم برمیدارد.
در مورد ماجرای دیده شدن بانوی مقدسی به نام «فاطیما» در کشور پرتغال، تولیدات فرهنگی کمی وجود دارد و حتی تا مدتها کلیسای کاتولیک سعی در انکار و نادیده گرفتن این اتفاق داشت و در سینمای غرب هم تا به حال به صورت سر بسته ساختههایی تولید شد ولی در تمام این ساختهها برخلاف مشاهدات و صحبتهای عینی شاهدان ماجرا، حقیقت مشاهدات به تصویر کشیده نشد.
فیلم «فاطیما» به کارگردانی «مارکو پونتکورو» محصول سال 2020 یکی از همین ساختههاست که با دیدگاههای مخصوص به خودش، آن ماجرا را روایت میکند.
شروع ماجرای سه کودک چوپان
داستان فیلم فاطیما در مورد ماجرای سه کودک چوپان پرتغالی هفت، 9 و 10 ساله، به نامهای «ژاسینتا»، «فرانسیسکو» و «لوسیا» است که در ماه میسال 1917 ادعا کردند، بانویی نورانی را مشاهده کردهاند. این بانو که در واقعیت خود را به آنها با نام « فاطیما» و «بانوی تسبیح» معرفی کرد، طبق گفتههای سه کودک، به آنها وعده داد که به مدت شش ماه، سیزدهم هر ماه به ملاقات آنها بیاید و در مورد حقایقی با آنها سخن بگوید....
در سکانسهای ابتدایی فیلم فاطیما به صورت خلاصه اوضاع آن روزهای پرتغال اینگونه بیان میشود:
«سال 1917 بود و پرتغال درگیر جنگ جهانی اول شد، این کشور تازه به یک جمهوری، با الهام از ارزشهای لیبرال و روشن فکرانه، تبدیل شده بود و به همین دلیل، دولت وقت مخالف هرگونه روحانیت و مذهب بود. جنگ جهانی اول هر چند وارد مرزهای ملی پرتغال نشد ولی با سرعت موجب گسترش فقر و مرگ تعداد کثیری از سربازان و افراد غیر نظامی شد.»
قدیسین در ظاهر کوچه بازاری!
در مورد آثار و هنرهای تجسمی که با رویکردهای مذهبی در کشورهای مسیحی و بخصوص اروپا بوجود آمد، مسئله زمانِ خلق این آثار، در ظاهرشان تاثیر زیادی دارد. برای مثال در آثار قبل از رنسانس، چهره قدیسین و بخصوص مریم مقدس(س) در نقاشیها و مجسمهها، کاملا به صورت چهرهای روحانی، با پوششی کامل و بدور از نشانههای جسمانی بود ولی از زمان رنسانس به بعد، کمکم این چهرهها دچار تحولات اساسی شدند و کار به جایی رسید که هر چه به زمان معاصر نزدیکتر میشویم این تصاویر، بیشتر از اینکه شبیه اولیای الهی باشند، شبیه مردم عادی کوچه و بازار هستند و هیچ روحانیتی در آنها وجود ندارد. در مورد تصاویر مربوط به مریم مقدس هم این ماجرا به وضوح دیده میشود.
در ابتدای فیلم فاطیما، مخاطب لوسیا، یکی از سه کودک نقش اصلی را میبیند که در غاری با زغال، مشغول نقاشی است و در همان حالت بین رویا و واقعیت، فرشتهای بر او ظاهر میشود و خود را فرشته صلحِ کشور پرتغال معرفی میکند! این فرشته بر خلاف تصورات پیشین از فرشتهها، نه نورانی است و نه پوشش فرشته واری دارد؛ به جایش لباسی کهنه پوشیده، با موهایی بدون پوشش و آشفته... که بینندگان را بیشتر از فرشتگان، به یاد جادوگران و افسونگران سریالهای فانتزی هالیوودی میاندازد....
بعد از این صحنهها، داستان جلو میرود و سه کودک ماجرا بانوی تسبیح را ملاقات میکنند. این بانو هم با ظاهری شبیه زنان معمولی و پوششی که کمتر از دو دختر خردسال داستان است، بر آنها ظاهر میشود!
این تصویر از بانوی مقدس که طبق گفته خودش «از بهشت آمده»، بیشتر از اینکه شبیه قدیسان باشد، شبیه فرشتگان و پرنسسهای والت دیزنی است که قرار است در سال 2020 به مخاطبین عرضه شود.
داستان فیلم فاطیما از همان ابتدا به سمتی پیش میرود که گویی هیچ تقدسی در ماجرای مشاهدات این سه کودک پرتغالی وجود نداشته و اگر هم بر فرض، چنین اتفاقی افتاده همگی ریشه در آرزوها و رویاهای پاک کودکانه آنها که از جنگ و فقر خسته شدهاند، دارد.
وحشت از بردن نام فاطیما
در تمام طول داستان فیلم فاطیما، حتی یک بار نام بانوی مقدس برده نمیشود. این در صورتی است که این بانو، در همان ابتدا خود را به کودکان با نام «فاطیما» معرفی میکند و طبق گفتههای اولیه کودکان، به آنها میگوید که دختر یک پیامبر است... همچنین زمانی که در دیدار آخر که برای مردم، «به روزی که خورشید در آسمان میرقصید، معروف است؛ یکی از کودکان به محض نگاه کردن به آسمان فریاد میزند: نگاه کنید «خانواده مقدس».
این اطلاعات به هیچ وجه در طول فیلم دیده نمیشود و در عوض فیلم کاملا از روی اطلاعاتی که جدیدا و با ویرایش، از فاطیما در اینترنت پخش شده و تمام این نکات از آن حذف شده، ساخته شده است....
این مطلب که نام این فیلم فاطیما است ولی هرگز و در هیچ جای داستان،اشارهای به دلیل گذاشتن این نام روی فیلم نمیشود، قابل توجه است، گویی کارگردان از بردن نام فاطیما هم وحشت دارد و ترجیح میدهد تنها و به ناچار، این نام را بر روی فیلمش بگذارد، بدون اینکه هرگز در طول داستان از آن استفادهای بکند.
فیلم همچنین نشان میدهد که کلیسا با وجود مخالفت با مشاهدات این کودکان، هرگز علیه این اتفاق جهتگیری نمیکند ولی این خلاف واقعیت است چرا که در همان سالهای اولیه، کلیسای کاتولیک بارها محل عبادت و یادبودی را که به نام فاطیما، توسط مردم پرتغال ساخته شد را خراب کرد ولی بعدها وقتی کرامات زیادی در همان محل اتفاق افتاد و اصرار مردم به بازسازی ساختمان یادبود زیاد شد، دیگر بیشتر از این مخالفت را جایز ندیدند و بعد از گذشت بیش از نیم قرن موافقت کردند دو کودک از سه کودک را قدیس اعلام کنند.
واقعیتی که باید توهم باشد!
در طول داستان فیلم، مخاطب میبیند کشیشی که کتاب مربوط به واقعه کودک بازمانده که همان لوسیا است را نوشته، بارها به ملاقات این زن که حالا راهبهای در کلیسا است، میآید و با او بر سر اینکه این اتفاقات توهم، به خاطر فقر و گرسنگی بوده یا واقعیت، بحث میکند!
این صحنهها که در نهایت به هیچ نتیجهای هم نمیرسد، باعث میشود مخاطبین به این باور برسند که سازندگان، خودشان هم باوری به داستان فاطیما ندارند و با وجود دلایل انکار ناپذیری مانند سالم ماندن جسد ژاستینا، بعد از گذشت سالها از مرگش، هم باز سعی دارند حرفهای این کودکان را به صورت توهمی شبیه به واقعیت، به تصویر بکشند.
البته در این قسمت ماجرا هم فیلم، کاملا بدور از واقعیت ساخته شده چرا که لوسیا به عنوان آخرین بازمانده آن اتفاق، به هیچ وجه اجازه ملاقات با بقیه مردم را نداشت و ملاقاتهایش به شدت تحت نظر بود و تقریبا در دو دهه آخر عمرش، تنها میتوانست بعضی از افراد مسن فامیلش را ببیند! اینکه در چنین وضعیتی کشیشی براحتی و بارها، به ملاقات این زن بیاید و با او در مورد مسئلهای که به نوعی ممنوعه است صحبت کند، از نکات تخیلی فیلم فاطیماست.
در این فیلم همچنین هیچ اشارهای به سه راز بزرگی که توسط لوسیا برای پاپ و کلیسای کاتولیک آن زمان و در نامهای مهر و موم شده، فرستاده شد، نمیشود.
این رازها که با تاخیر و به عنوان «انقلاب روسیه»، «جنگ جهانی دوم» و در نهایت و با فاصله بسیار زیاد، به عنوان پیشبینی «ماجرای قتل پاپ ژان پل دوم»، توسط کلیسا به خورد مردم داده شد، سالها این بحث و چالش را بوجود آورد که آیا کلیسا واقعیت را در مورد آن پاکت مهر و موم به مردم گفته یا نه... البته کارگردان فیلم فاطیما ترجیح داده تا کل ماجرای رویت فاطیما را بین توهم و واقعیت جلو ببرد و به هیچ وجه به کلیسا و سیاست هایش بعد از ماجرای فاطیما نزدیک نشود.
در نهایت فیلم فاطیما به هیچ وجه نتوانست با توجه به فیلمنامه ضعیف و داستان سردرگمش، نظر علاقه مندان به سینما را به خود جلب کند و با پایینترین نمره از سوی کاربران مواجه شد و داستان این بانوی مقدس را همچنان در هالهای از ابهام برای مخاطبینش نگه داشت.