نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
عودکردن نگاه ابزاری اصلاحطلبان به زنان با نزدیک شدن به انتخابات
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی را با علی مطهری، نماینده مجلس دهم که از جانب همه گروههای سیاسی به عنوان ضعیفترین مجلس پس از انقلاب لقب گرفت منتشر کرد. در این مصاحبه مطهری گفته است: « شرایطی که در قانون اساسی برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری ذکر شده، بسیار سهل و آسان است و همین امر سبب شده شاهد حضور چند هزار نفری برای ثبتنام در انتخابات باشیم که برای وزارت کشور و شورای نگهبان مشکل ایجاد کرده است، بههمیندلیل تعیین شروطی که بتواند مانع از تکرار این موضوع شود لازم است...»
در بخش دیگری از این مصاحبه آمده است: «در تعریف و تفسیر رجل سیاسی بهروشنی مشخص است که منظور «مردبودن» نیست. فردی که دارای شخصیت سیاسی در حد رئیسجمهوری است، خواه زن باشد یا مرد میتواند نامزد انتخابات باشد. تاکنون هیچ نامزد خانمی برای انتخابات ریاستجمهوری تأیید صلاحیت نشده است، اما شورای نگهبان مطابق سخنان آقای کدخدایی باید صلاحیت زنی را که تعریف رجل سیاسی بر او صدق میکند، تأیید کند.»
این سخنان در حالی از سوی مطهری بیان شده که وی در ماجرای قتل میترا استاد به دست یکی از اصلاحطلبان یعنی محمدعلی نجفی در سخنانی که رنگ و بوی توهین به جامعه زنان را داشت اظهار کرد: «اخبار رسیده و صحبتهای آقای نجفی نشان میدهد در کشور پرستوهایی وجود دارند که گرد سیاسیونی که منتقد یا مخالف به شمار میروند، به پرواز در میآیند و فیلم و عکس تهیه میکنند برای بستن دهان او. حال اینکه این روشها برای یک مسلمان حرام است.»
مطهری در حالی به سخنان نجفی ارجاع میدهد که خود نجفی پس از آن در دادگاه به صراحت گفت مرحوم میترا استاد «پرستو» نبوده است.
اصلاحطلبان و شعارهای ویترینی!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد رو گذشته در گزارش تیتر یک خود با عنوان «زنان رييسجمهور؟» نوشت: «خانم رييسجمهوري، تعبير دور از ذهني است، بهخصوص اگر ساكن خاورميانه و جهان سوم باشيم. اين تعبير در حكومتهاي ديني، قومي و قبيلهاي يا توتاليتر آسيايي احتمالا آرمانِ كنشگران حقوق زنان و سياستمداران پيشرو اما به نظر نشدني است. از برداشتهاي متفاوت فقهي تا فرهنگ مردسالارانه حاكم بر جوامع سنتي بعضا شرقي، همگي در دست نيافتني شدن رياستجمهوري براي زنان سهيم هستند. اگرچه شايد آمادگي پذيرش و انتخاب رييسجمهوري زن بهواسطه عقبه فرهنگي، سياسي و آييني و... در برخي كشورهاي جهان اول و غربي نيز امروز وجود نداشتهباشد، دستكم معضل حق انتخاب يك زن به عنوان رييسجمهوري در چارچوب قوانين اغلب كشورها موضوعي حل شده است و كمتر كشوري در جهان است كه در قوانين آن يك زن صلاحيت كانديدا شدن براي انتخابات رياستجمهوري يا انتخاب شدن به عنوان نخستوزير و عاليترين مقام اجرايي را نداشته باشد. اما اين چالش در جمهوري اسلامي، عقبهاي 41 ساله و بهاندازه عمر حكومت مستقر پس از انقلاب دارد. »
گفتنی است اصلاحطلبان به بسیاری از قشرها به عنوان ابزار انتخاباتی و تبلیغاتی برای وجهه دادن به خود نگاه میکنند. اگر کمی به سطح شعارها و دغدغههایی که این جریان سیاسی درباره اقشار و صنوف مختلف سر دادهاند توجه کنیم به خوبی جنس جعلی و انحرافی بودن این شعارها را درمییابیم. این جریان سیاسی خصوصا در حوزه زنان به شکل کاملا ابزاری برای رای آوری و پر کردن سبد رای خود نگاه میکند. در همین باب حتی خود زنان اصلاحطلب که کنشهای سیاسی تند و تیزی از خود در برخی از مواقع نشان میدهند هم معترف استفاده ابزاری از رای 50 درصد جامعه شدهاند.
این جریان پیشتر نیز برای فریب افکار عمومی به شعار حضور زنان در پستهای حساس پیله کردهبودند. شعاری نخ نما شده و بینتیجه در این جریان که با شکست و تحقیر همیشگی روبهرو بوده است. درواقع در این برهه حساس برای اصلاحطلبان که همه شعارهایشان در دولت و مجلس بر زمین مانده است و عملکرد ضعیفی از آنان شاهد بودهایم این بار متوسل به شعار «رئیسجمهور زن» شدهاند. این درحالی است که ادعای قبلی شان درباره « وزیر زن» که پیشتر در اوائل دولت دوازدهم هم مطرح شده بود پوچ از آب درآمد و این مدعیان هرچه به این در و آن در زدند که لااقل یکی از وزرای کابینه روحانی زن باشد این موضوع با بهانههای جالب توجهی انجام نشد.
چندی پیش «زهرا شجاعی» رئیسمرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات با افشاگری درخصوص استفاده ابزاری اصلاحطلبان از زنان گفته بود: « اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده ابزاری میکنند».
راهحل مشکلات، تبعیت از مدرنیسم است!
روزنامه اینترنتی همدلی در سرمقاله خود با عنوان «جمهوری اسلامی و طوفان مدرنیسم» نوشت: اکنون زمان تغییرات اساسی در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی فرارسیده است و حکومت باید گزارههای علمی و قانونی را بر همه چیز ارجح بدارد. حکومت باید بپذیرد که خردهسیستمهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مبتنی بر ارزشهای مدرنیسم حرکت کرده و طالب عقلانیت(علم) و قانون(منافع عمومی) هستند و اگر نظام سیاسی به دنبال مشروعیت و تبعیت مردم است، راهگریزی جز بر صدر نهادن عقل و قانون وجود ندارد.
در این مطلب آمده است: بر مبنای علم و قانون واضح است که آب در 100درجه سانتیگراد و در فشار مشخص به جوش میآید، بر همان مبنا واضح است فشارهای (خواسته و یا ناخواسته) مداوم و بیامان بر مردم از جهات مختلف باعث جوش آمدن جامعه و ظهور جنبشهای براندازانه مدنی میشود. علم اثبات کرده است اقتصاد دولتی ناکارآمد بوده و دولت نمیتواند با دستور قیمتها را کنترل کند. همانگونه که اثبات کرده، قیمت نقطه تعادلی عرضه و تقاضا است و همانگونه که اثبات کرده زمین گرد است. علم اثبات کرده است E=MC2 بر اساس همین قاعده اثبات کرده است اختیار و مسئولیت باید با هم برابر باشند و افراد به میزانی که دارای اختیار هستند به همان میزان باید پاسخگو باشند. علم اثبات کرده است که معده وظیفه هضم غذا و قلب وسیله پمپاژ خون را در سیستم بدن به عهدهدارند و هیچ یک نمیتواند کار دیگری را انجام دهد؛ بر مبنای همین منطق یعنی علم سیستمها، نظامیان باید به کار نظامی برگردند و در سایر امور کشور را به سایرین بسپارند
این روزنامه مدعی اصلاحطلب نوشت: برادرانه باید گفت زبان عقل و قانون اینگونه است و اینگونه دیالوگ میکند. طوفان مدرنیسم همه جهان را در نوردیده و در کشور ما خردهنظامهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را تغییر داده است و اکنون نوبت فرانظام سیاست است. دوران عقل و قانون مدینه فاضله و خواسته مشروع جامعه است، اگر به این الزامات تن ندهیم از بهشت آرمانی به زمین ناکامی فرو میغلتیم.!
لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات باید پاسخگوی مشکلات امروزی کشور باشند و نتیجه عملکرد منطبق با علم و عقلی که از آن دم میزنند! را در ترازوی نقد افکار عمومی قرار دهند. علاوهبر این به نظر میرسد آنها در تز و پز روشنفکری هم عقب مانده و بیخبرند که تئوریسینهای غربی بارها و بارها بر مرگ و زوال مدرنیسم و آثار سوء آن از انزواگرایی، بحران مرجعیت، مصرفگرایی، بحران هویت، تکثرگرایی و... اعتراف کردهاند.
توهین به شعور مردم با ژست انتقاد از وضع موجود!
مصطفیهاشمی طبا از فعالین مدعی اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «بعد از گذشت زمان از عملکرد مجلس يازدهميها امروز کم و بيش مشخص است که اين مجلس نميتواند کاري را از پيش ببرد و بيشتر به دنبال سياسيکاري است، درنهايت آنچه مشخص است اين است که اين مجلس کار خاصي نميتواند انجام دهد و برنامه و حرفي براي گفتن ندارد. همينطور برخورد سياسي درون مجلس تا حداقل انتخابات آتي ادامه دارد و فکر ميکنند که خودشان ميتوانند دولت و رياستجمهوري را نيز در دست بگيرند. هر چند که اگر هم موفق شوند و دولت را در اختيار بگيرند هيچ برنامهاي براي اداره کشور ندارند و شعارهاي پوپوليستي ادامه بيدا ميکند و روزبهروز هم مشکلات کشور عميقتر خواهد شد».
اکنون تنها حدود چهار ماه از آغاز به کار مجلس یازدهم سپری شده است. اما مدعیان اصلاحات از همان هفته شروع به کار مجلس ادعا کردند که این مجلس کار خاصی انجام نداده است! مدعیان اصلاحات در اقدامی تأمل برانگیز حتی گرانی دلار را نیز نتیجه عملکرد مجلس یازدهم جا زدند.
نکته قابل تأمل اینجاست که مدعیان اصلاحات در پاسخ به عملکرد بیش از هفت ساله دولت با فرافکنی و البته با توهین به شعور مردم ادعا میکنند که دولت همچنان مشغول آواربرداری است یا اختیارات دولت محدود است و...
مدعیان اصلاحات بانی وضع موجود هستند اما با فرافکنی، خود را در جایگاه منتقد مینشانند. اما به هر روی این سخنان و اتهام نداشتن برنامه به مجلس یازدهم از جانب کسانی که خود از فرط بیبرنامگی چشم شان به انتخابات آمریکا دوخته شده مضحک مینماید.
اجرای یکطرفه برجام دیپلماسی هوشمندانه؟!
علی ربیعی دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: ما از آنچه ممکن است در روزهای آینده و حتی فعال شدن مکانیسم ماشه در پیش باشد نگران نیستیم اما نگران ماشهای هستیم که به هر دلیل اعم از ناآگاهی یا بیدقتی در کشورمان چکانده شود؛ آنها که هنوز مشت آمریکا برایشان باز نشده و منطق بازی کنونی آمریکا را نمیدانند. این روزها و هفتههای تعیینکننده، جایی برای رفتارها و گفتارهای احساسی و هیجانی و امتیازگیری در سیاست داخلی نیست. بالا بردن تب برجام ستیزی نتیجهای جز تغییر زمین بازی به نفع دولت درمانده آمریکا نخواهد داشت. کار شایسته این روزها ایجاد مقاومت فزاینده و اجتماعی کردن بیشتر آن و نیز انسجام سیاسی و سیاستی بر محور بازدارندگی دیپلماتیک برآمده از برجام، انزوای دیپلماتیک تحمیل شده بر دولت کنونی آمریکا در پرونده هستهای ایران و به تماشا نشستن دست و پا زدنهای دولت آمریکا در باتلاقی است که خود ساخته است. طمانینه و ظرفیت صبوری کردن گاه موثرین اقدام برای مقابله با دشمن است.
سخنگوی دولت افزود: انزوای دیپلماتیک امروز آمریکا محصول شکیبایی ما در همان روزی است که دونالد ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود. شاید اگر آن روز تصمیم به تلافی زودهنگام میگرفتیم تا احساس خشم خود را نشان دهیم یا در عرصه سیاست داخلی به امتیازی دست یابیم، امروز از انزوای آمریکا و حمایت اکثریت اعضای شورای امنیت از ایران خبری نبود. استراتژی دوگانه افزایش مقاومت در داخل و دیپلماسی هوشمندانه زیربنای همه این دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک است.
اولا، سخنگوی دولت محصول شکیبایی دولت پس از خروج آمریکا از برجام را انزوای این رژیم میداند در حالیکه دولت و مدعیان اصلاحات باید پاسخ دهند چرا بدون برجام 1/5 میلیون بشکه نفت میفروختیم اما با برجام به زیر 300 هزار بشکه رسید؟ ثانیا، اینکه مقامات دولت پس از اعتماد و نگاه خوشبینانه به دشمن و وعده رفع تحریمها با برجام، امروز به ملت میگویند آمریکا را منزوی کردیم! در حالیکه تحریمها دامنهدارتر شده و دشمن وقیحتر، توهین به ادراک مردم و فرار از مسئولیت و پاسخگویی است. ثالثا، اجرای یکطرفه برجام، دیپلماسی هوشمندانه نیست، دیپلماسی خسارت آور، منفعلانه و ناکارآمد است و عامل گستاخی فزاینده آمریکا و اروپا. دیپلماسی هوشمندانه این نیست که اروپا با گستاخی در کمیسیون مشترک برجام روی حفظ توافق هستهای و اجرای آن از سوی ایران لفاظی کند، در عین حال برجام را پایمال کند، همکار آمریکا در تحریمها باشد، دولت هم بگوید آمریکا را منزوی کردیم! و امیدوار به انتخابات این رژیم باشد.
وظایف ساده اما برزمین مانده دولت برای کشاورزی
امرالله امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی دیروز طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: یکی از دلایلی که اقتصاد ما نتوانسته رشد و جهش پیدا کند، ضعیف بودن بخش خدمات بوده است. خدمات، امکانات، انبار، سوله و سردخانه میخواهد. در کشاورزی بیشترین محصولات گرمسیری را داریم و در زمستان هیچ وقت محصولات صیفی ما تمام نمیشود. در زمستان و تابستان خیار و بادمجان داریم. در زمستان نیز محصولات گرمسیری داریم. اینها نیاز به سازماندهی و برنامهریزی دارد تا بتواند این محصولات را صادر کند. کشور همسایه ما در زمستانها نیاز به محصولات گرمسیری ما دارند ولی ایران نمیتواند در این زمینه کمک کند چون صادرات خیلی ضعیف است. از سوی دیگر خدمات رسانی در خدمات تبدیلی در کشاورزی ضعیف است. یکی از وظایف دولت این است که مواد اولیه را به قیمت مناسب به دست تولیدکننده برساند. دولت در انجام این کار خیلی ضعیف است.
وی افزود: برخی از محصولات سم یا کود که مورد نیاز است از پارسال تا امسال چند برابر قیمت آن افزایش پیدا کرده است. از وظایف دولت خدمت رسانی است پس چرا در این زمینه ضعیف هستیم؟ و کار به دست یک سری دلال افتاده است. یک سری از این دلالها ارز را به قیمت دولتی گرفتند و به کشاورز به قیمت آزاد میفروشند. کشاورز محصولات تولید میکند و به قیمت خیلی ارزان به دست دلالان میرسد و اینها به قیمت بالا در میادین میفروشند. اینها از وظایف خیلی ساده دولت است که این کار را انجام نمیدهد. در کشورهای دیگر همه محصولات کشاورزی را تضمین میکنند. محصولات را از کشاورز میخرند که ضرر نکند. ما باید کاری کنیم که سرمایهگذاری در کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات یکسان شود و همه به سمت دلالی نروند. دلالی سود بیشتری دارد. کسی که زحمت میکشد سود کم دارد ولی دلالی که زحمت نمیکشد سود بیشتری دارد.