آیا حق شهیدان را ادا کردهایم؟(خوان حکمت)
حضرت امیر(ع) در حکمت 57 نهجالبلاغه فرمود: «الْقَنَاعَهًْ مَالٌ لَا يَنْفَدُ»(قناعت ثروتی است تمام نشدنی)؛ در آيه نوراني که فرمود اگر کسي مؤمن بود و به اصطلاح عقيده خوبي داشت و حُسن فاعلي داشت، عمل صالح داشت و به اصطلاح حُسن فعلي داشت، آن حُسن فاعلي و اين حُسن فعلي، آدم خوب و کار خوب؛ اگر کسي آدم خوبي بود و کار خوبي داشت، معتقد بود و عامل بود، مؤمن بود و عمل کرد، «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياهًْ طَيِّبَهًْ»؛ او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛(1) اين وعده را خدا داد. ذيل اين آيه از وجود مبارک حضرت امير(ع) سؤال شده است که حيات طيبه چيست؟ فرمود: «هِيَ الْقَنَاعَهًْ»؛(2) انساني که به حلال قانع باشد، او داراي حيات طيبه است؛ نه بيراهه ميرود و نه راه کسي را ميبندد، نه نظامي را گرفتار ميکند، نه جامعهاي را به زحمت مياندازد.حضرت بعد از اینکه فرمود: «الْقَنَاعَهًْ مَالٌ لَا يَنْفَدُ»، از اين آيه استفاده کردند که اگر کسي به شما هديهاي داد، سعي کنيد بهتر از آن يا مثل آن را برگردانيد: «وَ إِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّهًْ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا؛ هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید!».(3)
خدا مرحوم آيت الله العظمي بروجردي را غريق رحمت کند! ايشان يک احتياط وجوبي ميکرد؛ ميگفت اگر کسي سلام کرد که جواب سلام واجب است، اگر در کنار سلام گفت: «صبّحکُمُ الله»، احتياط واجب اين است که انسان هم بگويد «صبّحکُم الله» يا کلمهاي بگويد که ترميم کند.ایشان به این آیه بالا تمسک ميکرد.
نابسامانیهای جامعه ، نتیجه عمل نکردن به دستورات قرآن و عترت
وجود مبارک حضرت امير فرمود اگر تحيتي به شما شد، به هر نحوي؛ حالا يا مالي يا غير مالي؛ شما مثل آن يا بهتر از آن را برگردانید.از این رو جامعه را با تحيت ميتوان به مقصد رساند نه با بياعتنايي. جامعهاي که الآن متأسفانه پانزده ميليون پرونده دارد ،اين پانزده ميليون که با خودشان دعوا ندارند، با پانزده ميليون ديگر دعوا دارند، اين سي ميليون هم که در آسمانها زندگي نميکنند، در همين شهر و روستا زندگي ميکنند، حداقل با يک نفر مأنوس هستند، ميشود شصت ميليون. جامعه ما که شصت ميليون شب و روز باهم دعوا دارند ،اين چگونه ميتواند به مقصد برسد؟ آن بيست ميليونش هم که يا کودک هستند يا پيرزن و پيرمرد هستند.
کشورهايي هستند که ده برابر ما هستند، ما هشتاد ميليون هستيم ،آنها يک ميليارد و ششصد ميليون يعني ده برابر ما هستند مثل چین که با کفر دارند کشورشان را اداره ميکنند. ما اگر با داشتن اين قرآن و عترت ،اين علي و حسين(علیهمالسلام) نتوانيم خوب زندگي بکنيم، معلوم ميشود که به اين حرفها عمل نکرديم. چطور يک کشور کفري ده برابر ماست و دارد با امنيت زندگي ميکند،ولی ما منتظر قاچاق آنها هستيم! معلوم ميشود که ما نهجالبلاغه را کنار گذاشتيم. اين دستورها را کنار گذاشتيم. شما بزرگواران و علما و ائمه جمعه حتماً با اين کتاب آشنا باشيد، حتماً اين کتاب را درسي قرار بدهيد، حتماً خودتان استفاده کنيد، در حوزهها تدريس کنيد، براي شاگردان خود، براي جلسات خود، تا مردم ،علوي بار بيايند.
ضرورت ساختن ابدیت خود در دنیا
ما يک حرف تازهاي زير اين آسمان از قرآن شنيديم، قبل از قرآن که اين حرفها نبود و آن این بود که انسان مرگ را ميميراند نه بميرد. شما از هيچ کسي غير از وحي نشنيديد که انسان مرگ را ميميراند، مرگ تحت سلطه انسان است. انسان يک موجود ابدي است هست که هست که هست که هست. قرآن که نگفت «کلّ نفس يذوقها الموت»؛ هر کسي را مرگ ميچشد! فرمود: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ»؛(4) هر کسي مرگ را ميچشد. روشن است که هر ذائقي مذوق را هضم ميکند. ما هستيم که مرگ را ميميرانيم. ما هستيم که مرگ را در خود هضم ميکنيم ،زير پا لِه ميکنيم و سفر ميکنيم و ديگر مرگي نيست.
اين بيان نوراني حضرت سيّدالشهداء(ع) را در روز عاشورا بخوانيد؛ در بحبوحهاي که مثل قطرات باران تير ميآمد(5) حضرت به اصحابش فرمود: «صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرهًْ»؛(6) کمي صبر کنيد، مرگ پلي است زير پاي شما، مرگ که مهاجم نيست، شما مرگ را ميميرانيد، روي مرگ پا ميگذاريد ميرويد آن طرف که خبري از مرگ نيست. حساب يک ميليارد و دو ميليارد و هزار ميليارد سال نيست، ابديت است «خالِدينَ فيها أَبَداً»،(7) اين ابد را بايد همين جا بسازيم. اگر ما ابدي هستيم که هستيم، اگر تنها دشمن ما مرگ است که مرگ است، اگر در مصاف با مرگ ما پيروز هستيم، مرگ را ميميرانيم ،بايد ابدي بينديشيم و اين کار از درس و بحث محض به دست نميآيد. از خون شهدا به دست ميآيد که اين خون ريخته شده است.
خون شهیدان، پاککننده جامعه از لوث پلیدیها و فساد
اين زيارتنامهها منشأ برکت است. اين درس است. دراين زيارتنامه که بعد از عرض ادب به پيشگاه شهدا عرض ميکنيم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ».(8) اين کشور استعمار داشت، استحمار داشت، استثمار داشت، استعباد داشت، الآن هم کم و بيش از گوشه و کنار بيرون مملکت هست، اينها را که آب پاک نميکند، اينها را که برف پاک نميکند. سگ اگر ولوغ کرد(لیسید) به هر حال يا خاک يا آب پاک ميکند؛ اما ولوغ استکبار و استعمار صهونيسم را که خاک پاک نميکند، آب پاک نميکند؛ فقط خون پاک ميکند که آمده است.الآن اين دامدارها سگشان وقتي ظرف را ولوغ کرده چه کار ميکنند؟ قدري خاکمالي ميکنند، قدري هم با آب پاک ميشود؛ اما ولوغ ترامپ و امثال ترامپ را که آب پاک نميکند، خاک پاک نميکند؛ فقط خون پاک ميکند.
آیا حق شهیدان را ادا کردهایم؟
«بيننا و بين الله» ما در برابر اين خونها مسئول هستيم. ـ خداي ناکرده ـ اگر نتوانيم اين جامعه را طوري تربيت کنيم که ديگر اختلاس نباشد، اين بيعرضگي بانکها نباشد، اين باندبازي نباشد؛ حق اين شهدا را ادا نکرديم. اگر يک باران فراواني بيايد و کشاورز نتواند از آن استفاده کند حق باران را ادا نکرده. قرآن چه ميگويد؟ فرمود حالا که شهدا آمدند و خون دادند و زمين را پاک کردند، آماده کردند؛ شما موظف هستيد که ميوه طيّب و طاهر بدهيد. اگر روايات ،مفسر قرآن است که هست، قرآن هم مبيّن روايات است که هست. روايات فرمود کشوري که شهيد داد: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ»(شما پاک شدید و آن سرزمینی را هم که در آن دفن شدید پاک کردید)، قرآن هم ميفرمايد: «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ؛ زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید»؛(9) کشور پاک بايد ميوه پاک بدهد. آدم عاقل مدير مدبّر دست و چشم پاک، ميوه اين کشور است. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ»؛ صغري را روايات مشخص کرده، کبرا را آيات مشخص ميکند. اين «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ» را روايات مشخص کرده، آن «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ» را قرآن مشخص کرده، که اين چنين بايد باشد و اميدواريم که اين چنين عمل کرده باشيم.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 13/10/97
مرکز اطلاعرسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.کهف ، 97 .
2. نهج البلاغة صبحي صالح، حکمت229.
3.نساء، 86.
4. آل عمران، 185.
5. اللهوف علي قتلي الطفوف(فهري)، ص100.
6. معانی الاخبار،ص289
7.نساء، 169؛ جن، 23 .
8. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص723.
9. اعراف، 58.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.