kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۶۱۰
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۳
نگاهی به ماهیت سیاسی سینمای ایران تا سال1357

ناقوس مرگ و نفرین (بخش ششم)

سال 1312مورخان و نویسندگان سینمای ایران، این سال را نقطه آغاز سینمای ناطق ایران می نامند.اما اغلب آگاهانه و ناآگاهانه از واقعیت ساخت نخستین فیلم ناطق ایرانی عبور می کنند.
 پژمان کریمی
سپنتا و حلقه وصل او به فراماسون‌ها

"دخترلر"نوشته و ساخته فردی به نام "عبدالحسین شیرازی" است.شیرازی علاقه مند بود که او را سپنتا بنامند.این فرد در سال 1286 در شهر تهران به دنیا آمد و در سال 1348 درگذشت.
سپنتا در مدرسه آمریکایی ها در تهران تحصیل کرد.این مدرسه در دوره قاجاریه به دست مسیونرهای مسیحی تاسیس شده بود.از این رو می توان حدس زد که ترویج فرهنگ اباحه گری در راس فعالیت این مدرسه بود.
سپنتا،پس از تحصیل در مدرسه یاد شده ، با هدایت دوست دایی‌اش یعنی "اردشیر جی ریپورتر"،در سال 1306 به  بمبئی که اکنون مومبئی خوانده می شود، راهی گردید.او در هندوستان علاقه مند به سینما شد و تلاش کرد که وارد حیطه هنر هفتم شود.
همین ارشیر جی راپورتر است که سپنتا را به "انجمن اکابر پارسیان هند" معرفی می کند! درباره چرایی  اصلی معرفی سپنتا به انجمن و نیز پیرامون نقش سپنتا و نوع تعاملاتش با انجمن، اطلاعات درستی در دست نیست.
سپنتا چهار فیلم دیگر با نام های فردوسی (1313)،شیرین و فرهاد (1314)،چشمان سیاه (1315) ولیلی ومجنون (1316) ساخت و سپس از میدان سینما قدم به بیرون گذاشت.
سرجاسوس انگلیس در بریتانیا
اردشیر جی ریپورتر یک زرتشتی زاده و یک فراماسونر تمام عیار بود.
سعید مستغاثی در قسمت چهارم مستند "راز آرماگدون" درباره این چهره مرموز آورده است:
 "اردشیر جی ریپورتر" که سپنتا را به انجمن اکابر پارسیان هند معرفی کرد،سرجاسوس سرویس های اطلاعاتی بریتانیا، از بنیانگذاران لژهای فراماسونری در ایران و نماینده انجمن اکابر پارسیان هند بود و بنا به تصریح اسناد و مدارک تاریخی، همین اردشیر ریپورتر عامل اصلی شناسایی و روی کارآوردن رضاخان و سلطنت پهلوی با همکاری اعضای ارشد فرقه بهاییت مانند حبیب الله عین الملک و موقر الدوله و در ارتباط مستقیم با ژنرال  آیرونساید فرمانده نیروهای نظامی متفقین در خاورمیانه به شمار آمده است. ضمن آنکه براساس اسناد تاریخی و حتی مدارک مستندخود انجمن اکابر پارسیان هند، در وابستگی این انجمن و اعضای آن به فراماسونری و کانون های جهان وطن صهیونیستی هیچ گونه تردیدی وجود ندارد..."
از اردشیر جی ریپورتر به عنوان پایه گذار و هادی کلوپ های صهیونیستی روتاری در ایران نام برده می شود.
انجمن اکابر پارسیان هند
در سایت دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و در معرفی کتاب "تاریخ پهلوی و زرتشتیان " آمده است که انجمن  اکابر پارسیان هند در شهر بمبئى به‌ شماره‌ 914 مورخ 16 اکتبر 1953 (24/07/1332) در دفتر اوقاف دولت هند ثبت شد و در ایران بنام انجمن هیئت خیریه‌ بهبود زرتشتیان ایران معروف به انجمن اکابر پارسیان هندى، به‌ شماره‌ 465 مورخ 21/03/1339 در اداره‌ ثبت شرکتها و علائم تجارتى و اختراعات تهران به‌ ثبت رسیده است.
این انجمن در ظاهر، رسالت تجمیع و اعانه به اعضا یعنی زرتشتیان مقیم هند را که از زمان صفویه به دلیل رسمیت تشیع به هند کوچیده بودند ،عهده دار بود.اما واقعیت این بود که انجمن کاملا ماهیت سیاسی داشت ودر تعامل مستمر با یهودیان صهیونیست هند به سر می برد.
این انجمن حکومت شاهنشاهی ایران را تایید می کرد و همواره در پی نزدیکی به رضا خان بود. در سلسله مقالات"تاريخچه صهيونيسم در عصر پهلوي" نوشته سعید مستغاثی که در سال 92 در کیهان منتشر می شد به اسنادی اشاره می شود که به روشنی ماهیت سلطنت طلبانه انجمن را به رخ می کشد:
"[دریکی از این اسناد]  به تاريخ فروردين و ارديبهشت 1305 ، ارباب کيخسرو شاهرخ (نماينده زرتشتيان ايران در مجلس شوراي ملي) طي نامه اي از وزير دربار (تيمور تاش) در خواست تعيين وقت براي عده اي از زرتشتيان ايران و پارسيان هند به منظور تبريک تاجگذاري رضاخان را نموده است."
آشنایی با اردشیر ایرانی
نام کامل اولین تهیه کننده سینمای ناطق ایران "خان بهادر اردشیر ایرانی" است.او در سال 1886 میلادی در شهر پونه هند به دنیا آمد و در سال 1969 نیز درگذشت.از او به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر و تدوینگر و صاحب سینما و بنگاه های گرامافون و خودرو یاد می شود.
او در موسسه اش "امپریال فیلم بمبئی" با سپنتا روبه رو شد و پذیرفت تا تهیه کنندگی فیلم «دختر لر» را عهده دار شود.
و اما دختر لر...
فیلم"دختر لر" یا "جعفر و گلنار" داستان دختر یک تاجر ثروتمند به نام گلنار است که توسط راهزنان ربوده می شود.او مجبور به رقاصی در یک قهوه‌خانه در خوزستان می‌شود . گلنار با یک نظامی با نام جعفر روبه رو می‌شود و عشقی میان این دو پا می گیرد. جعفر سرانجام بانی نجات دختر می شود.
نقش دختر را روح انگیز سامی نژاد بازی کرد و نقش جعفر را سپنتا ایفا نمود.
فیلم 30 آبان 1312 در سینما مایاک در لاله زار تهران اکران شد.
این فیلم که ساخت و نمایش اش همزمان با سلطنت پهلوی اول است ادای احترام به رضا خان است.در این فیلم شاه ایران بانی آبادانی معرفی می شود و در نهایت تصویر رضا میرپنج در میان نشانه صهیونیسم یعنی" ستاره داوود" خودنمایی می کند!
حال آیا می توان گفت؛ارتباطات سیاسی سپنتا با اردشیر جی ریپورتر، تعامل میان سپنتا و انجمن اکابر پارسیان هند با ماهیت صهیونیستی و ماسونی، در شکل گیری اولین فیلم ناطق سینمای ایران که از آن می توان به عنوان اولین فیلم سیاسی تاریخ سینمای کشورمان یاد کرد، بی‌تاثیر بوده است؟!
آیا می توان ردپای ماسون ها را در ساخته شدن فیلم «دخترلر» به عنوان ادای دینی به پایه گذار سکولاریسم نوین در ایران - رضا میرپنج- کتمان کرد؟!