پاسخگو نبودن برخی دولتمردان روزنامه حامی دولت را شاکی کرد(خبر ویژه)
یک روزنامه حامی دولت از دولتمردان خواست با «پاسخناگویی» مردم را شاکی و ناراحت نکنند.
آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: این روزها، اینجا و آنجا و حتی به نقل از برخی مقامات رسمی، مطالبی میشنویم از حوادث تلخ گذشته، حوادث تلخی که اگر «پاسخناگویی»، رسم معمول و مرسوم بسیاری از مدیران دولت و کارگزاران نشده بود، قطعا نه به وجود میآمد و نه به این گستردگی، نام کشور را در ابعاد منطقهای و بینالمللی زیر تیغ تیز بدخواهان و معاندان قرار میداد.
در همان فقره افزایش بنزین؛ مدرنترین بیتدبیریها به کار بسته شد! اما دمدستیترین روشهای اطلاعرسانی از رسانهها برای آگاهیبخشی به عموم آحاد جامعه از قلم افتاد.
مشکلات ترکیبی دست بسیار است برای نمونه، اشارهای کوتاه به گرانیهای اخیر لبنیات و اینترنت اپراتورهای مهم کشور خواهیم داشت. از وزیر گرفته تا مردم با موضعگیری و هشدار و اعتراض، از گرانیها میگویند؛ جالب اما عدم واکنش از سوی شرکتهای بزرگ تولید لبنیات و نیز از سوی اپراتورها است، دست آخر چه میشود؟ گرانفروشی جریمه دارد اما از کیسه مردم به خزانه دولت! مسئلهای که مردم را ناراحتتر از همیشه با این تردید مواجه میکند که شاید این گران فروختنها و پاسخناگوییها از پیش هماهنگ شده است که پولی که از سفره کوچکشده ما بیرون رفته و نصیب خزانه دولت شده که دردی دوا نمیکند و این خود، نمکی است بر زخمی که همینطور هم چرکین و نگرانکننده شده است.
مشکلاتی وجود دارد که ریشه در تحریمها و دشمنیهای استعمارگران جهانی دارد، اما مشکلاتی نیز از درون است، حاصلجمع نادیدهانگاری و پاسخناگویی! اینها مردم را عصبانی میکند، بیاعتمادی ایجاد میکند و دلزدگی، نتیجه اما حوادث تلخی است که با چند سطر پاسخ و دو سه دقیقه توضیح به پیشگاه ملت قابل رفع و رجوع است اما چه میشود کرد که برخی در ناراضیتراشی و پاسخناگویی ماهرتر از مدیریت بحران و مقابله با تحریمها و سختیها هستند!
دولت این روزها در صف نخست پاسخناگوها ایستاده است، یک روز از گشایش اقتصادی میگوید و روزی دیگر از فروش اوراق سلفی نفت و کمی بعدتر از سر و سامان گرفتن ارز و بازار طلا و سکه و نیز از کنترل بازار مسکن و مردم ایستاده در بُهت، شاهد عملینشدگی تام و تمام تمامی وعدهها هستند. گویی پاسخناگویی نتیجهای جز وعده بیهوده دادن و احساس شرم نکردن، بهرهای در پی نخواهد
داشت.