kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۹۶۸
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۹
در خیانت آرتور اپهام پوپ آمریکایی به ميراث فرهنگي ايران

ارتباط ویژه پوپ با سازمان سیا


تالیف: اصغر حیدری

  پوپ و  همکاران اروپایی و آمریکایی اش
برخی از اروپاییان و آمریکاییانی که در زمان غارت میراث فرهنگی ایران توسط پوپ مصدر امور در ایران بودند، از حرص شدید او احساس نگرانی و خطر کردند و مراتب را به اولیای امور خود اطلاع دادند. البته به یقین دل آنها برای میراث فرهنگی ایران نمی سوخت بلکه نگران منافع سیاسی و ادامه چپاولهای خود بودند؛ کاری که با دزدیهای آشکار و پنهان  پوپ به مخاطره می افتاد و چه بسا واکنش شدید مردمی را به دنبال می آورد. همچنین به این حقیقت بسیار مهم اشاره کرده اند که فعالیت‌های به ظاهر علمی پوپ در ایران به جهت افزایش اعتبارش نزد ایرانیان و حفظ مخفی کاری در ادامه دزدیها و انتقال اشیا و آثار تاریخی ایران به آمریکا و موزه های خارجی بوده است. به عنوان نمونه آندره گدار مدیر فرانسوی آثار باستانی ایران به هارت وزیر مختار آمریکا در ایران گفت:
« پروفسور پوپ دریافت کننده اشیای دزدی است. موافقتنامه پرسود بین وزیر معارف و پروفسور پوپ وجود دارد. او در کار خرید گنجینه های هنری ایران و فروش آنها به موزه های آمریکایی و سایر موزه ها و دلالان است. پوپ هر کاری که غیر از این تجارت انجام می دهد فقط برای افزایش اعتبارش نزد ایرانیان است تا از این طریق بتواند به هدف اصلی اش که تجارت[دزدی] آثار هنری ایران است دست یابد.»49
بخش زیادی از آنچه را پوپ به صورت مخفیانه از آثار فرهنگی و تاریخی ایران به دست می آورد، دلالان یهودی برایش فراهم می کردند! از این دلالان شناخته شده می توان به ایوب رینو و خواهرزاده اش محبوبیان اشاره نمود. این دو نفر و دلالان یهودی دیگر مانند یوحنا داوود از نزدیکان و اعضای دفتر فرح دیبا  کارگزاران او در یافتن آثار ارزشمند فرهنگی ایران و قاچاق آنها به موزه های اسرائیل غاصب بودند طوری که اکنون در موزه ملی اسرائیل آثار فرهنگی و تاریخی بسیار زیاد و ارزشمندی گرد آمده و نگهداری می شوند.
عجیب است که این قوم لجوج که توسط ایرانیان بشر دوست در زمان هخامنشیان از اسارت در بابل آزاد شده و در خاک اصلی ایران پذیرایی شدند و سپس بسیاری از آنها با کمک های ایرانیان به بیت المقدس بازگشتند و تعدادی نیز در ایران مقیم گشتند، در زمان شاه خشایارشا به بهانه مخالفت تعدادی از ایرانیان با آنها به دستور ملکه استر یهودی 77000 نفر از ایرانیان را در سه روز کشتند و به آن عید پوریم نام نهادند50( اکنون نیز آن را گرامی داشته جشن می گیرند )، قرنها بعد نیز در ادامه دشمنی خود با ایران و ایرانی آثار بسیار ارزشمند تاریخی و فرهنگی ایران را دزدیده و به سارقان آمریکایی می فروختند. این نمونه بارزی از پدیده شوم صلیب صهیون و جنایت های آنها است!
از دیگر ویژگی های بسیار زشت و تهوع آور اقدامات پوپ در برگزاری نمایشگاههای میراث فرهنگی ایران در کشورهای خارجی، فروش مخفیانه اشیای اصلی و جایگزینی اشیای تقلبی به جای آنها بود! وولسین نماینده موزه دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا به هوراس جین مدیر همان موزه می نویسد:
« پوپ در ماههای مه و ژوئن اینجا بود ولی ما او را ملاقات نکردیم چون او قبل از بازگشت ما از استرآباد به اروپا رفته بود. مثل همیشه همه اعضای جامعه خارجیان به شدت با او مشکل داشتند. او نبوغ فراوانی در دشمن تراشی و سلب اعتماد دیگران دارد. بیشتر کسانی که با او در ارتباطند دلالان عتیقه یهودی هستند که من حتی حاضر نیستم آنان را به خانه ام راه دهم... وقتی با پوپ هستم صادق ترین انسان روی زمین به نظر می رسد. اما وقتی حقایق مربوط به او و نتایج رفتارهایش را مرور می‌کنم نمی توانم این فکر را از ذهنم بیرون کنم که باستان شناسی ایران بدون او می توانست سرنوشت بهتری داشته باشد. همیشه مشاوره ای که ایشان داده نادرست و سخنانش اشتباه بوده است. گدار که به نمایشگاه لندن رفته بود به من گفت پوپ با وجود اعتراضات سایر اعضای کمیته تعدادی اشیای تقلبی را به معرض نمایش گذاشته و برای انبوهی از سفالینه های تقلبی گواهی صادر کرده که این اقدام باعث بی اعتبار کردن آثار همه دوره ها است. اینجا بود که فهمیدم باید از هرکس و هرکاری مرتبط با پوپ مانند طاعون دوری گزید. هیچ انسان صادقی با چنین فردی در ارتباط نیست و هیچ فرد سالمی پیشنهادهایی مانند اظهارنظرها و پیشنهادهای پوپ ارائه نمی کند. من به شدت شما را از به کار بستن پیشنهادهای او در مورد مسائل ایران برحذر می دارم. او شما را به گمراهی می کشاند.»51
هارت وزیر مختار آمریکا در اشاره به نامه وولسین می‌نویسد:«بعد از گفت و گوهای زیاد  با پوپ به این نتیجه رسیدم که دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم. در توانایی او به عنوان یک شرق شناس نیز شک کرده ام. بنونوتو چلینی در قطعه ای گفته که در طول زندگیش با سه نفر از خاندان پوپ در ارتباط بوده و هر سه آنها افراد پست و حقه بازی بوده اند.»52
آقای بریستد مدیر موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگوی آمریکا نیز بر این باور بود که پوپ مبادرت به اعمال غیراخلاقی در زمینه خارج کردن آثار باستانی از ایران نموده است.53
چهره سياسي دكتر پوپ
چنان كه پيشتر نيز گفته شد، دكتر پوپ از نزديكان به رأس هرم قدرت در امريكا بود و در زمينه‌هاي اطلاعاتي، تحقيقاتي و تبليغاتي ــ به‌صورت محرمانه و آشكار ــ در خدمت اهداف دولت امريكا قرار داشت. وي ماموريتهاي محرمانه زيادي نيز انجام داد و يكي از ماموران بلندپايه سازمان جاسوسي امريكا (سيا) به حساب مي‌آمد.
ساواك ايران در ارتباط ويژه‌اي كه با سازمان سيا داشت، دكتر پوپ را عامل سازمان مذكور معرفي نموده است. چنان كه پيدا است ــ و هنوز اسناد كامل آن توسط امريكا افشا نشده است ــ پوپ در دهه 1340 در جريانهاي سياسي ايران دخالت آشكار مي‌نمود و در روي‌كارآمدن حسنعلي منصور و چگونگي اجراي برنامه‌هاي دولت وي، نقش كليدي داشته است. منصور همان كسي است كه حكم تبعيد حضرت امام(ره) را در سال1343 از شاه گرفت و به مورد اجرا گذاشت و همو بود كه طرح مصونيت سياسي مستشاران امريكايي موسوم به كاپيتولاسيون را به تصويب مجلسين رسانيد و عملا ايران را به‌ مستعمره امريكا تبديل كرد. منصور سرانجام در اول اسفند1343 به دست محمد بخارايي (از اعضاي هیئت هاي موتلفه اسلامي) كشته شد.54  آيا آرتور پوپ به‌عنوان عضو برجسته سازمان سيا در اين امور ننگين به حسنعلي منصور خط نمي‌داد؟!
ساواك در سند مورخ 19/8/1344 در مورد پوپ چنين گزارش نموده است:
«طبق اطلاع، به‌زودي پروفسور پوپ، استاد دانشگاه ماساچوست امريكا و عضو سازمان سياي آن كشور كه متخصص در امور اجتماعي است، به‌عنوان اينكه در اثر بازداشت اكرم معارف‌زاده كتابهايش در ايران خوب تبليغ نشده و به فروش نرفته و در اين موقع كه جرج آلن هم در ايران است و روش سياسي ايران تغيير كرده، به ايران خواهد آمد. البته اين شخص چندي قبل هم به ايران آمد و رفت كرد و همان كسي است كه در شش‌ماهه دوم سال 1339 به ايران آمد و قريب شش الي هشت ماه در ايران بود و ماموريت داشت در مورد پيشنهاد سفير وقت امريكا و وزيرمختار سفارت وقت امريكا در اثر خدمتي كه مرحوم منصور (حسنعلي منصور) به آنها كرده بود و آنها از وزارتخارجه و سياستمداران امريكا خواسته بودند ايران با روش سياست يك‌حزبي اداره شود و ليدر حزب نيز منصور باشد مطالعه كند. مستر پوپ در مدت اقامت خود از كارگر ساده گرفته تا با رجال مهم ايران مستقيماً تماس گرفت و حتي در اين مدت توقف، شش‌بار با احمد آرامش55  ملاقات نمود و نظرات او را كه وارد به امور سياسي ايران بود خواست (اين موضوع را خود آرامش براي منبع تعريف كرده است). خلاصه به امريكا مراجعت نمود و پس از تقديم گزارش خود، سفير وقت امريكا به‌عنوان مرخصي به مدت دو هفته به امريكا رفت ولي اين سفر هفتاد روز طول كشيد و سفير امريكا با دستورالعمل تازه‌اي وارد شد و به حضور شاهنشاه شرفياب گرديد. بلافاصله گروه مترقي منصور تشكيل گرديد كه همه از جوانان و پيروان طرفدار امريكا بودند و بلافاصله اين دفتر و اين گروه، وابسته به دفتر اختصاصي شاهنشاه اعلام شد. خلاصه انتخاباتي صورت گرفت و حزب ايران نوين به‌وجود آمد. حال اين پروفسور پوپ به‌زودي به ايران خواهد آمد و سفر آن‌را نمي‌توان بي‌اهميت دانست.»56
در سند مورخ 13/10/1344 ساواك نیز در مورد پوپ چنين گزارش شده است:
«مسافرت پروفسور پوپ به ايران. اداره كل سوم اعلام نموده پروفسور پوپ كه از مستشرقين معروف امريكايي و استاد دانشگاه ماساچوست آن كشور و عضو سازمان CIA (سيا) امريكا مي‌باشد، قرار است تا قبل از پايان دي‌ماه سال جاري به ايران مسافرت و احتمال دارد[حضور شاهنشاه] شرفيابي حاصل نمايد...»57
منابع در دفتر روزنامه موجود است