kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۴۷۸۴
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۸

چرایی به حقیقت نرسیدن(پرسش و پاسخ)



پرسش:
چرا برخی انسان‌ها علی‌رغم همه امکانات رسیدن به حقیقت در این دنیا شامل: منبع شناخت و ابزارهای آن، باز هم به حقیقت نمی‌رسند و همچنان در گمراهی و ضلالت به سر می‌برند؟
پاسخ:
منطق قرآن
در آموزه‌های قرآن کریم انسان وقتی به دنیا می‌آید هیچ‌چیز نمی‌داند، و خداوند به سبب ابزارهای شناختی که برای او قرار داده شامل: چشم و گوش و دل (عقل) توانمندی او را در رسیدن به کنه حقایق عالم هستی و یقین در داده‌ها و علوم مختلف به حد اعلی رسانده است. خدای متعال در سوره نحل آیه 78 می‌فرماید: «و خداوند (در حالی) شما را از شکم‌های مادرانتان بیرون آورد، که (از علم بهره‌ای نداشتید و) هیچ‌ چیز نمی‌دانستید. (پس وسایل ادراک حقایق و شناخت یعنی) گوش و چشم و دل (عقل) را در اختیار شما قرار داد تا (نعمت‌های خدا را بشناسید و) شکر نعمت‌های او را به جا آورید.»
دلایل به حقیقت یقینی نرسیدن
1- استفاده از ظن و گمان
انسان اگر از مقدمات یقینی در استدلال‌های خود استفاده نکند، هیچ‌گاه به حقایق عالم هستی نمی‌رسد. استفاده از حدس و ظن به جای یقین او را در رسیدن به حقایق ناکام می‌گذارد. قرآن کریم در سوره انعام آیه 116 می‌فرماید: «و اگر اکثر کسانی را که در روی زمین هستند اطاعت کنی و (حرف‌های غیرمنطقی آنها را بپذیری، در این صورت تو را از راه خدا گمراه می‌کنند، (زیرا) آنها تنها از گمان خود پیروی می‌کنند، و از روی تخمین و حدس حرف می‌زنند.»
2- داشتن پیش‌فرض‌های قطعی
در آموزه‌های قرآن کریم انسان اگر با اغراض و پیش‌فرض‌های قبلی بخواهد حقایق عالم هستی را کشف کند، نه‌تنها به این هدف کشف حقایق نخواهد رسید بلکه در مسیر ضلالت و گمراهی هر روز عمیق‌تر و غرقه‌تر خواهد شد. خداوند در سوره النجم آیه 23 به دو علت اصلی گمراهی انسان شامل: 1- پیروی از گمان 2- پیروی از حکومت هوای نفس اشاره می‌فرماید: «ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الا نفس»
امام علی(ع) در نهج‌البلاغه حکمت 212 می‌فرماید: «عجب‌المرء بنفسه احد حساد عقله» خودپسندی و خودخواهی انسان یکی از حسودهای عقل یعنی یکی از دشمن‌های عقل او است. همچنین آن حضرت در تعبیری رساتر می‌فرماید: «اکثر مصادرع العقول تحت بروق المطامع» بیشترین زمین‌خوردن‌های عقل‌ها آن جایی است که طمع برق می‌زند. (همان، حکمت 219)
3- پیروی از سنت‌های غلط گذشته
خدای متعال در قرآن کریم در سوره‌های زخرف آیه 22 و بقره آیه 170 تقلید کورکورانه از سنت‌های غلط و غیر عاقلانه گذشتگان را نفی کرده و آن را مانع رسیدن به حقایق عالم هستی می‌داند. «بل قالوا انا وجدنا اباءنا علی امهًْ و انا علی اثارهم مهتدون»، «اولوکان اباوهم لایعقلون شیئاً و لا یهتدون» اینها چه می‌گویند؟! همواره می‌گویند پیروی از سنت ابائی و اجدادی، حالا اگر پدرانتان شعور و عقل نداشتند، باز هم شما می‌خواهید از آنها پیروی کنید؟!
4- پیروی از کبراء و بزرگان
در آموزه‌های وحیانی قرآن‌کریم، شخصیت‌پرستی و قهرما‌ن‌پرستی به شدت کوبیده شده است. «و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و کبراء‌نا فاضلونا السبیلا» (در روز قیامت کفار و منافقین) می‌گویند: پروردگارا! ما روسا و بزرگ‌ترهای خود را اطاعت کردیم و آنها ما را گمراه ساختند. (احزاب- 67)
البته قهرمان دوستی با قهرمان‌پرستی تفاوت دارد. قهرمان‌پرستی موجب گمراهی انسان و عدم رسیدن به حقایق عالم هستی می‌گردد.
5- با سرمایه اندک قضاوت کردن
هر حکمی که ذهن انسان صادر می‌کند باید براساس مبادی یقینی و احاطه کامل علمی و اطلاعاتی باشد، همانند یک قاضی در هنگام صدور حکم، خدای متعال در دو آیه قرآن کریم تکلیف قضاوت‌های مردم اعم از تصدیق‌ها و تکذیب‌های آنان را روشن کرده است.
1- (ای انسان!) از آنچه به آن علم نداری (و شک یا احتمال می‌دهی) پیروی مکن (و به شایعات اعتماد نکن و از روی آنها در مورد دیگران قضاوت نکن) زیرا از کارهای گوش و چشم و دل همگی سوال خواهد شد (اسراء-36)
2- «(مشرکان در قرآن اشکال و ایرادی نمی‌یافتند تا به وسیله آن، کتاب خدا را انکار کنند) بلکه تکذیب و انکارشان به خاطر این بود که از محتوای آن آگاهی نداشتند،‌ در حالی که هنوز تاویل و تفسیر واقعی مسائل مجهول برای آنها روشن نشده بود. (پس چون متوجه نمی‌شدند و نمی‌فهمیدند. آن را انکار می‌کردند و سعی و تلاش نمی‌کردند تا معانی آن را بفهمند، پس روی آن قضاوت کنند) اقوام گمراه گذشته نیز به همین گرفتاری مبتلا بودند. (آنها بدون شناخت و تحقیق واقعیت‌ها و حقایق را) انکار و تکذیب می‌کردند. (یونس- 39)