جنگ اسرائیل با سایه خود دستاورد جدید مقاومت (نگاه)
سبحان محقق
ماجرایی که اوایل هفته گذشته در مزارع «شبعا» و مرزهای شمالی فلسطیناشغالی اتفاق افتاد، برای جبهه مقاومت و ملتهای مسلمان، به اندازه پیروزی در یک جنگ تمام عیار، دستاورد داشته و به همان میزان نیز به کیان و موجودیت رژیم اسرائیل آسیب زده است. این دستاورد بزرگ در حالی حاصل شده است که بر اساس بیانیه جنبش حزبالله لبنان، این جنبش حتی یک گلوله هم به سمت فلسطیناشغالی شلیک نکرده است!
اما اینکه چرا اتفاق فوق برای جبهه مقاومت، یک دستاورد بزرگ بوده، نیازمند توضیح است. اتفاق مزارع شبعا در واقع، یکی از چهار رکن بقای رژیم نامشروع صهیونیستی را نشانه رفته است؛ در مورد شکلگیری و دوام این رژیم، چهار عامل را دخیل میدانند: ایدئولوژی صهیونیسم، حمایت همهجانبه غرب، مظلومنمایی صهیونیستها در ماجرای هولوکاست و اسطورهسازی دروغین از شکست ناپذیری اسرائیل. خوشبختانه، طی دهههای اخیر به خاطر آگاهی بخشیهای اندیشمندان و رسانههای مستقل درباره ماهیت رژیم صهیونیستی و ظلم و ستمی که این رژیم در حق فلسطینیها مرتکب شده است و همچنین، به خاطر پیروزیهای مکرر جنبشهای حزبالله و حماس و مقاومت، هر چهار رکن بالا به نوعی متزلزل شدهاند و به خصوص، ضربات مهلکی به هیمنه پوشالی اسرائیل وارد آمده است. اما، اتفاق هفته گذشته، اسرائیل را به حضیض ذلت کشانده است. اگر به شیوه تاریخی، روند تحولات فلسطیناشغالی را مورد توجه قرار دهیم، متوجه میشویم که اتفاق شبعا، ضربهای تمامکننده بر هیمنه اسرائیل بوده و به همین خاطر، آن را باید دستاورد بزرگی برای جبهه مقاومت دانست. این را حتی سران رژیم صهیونیستی هم به خوبی میدانند، آنها خوب میدانند که با اقدام اخیر خود در مرزهای لبنان، همه چیز را یکجا باختهاند و هرگز نمیتوانند از زیر بار این ننگ و خفت بزرگ، سر بلند کنند.
قبلا اگر چنین اتفاقی برای صهیونیستها میافتاد، آنها تلاش میکردند با یک اقدام و حمله متقابل، جبران مافات بکنند. اما الان نه تنها این رژیم جرأت و توان اقدام هیچ کاری را ندارد، بلکه هر اقدامی هم که میکند، حکم انتحار را دارد و از سر اجبار به خودش ضربه میزند! درخواست «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی از نظامیان مبنی بر اینکه حتی یک تیر به سمت مواضع حزبالله شلیک نکنند، نمونهای از این ضربه به خود است؛ آیا این دستور، جز ترس و نگرانی، معنای دیگری هم دارد؟
همه میدانند که اسرائیل از زمان شکلگیریاش در سال 1949 به بعد، عزیز دردانه غرب بوده و هر کاری که دلش میخواست در منطقه انجام میداده است؛ رهبران فلسطینی و غیر فلسطینی را در هر جای جهان که اراده میکرده، میکشته است.
آمریکا، انگلیس و فرانسه نه تنها با اقدامات اسرائیل مخالفتی نداشته اند، از سلاحهای مرگبار هر چه میخواست در اختیارش میگذاشتهاند و در نهادهای بینالمللی از لحاظ سیاسی، مالی، رسانهای حامی این رژیم بودهاند و به سران تلآویو اجازه دادهاند که هر جنایتی علیه ملت مظلوم فلسطین و همسایگان مرتکب شود.
در مرزهای شمالی،تانکهای رژیم اسرائیل به راحتی تا بیروت پیش میرفت و هر جنایتی را در حق مردم لبنان انجام میداد؛ رهبرانش را ترور میکرد و به درگیریهای فرقهای و قومی در این کشور دامن میزد.
اما، اکنون همه شاهد هستیم که صهیونیستها به جای اینکه عصبانی شوند و به لبنان حمله کنند، به خود میلرزند و نتانیاهو رسما به همه نیروهای مسلح اعلام میکند که هر گونه تیراندازی به سمت حزبالله ممنوع است!
در هر حال، ماجرای نبرد خیالی ارتش صهیونیستی با سایه خود در مرزهای شمالی، دستاورد بسیار مهمی برای مقاومت و امت اسلامی بوده و به همان نسبت نیز رژیمهای مرتجع عربی مثل عربستان، امارات و بحرین را نگران میکند. این کشورها وقتی زبونی اسرائیل را شاهد هستند و حتی میبینند که ناو هواپیما بر آمریکا، در رزمایش ایران، به یک هدف و بازیچه تبدیل میشود، به اندازه آمریکا و رژیم صهیونیستی، به خود میلرزند و نسبت به عواقب این تحولات، نگران هستند.