فهرست کوتاهیهای اقتصادی دولت که آمریکا را به طمع انداخت(خبر ویژه)
نوع سیاستگذاری دولت موجب شده که آمریکای خبیث از این نقطه ضعف برای ضربه زدن استفاده کند.
روزنامه جامجم با نقد سخنان اخیر رئيسجمهور و با طرح این سوال که «ریشه مشکلات کجاست؟» نوشت: نکتهای که آقای رئیسجمهور در مورد شدت دشمنی و توحش آمریکا علیه ایران بیان کردند نکته بسیار درستی است، اما مسئله این است که این ویژگی جزو مولفههای ثابت سیاست خارجی آمریکا علیه ایران بوده است و فقط صورتها و درجات اعمال آن در طول سالهای مختلف فرق میکرده است. نکته مهم اینکه هرگاه آمریکا احساس کرده احتمال اثرگذاری سیاستهایش بر اقتصاد ایران، افزایش یافته است از ابزارهای خود با شدت و عمق بیشتری استفاده میکند. بنابراین اگر آنها امروز امیدوارتر از گذشتهاند تا حد زیادی به آسیبپذیر بودن ما در سالهای اخیر بازمی گردد. همچنان که شواهد و آمار هم نشان میدهد حتی در زمانی که تحریم چندجانبه و فراگیر سازمان ملل متحد علیه کشورمان در سال ۲۰۱۰ آغاز شد هیچگاه عمق آسیبپذیری و کاهش ارزش پول ما به این حدی که در تحریم یکجانبه آمریکا از سال ۲۰۱۸ به بعد شاهد هستیم نرسیده بود. میزان کاهش نرخ رشد اقتصادی و جهش تورمی سالهای ۹۷ تا ۹۹ هم به مراتب بیش از آن زمانی است که تمام کشورهای دنیا به تبعیت سازمان ملل تحریمها را علیه ایران دنبال میکردند.
بنابراین باید گفت گرچه توحش آمریکا نکته درستی در فرمایش آقای رئیسجمهور است، اما این ویروس خبیث تنها در زمانی که زخم علاجنشده و مزمنی را ببیند میتواند روی آن بنشیند و بر سفره مردم و بر بخش تولید و شاخصهای فقر و نابرابری کشور اثر بگذارد. ما باید بیش از آنکه از خباثت آن ویروس بیرونی شکایت بکنیم بخش زیادی از مطالبه و شکایت از کسانی بکنیم که عامل بازماندن این زخم بودند و زمینه اثرگذاری تحریمها را بیش از پیش فراهم کردند. نوع واکنش نظام سیاستگذاری و مدیریت اجرایی ما در طول این سالها عامل مهمی بوده که باعث شده این زخم همچنان باقی بماند و بنابراین نیروهای موذی و خبیثی مثل تحریمکنندگان آمریکایی از این نقطهضعف بیشترین استفاده را بکنند. میتوانستند ابزارهایی برای مدیریت نقدینگی کشور بهسمت بازارهای مولد پیدا کنند. همچنین میتوانستند نظامات مالیاتی ما را به گونهای ساماندهی کنند که از سوداگران بازار داراییها، مالیات جدی گرفته شود و نابرابریها کاهش پیدا کند. راهکار دیگر این بود که درجه وابستگی کشور را به نهادههای دامی در طول هشت سال گذشته کاهش بدهند تا قیمت روغن، گوشت و مرغ این همه وابسته به واردات نهادهها نباشد. مهمتر آنکه میتوانستند ساختار بودجه دولت را به جهت درآمدهای مالیات پایه و به دور از فروش نفت و استقراض و همچنین هزینههای منضبط و شفاف اصلاح کنند و در اصلاح ساختار بودجه هم تاخیر کردند.