واکاوی زمینه ها و عواقب انتشار کاریکاتورهای موهن در نشریه شارلی ابدو - بخش پایانی
تکـرار دادگـاههای قـرون وسـطی علیه اندیشمندان در غرب
آرش فهیم
«آزادی بیان»... «حقوق بشر»... «دموکراسی»؛ مفاهیمی زیبا و رهایی بخش که سال هاست به ایدئولوژی برخی از دولتها برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات نامشروع و سلطهگری تبدیل شدهاند. راه انداختن جنگ علیه ملتها و اعطای مرگ به صدها هزار نفر با شعار دموکراسی، کمدی سیاه عصر ماست که آمریکا آن را کارگردانی میکند! جاسوسی و استعمار کشورها با شعار حقوق بشر، یک تراژدی خندهدار است که باز هم دولتهای غربی، خالق آن هستند. توهین به ادیان، اقوام و نژادها به بهانه آزادی بیان، یک کاریکاتور تلخ است؛ تلختر از وقتی که استعمارگرها میگویند، با انتشار کاریکاتور علیه مقدسات دینی موافق هستند چون با آزادی بیان مخالف نیستند!
طی سالهای اخیر، بارها و بارها در برخی از رسانههای غربی، فیلمها یا تصاویری دال بر توهین به پیامبر اسلام منتشر شده است. هر بار نیز دولتمردانِ این کشورها به بهانه آزادی، از این اقدامات شنیع دفاع میکنند!
اما آیا آن طور که این سیاستکاران میگویند، در این کشورها آزادی بیان وجود دارد؟
در قسمتهای قبلی این گزارش خواندیم که انتشار چندباره کاریکاتورهای موهن در نشریه شارلی ابدو و برخی دیگر از اقداماتی که در جهت اسلام هراسی هستند، بخشی از یک پروژه برای فضاسازی علیه جبهه مقاومت مفهوم مییابد. در ادامه، به نقل از برخی هنرمندان داخلی و خارجی، میخوانیم که دولتهای غربی، درهای کشورهای خود را فقط برای اهانت به اسلام باز گذاشتهاند و در برخی موارد، سهمگینتر و وحشیتر از اسلاف خود در قرون وسطی عمل میکنند.
یک کمدین در حصار مهد دموکراسی!
ديودونه (كه به فارسي «خداداد» معنا ميدهد) 53 سال سن دارد و 30 سال است كه در عرصه تئاتر و سينماي فرانسه فعاليت میكند. اما همواره براي فعاليت هنري در فرانسه دچار مشكلات و محدوديت هايي شده است. چون او يك سياهپوست صلحطلب و آزاديخواه است و در نمایش هایش که معمولا با صفوف طولانی و استقبال گرم و گسترده مردم همراه میشود به زبان طنز، از صهیونیسم و نژادپرستی در جهان امروز انتقاد میکند.
به همین دلیل هم مدتی است صفحات او در اینستاگرام و فیس بوک (با 1.3 میلیون نفر دنبالکننده) و در یوتیوب با 400 هزار دنبالکننده، مسدود شده و او برای همیشه از هر گونه فعالیت در این شبکههای اجتماعی منع شده است.
دیودونه، این کمدین تئاتر فرانسه، قبلا در گفتوگویی با کیهان، درباره اینکه چرا قالب کمدی را انتخاب کرده گفته بود: «در شرايطي كه در كشور من، فرانسه، عدالت حاكم نيست، من راهي ندارم به جز اين كه با ابزار خنده و كمدي با اين شرايط مبارزه كنم. به خصوص درباره موضوع هولوكاست كه در فرانسه، نميتوان در مورد آن هيچ صحبتي كرد. شايد جالب باشد بدانيد، يكي از آثار اخير من «شوآناناس» نام دارد. اين نام را به اين دليل براي آن انتخاب كردم، چون در فرانسه به هولوكاست «شوآ» ميگويند و چون نميتوان در آن كشور درباره اين كلمه (شوآ= هولوكاست) صحبت كرد، آن را به صورت شوآناناس انتخاب كردهام، تا به اين طريق، هولوكاست را مورد تمسخر قرار دهم.»
وی به این پرسش که چرا در فرانسه نميتوان از هولوكاست صحبت كرد هم این طور پاسخ داده بود: «به دليل نفوذ و غلبه شديد لابي صهيونيستي بر فرانسه و كل اتحاديه اروپا اظهارنظر درباره هولوکاست با جرائمی همراه است. اين لابي كاري كرده كه هولوكاست جايگزين دين مسيحيت شده، تا آنجا كه يك هنرمند، حق نزديك شدن به آن را ندارد. خود من يك نمايش در فرانسه اجرا كردم كه با استقبال 6 هزار نفر مواجه شد. در اين نمايش از دكتر فريسون دانشمندي كه منكر هولوكاست است تقدير كردم. پس از آن ديگر در هيچ سالني به من اجازه اجراي نمايش ندادند صدها نمایش من توقيف شد! علاوهبر آن، در دادگاه فرانسه دهها پرونده براي من تشكيل دادند كه هر چند روز يك بار به خاطر آنها من را محاكمه ميكنند.حتی يك فيلمنامه هم درباره بردهداري نوشتهام و قصد دارم كه از آن يك فيلم سينمايي بسازم. اما فرانسه، اجازه توليد اين فيلم را هم به من نميدهد.چون فرانسه، خودش سهم عمده اي در بردهداري و تجارت برده داشته است و اين فيلم براي آنها دردسرهاي بسياري را ايجاد ميكند.»
این هنرمند فرانسوی درباره آزادی بیان در فرانسه نیز گفته بود: «فرانسه يك كشور بزرگ و مهد آزادي و فلسفه محسوب ميشود. اما فراموش نكنيد كه اين كشور، مهد استعمار هم هست و امروز هم يكي از چهارراههاي اصلي استعمار محسوب ميشود. در فرانسه آزادي وجود دارد، اما اين آزادي تنها براي ثروتمندان است. من فرانسه را دوست دارم، اما همان طور كه گفتم، اين لابي صهيونيستي است كه در اين كشور قدرت بسيار زيادي دارد و آن را به هر سمت كه خودش بخواهد میبرد.»
تحقیر آزادی بیان غربیها
چند سال قبل، وقتی فیلم ضداسلامی «فتنه» توسط خیرت ویلدرس، نماینده پارلمان هلند ساخته شد، تظاهراتی علیه وی در این کشور برگزار شد. اما اتفاق جالبی در این تظاهرات رخ داد و یکی از نمایندگان مجلس هلند کاری کرد که نوعی طعنه به تناقض و نژادپرستی در آزادی بیان در کشورهای اروپایی محسوب میشود. یکی از رسانههای غربی، این اقدام را این گونه توصیف کرده بود: «... در شهر آمستردام تظاهراتی بود علیه راسیسم در هلند و یکی از چهرههای مشخص که در این زمینه نقش ایفا میکردند یا میکنند، آقای ویلدرس هستند. بنابراین این تظاهرات به نوعی هم به ایشان ارتباط داشت، علیه صحبتهای ایشان (علیه پیامبر اسلام) بود. در این تظاهرات یکی از تظاهرکنندگان صحبت آقای ویلدرس را، کاملاً همان صحبتها را، کپی کرده بود روی پلاکارد چسبانده بودند. هرجا که ایشان گفته بودند «اسلام»، «یهودیت» را گذاشته بودند. هرجا که ایشان گفته بودند «مسلمان»، «یهودی» گذاشته بودند. این شخص بلافاصله دستگیر شد در تظاهرات. چرا؟ چون پلیس معتقد بود صحبتهای ایشان اهانت به یک مذهب و اهانت به یک ملت هست...!» ملاحظه میفرمایید که همان توهینها و به کارگیری عبارات و تصاویر موهن نسبت به دین یهود در آن جامعه به اصطلاح آزاد هلند چه عواقبی درپی دارد»!
هر کس مخالف میلشان بگوید محکوم است!
مصادیق تقابل دولتهای غربی و اروپایی با «نظر مخالف» آنقدر زیاد است که میتوان درباره آن، کتابها نوشت. مثل اخراج «دیتر هانیتش» کاریکاتوریست قدیمی و مشهور روزنامه «زود دویچه زایتونگ» چاپ آلمان. وی به دلیل ترسیم کاریکاتوری در انتقاد از نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و به اتهام یهودستیزی از این روزنامه اخراج شد. آن هم در شرایطی که در کاریکاتور او هیچ نشانی از نمادها و مقدسات دین یهود وجود نداشت! در 18 ماه مه سال 2011 «لارس فن تریر»، فیلمساز محبوب فرانسویها در کنفرانس خبری پس از نمایش فیلمش در جشنواره فیلم کن، شوخی کوچکی با اسرائیل کرد، مسئولان این جشنواره با صدور بیانیهای اقدام به اخراج وی از جشنواره کن کردند و حتی عذرخواهی وی را نپذیرفتند! خانم «اورسلا هافریک»، مورخ 89 ساله آلمانی به دلیل آنچه «انکار هولوکاست» لقب گرفت، به زندان محکوم شد «اورسولا هاوریک» مورخ 88 ساله آلمانی تنها به دلیل نقل قول از کتابی که اردوگاههای کار اجباری یهودیان در جنگ جهانی دوم را انکار کرده بود، به جرم «انکار هولوکاست»، در برلین محاکمه و به زندان محکوم شد!
تکرار دادگاههای تفتیش عقاید و انگیزاسیون در قرون وسطی
یک محقق و پژوهشگر رسانهای، نوع واکنش دولتهای غربی به دگراندیشها در این کشورها را با دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطی قابل مقایسه میداند.
سعید مستغاثی، محقق و مستندساز در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «در نظر این مدعیان دموکراسی، اهانت و توهین به یک پیامبر الهی، آن هم پیامبری که بیش از یک و نیم میلیارد پیرو دارد و در میان پنج و نیم میلیارد دیگر ساکنان کره خاکی نیز مورد احترام و اقتدای بسیاری است، از تبعات دمکراسی محسوب شده و باید آن را تحمل کرد ولی حتی تحقیق درباره واقعهای تحت عنوان کشتار یهودیان درجنگ دوم جهانی، با ادعای جریحهدار کردن احساسات نهایتا چند میلیون یهودی (که بسیاری از آنها اساسا موضعی دربرابر واقعه فوق ندارند) جرم محسوب شده و اگر کسی بگوید مثلا به جای 6 میلیون یهودی، 5/5 میلیون در آن جنگ کشته شدند، بایستی محاکمه شده و به زندان محکوم شود! با این وصف که در اینجا هیچ توهینی حتی به آنها که واقعه هلوکاست را صحیح میدانند، نشده بلکه فقط باب بحث و تحقیق درباره یک واقعه تاریخی باز شده است. یعنی در روش آزادیخواهی مورد ادعای آقایان، جریحهدار کردن قلب یک و نیم میلیارد مسلمان و صدها میلیون موحد و آزادیخواه دنیا، عین دمکراسی است ولی سؤال کردن درباره یک واقعه تاریخی که مورد نظر چند میلیون یهودی است، جرم بوده و حکم زندان دارد!»
وی میافزاید: «جالب اینکه دیوید ایروینگ، مورخ سرشناس بریتانیایی که در سال 2006 به جرم «انکار اتاقهای گاز در آشویتس» طی سخنرانی 17 سال قبلش (در سال 1989) در حالی در انگلیس محکوم به سه سال زندان شد که ابراز داشت در سال 1991 حرفش را پس گرفته و دیگر به آنچه درباره هلوکاست گفته، معتقد نیست!! (به یاد انگیزاسیون قرون وسطی نمیافتید؟) پس از محکومیت خانم «اورسلا هافریک»، او به دادگاه قانون اساسی آلمان شکایت برد که طبق اصل آزادی عقیده و بیان تصریح شده در قانون اساسی این کشور، باید محکومیتش لغو و از زندان آزاد شود. اما دادگاه قانون اساسی آلمان رای داد او «هولوکاست» که به بنا به ادعای دادگاه یاد شده، «یک حقیقت آشکار است» را انکار کرده و نمیتواند از «حق آزادی عقیده» برخوردار شود و باید در زندان بماند! در قرون وسطی نیز در دادگاههای تفتیش عقائد در غرب، دانشمندان و مخالفان کلیسا را به جرم «انکار عقاید کلیسا» محکوم میکردند، از جمله در اوائل قرن هفدهم میلادی، گالیله را به جرم «انکار نظریه زمین مرکزی» که از نظر کلیسا، یک «حقیقت آشکار» به شمار میرفت، مجرم شناختند. دقت بفرمایید در آن زمان هم کلمه «انکار یک حقیقت آشکار» از سوی حاکمان صلیبی علیه مخالفانشان به کار گرفته میشد و در آن زمان هم «یک نظریه و تحقیق علمی» مورد محاکمه قرار میگرفت مثل آنچه امروز در به اصطلاح دادگاههای غرب صلیبی/صهیونی اتفاق میافتد.»
طرفه آنکه نوشتن واقعیات درباره صهیونیسم و هلوکاست و جنایات اسرائیل در رسانههای اروپایی از جمله در فرانسه و آلمان، به بهانه واهی جریحهدار نمودن احساسات 15 میلیون یهودی، جرم محسوب شده و مجازات درپی دارد اما انتشار شنیعترین مطالب و موهنترین تصاویر در توهین به ادیان توحیدی و ابراهیمی به خصوص اسلام در مطبوعات و رسانههای اروپایی مانند کاریکاتورهای دانمارکی و یا وهن پیامبر مکرم اسلام در نشریه «شارلی ابدو» که احساسات یک میلیارد و نیم مسلمان را جریحهدار نمود، اشکالی نداشته و نشانهای از آزادی بیان محسوب شد!!