بایدهای روابط همسران
زندگی مؤمنانه
محمدمهدی رشادتی
نقش ایمان
در نوشتار حاضر به مسئله بسیار مهمی اشاره میشود که غفلت از آن، زندگی مشترک بلکه زندگی هر فردی را دچار خسارت جبرانناپذیری خواهد کرد. و آن مسئله عبارت است از «ایمان به خدا و تقوای الهی».
به طور اجمال منظور از ایمان همان باور قلبی به اصول دین میباشد، یعنی «توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت». و منظور از تقوا، عمل به دستورات و الزامات دین میباشد، مانند: نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، خمس و زکات و رعایت اصول اخلاقی هم چون صداقت، امانتداری، وفای به عهد و پیمان و تعهدات زناشویی و حقوق متقابل زن و شوهر و... .
ایمان و تقوا، به نخ تسبیح میماند که زنجیره بایدها و نبایدهای زندگی را به یکدیگر متصل کرده و به تکتک آنها معنا و رنگ و طعم معنوی میبخشد.
مجموعه اصول فراهم آمده در این مباحث، بدون پشتوانه «ایمان و تقوا» کارآیی لازم را نداشته و قطعا دوام و استحکام نیز نخواهد داشت.
آرامش پایدار در زندگی
زندگی منهای ایمان به خدا، زندگی منهای تقوا و خداترسی، زندگی بدون توکل به آفریدگان جهان، هویت آدمی را به مرزهای انسانیت و ارزش های والای انسانی، رهسپار نمیکند.
وجود تفاهم و سازش، رفاه و آسایش، مقام و قدرت، شهرت و ثروت، علم و تخصص و سایر داشتههای مادی و غیرمادی، زندگی خانواده را به «آرامش پایدار» نمیرساند، مگر آنگاه که توأم و همراه با «ایمان قلبی و پذیرش عملی» باشد. - الا بذکر الله تطمئن القلوب، تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.- (رعد / 28)
به قول شهید مطهری: انسانی که خلیفهالله و مسجود ملائکه است، در واقع انسان به علاوه ایمان است و نه انسان منهای ایمان. (انسان در قرآن، شهید مطهری
ص 16، 17)
سبک زندگی غربی
زندگی خانواده ما باید سراسر رنگ الهی به خود بگیرد. خداوند باید در همه حوزههای فردی (روانشناختی) و حوزههای اجتماعی (جامعهشناختی) حضور داشته باشد.
اگر خدا در عرصه ارتباطات اجتماعی، ازدواج و روابط زناشویی، آموزش و پرورش، درآمد و کسب، خوراک و پوشاک، کار و تفریح، روابط بینالملل، قضاوت و داوری و... بروز و ظهور نداشته باشد، در واقع به نظریه حاکم بر غرب و روش «سکولاریزم و زندگی بدون خدا» تن دادهایم و این دقیقا همان بلایی است که استعمار بر سر مردم مغرب زمین آورده و خدا وتعالیم انبیاء را از حوزه حیات فردی و اجتماعی خارج نمودهاند و در این میان مهمتر از همه هسته اصلی جامعه انسانی یعنی «کانون خانواده» را از وجود پرمهر پروردگار عالم تهی ساختهاند و به ندرت خانواده سالم و عشق و محبت و دلدادگی، میان آنان یافت میشود.
حضور خدا در میان خانواده
اکنون ببینیم خدا چگونه وارد زندگی ما میشود؟ ابتدا باید در نظر داشت که خداوند متعال در همه حال، و در همه جا، و در همه زمان، حاضر و ناظر است. همه عالم در محضر خداست. محضر خدا، روز و شب، دیروز و امروز و فردا، نهان و آشکار، زن و مرد، کوچک و بزرگ، درون و بیرون منزل، فقیر و غنی، رئيس و مرئوس، بالا و پایین و... نمیشناسد.
در ثانی، چنانچه واجبات را انجام دادیم، محرمات را ترک کردیم، به یکدیگر آزار نرساندیم، دروغ نگفتیم، حقوق الهی را مانند خمس و زکات و نذر و... پرداخت نمودیم، حقوق مردم و پدر و مادر و زن و فرزند و همسایه را رعایت کردیم و به آنان ظلم روا نداشتیم، مال حلال سر سفره خانواده آوردیم، از گناهان دوری کردیم، در امانت خیانت نکردیم، به وعدههای خود وفا نمودیم، از غضب الهی ترسیدیم و به فرامین دین گردن نهادیم و... در این صورت خدا را بهطور جدی و حقیقی به خانه و کاشانه و محیط گرم خانواده راه دادیم و او را در همه عرصهها حاضر و ناظر دانستیم.
اینگونه زیستن را که لباس زیبای تقوا را بر تن دارد و به تعبیر قرآن «بهترین لباس است» سبک زندگی اسلامی مینامند. (اعراف / 26)
مرد باتقوا
مرد باتقوا، برای مخارج زندگی، نان حلال سر سفره خانواده میآورد. او به دستور دین دور حرام نمیچرخد. وقتی از کسب و کار فارغ شده و به خانه برمیگردد، تمام کوفتگی و خستگی خود را بیرون درب منزل رها کرده و با نشاط و شادی وارد خانه میشود.
مرد باتقوا، به همسرش لبخند محبتآمیز میزند. زحمات فراوان و تلاشهای صادقانه او را ارج مینهد. او با همسر و فرزندانش به مهربانی و عطوفت برخودر میکند و به همه آنها احترام میگزارد.
مرد باتقوا، گاهی با زبان نرم و بیانی دلسوزانه و با نهایت تواضع، مسائل مربوط به حلال و حرام، معروف و منکر، خوبیها و بدیها را به اهلبیت خود گوشزد میکند و مراقبت مینماید که آنان در خصوص دین و دینداری و معنویات، گرفتار غفلت نشوند.
خدای مهربان به پیامبر خود خطاب میکند:
«ای پیامبر، خانواده خود را به نماز فرمان بده و در این راه صبوری کن» (طه/ 132)
مرد باتقوا، تنها در فکر نجات و سعادت خود نیست. او همانگونه که مسئول امور دنیایی همسر و بچههای خود است، با تعهدات سنگینتری مسئول امور دینی و آخرتی آنها نیز می باشد.
نقل میکنند: بعد از نزول آیه فوق، پیامبر(ص) غالبا صبحها به طرف خانه فاطمه(س) و علی(ع) میرفت و درب را میزد و میفرمود: «الصلوهًْ، رحمکمالله، نماز خدا شما را رحمت کند» (المیزان، علامه طباطبایی، ج 14، ص 338)
مرد باتقوا، همه عمر و وقت خود را صرف بیرون نمیکند. خنده و نشاط خود را تنها برای دوستان نمیبرد و در امور معنوی مانند مسجد و جلسات مذهبی و مطالعات علمی و... راه افراط نمیرود. مرد باتقوا، به این نکته توجه دارد که اسلام رعایت «تعادل» را در تمام مراحل زندگی حتی در امر عبادات، سفارش میکند، و از کم گذاشتن در حق زن و فرزند به بهانه رفت و آمد با دوستان یا شرکت در مجالس مذهبی و یا هر مسئله دیگری، به شدت نهی کرده است.
مرد باتقوا، در همه شئون زندگی، آداب لازم را به عنوان یک همسر شایسته و مهربان، مراعات میکند و از این راه به استحکام بنای خانواده و جلب محبت زن و فرزند کمک مینماید.
زن باتقوا
زن باتقوا، از همسرش با تکیه بر اصول الهی، اطاعت میکند و به خواستههای به حق او پاسخ مثبت میدهد. از عصبانیت و خشم دوری میکند. با غرور و تکبر در مقابل شوهرش مواجه نمیشود. با دوستان و فامیل همسرش با مهر و محبت و اخلاق خوش روبهرو میشود. به وقت آمدن شوهر از محیط کار، تا درب خانه به استقبال او میرود و به هنگام خروج از منزل، وی را بدرقه میکند.
زن باتقوا از شوهر خود انتظار دارد که جز رزق حلال به خانه نیاورد که ما به مال حلال خدا، هرچند اندک باشد، قانع هستیم و زیر بار گناه حرام نمیرویم.
مبادا به بهانه داشتن زن و فرزند و مخارج، از محدوده مقررات الهی تجاوز کنی و زندگی پاک و سالم ما را به حرام آلوده نمایی.
زن باتقوا، از چشم و همچشمی پرهیز میکند. شوهرش را به خاطر همرنگ شدن و همطراز گردیدن با سطح زندگی اقوام و همسایگان و... در تنگنا قرار نمیدهد و او را خجالتزده نمیکند.
(برگرفته از نظام خانواده در اسلام، حسین انصاریان، ص 57)
روزی علی(ع) به همسرش فرمود: «فاطمه جان، آیا در منزل غذایی داریم؟ زهرا(س) گفت: دو روز است که غذای کافی نداریم، آن مقدار هم که بود برای شما و حسن و حسین آوردم و خودم نیز استفاده
نکردم.
علی(ع) پرسید: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا چیزی تهیه کنم؟ فاطمه در پاسخ همسر مهربانش گفت: یا اباالحسن، من از پروردگار خود حیا و شرم میکنم که از تو چیزی بخواهیم که توان تهیه آن را نداری. (فرهنگ سخنان فاطمه(س) محمد دشتی، ص 29)
زن باتقوا، زیباییها و جذابیتهای خدادادی خود را فقط برای همسرش عرضه میکند و آرایشهای خویش را در معرض دید چشمان مردان نامحرم به نمایش نمیگذارد.
برادر عزیز و خواهر گرامی، جالب است بدانیم که مطابق بیان قرآن، چنین زن و شوهری که خود را مزین به لباس تقوا نمودهاند، در واقع از «دوستان و رفیقان خدا» محسوب میشوند. «اناولیاءالله الا المتقون، دوستان خدا کسی نیست مگر انسانهای باتقوا» (انفال/ 34)
نشانه دینداری
در منابع اسلامی، مهمترین نشانه دینداری را «نماز» معرفی نموده است. نماز عبادتی است که از ابتدای بلوغ تا پایان عمر همواره در شب و روز باید آن را انجام داد و در هیچ شرایطی ساقط نمیشود. اما سایر اعمال عبادی در شرایط خاص گاهی لازم میشود و برخی نیز مانند حج ممکن است در طول زندگی فقط یکبار واجب گردد.
نماز نهایت اظهار بندگی و خضوع و خاکساری در پیشگاه ربوبی است. در روایات آمده که نماز به منزله ستون دین است که اگر قبول درگاه الهی واقع شود، بقیه عبادات نیز مقبول میافتد و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال نیر شایسته قبول قرار نمیگیرد.
در حدیث نبوی آمده است که: هرگاه بندهای به نماز میایستد و حواس ظاهری و باطنی او با خدا و متوجه او باشد، پس از پایان نماز، همچون روزی خواهد بود که از مادر متولد شده است.
(اسرارالصلوهًْ، میرزا جواد آقا
ملکی تبریزی، ص 276)
نماز اول وقت
از جمله شرایط مهم نماز، خواندن آن در اول وقت است. افراد خانواده وقتی خود را برای خواندن نماز در اول وقت، آماده میکنند معنایش این است که ما به پروردگارمان عشق میورزیم. به او توجه و عنایت ویژه داریم. ملاقات با او را بر هر کاری ترجیح میدهیم. روشن است که چنین نگاهی به نماز، در رشد و تعالی خانواده تاثیر فراوان خواهد داشت. آیتالله محمدتقی بهجت(ره) از قول استادشان مرحوم سید علی قاضی(ره) نقل میکند: «هر کس نمازهای واجب یومیه را اول وقت بخواند، بر همه مقامات معنوی خواهد رسید و اگر نرسید مرا لعنت کند.» (البته با رعایت همه ضوابط و شرایط آن) (زمزم عرفان، محمدی ریشهری، ص 79)
مرحوم مجتهدی تهرانی میگفت: «کسانی که به هر دری میزنند ولی کارشان درست نمیشود، برای این است که نمازشان را اول وقت نمیخوانند. جوانها به شما توصیه میکنم، اگر میخواهید هم دنیا داشته باشید و هم آخرت، نماز خود را اول وقت آن، بخوانید.» (در محضر مجتهدی، محمودی گلپایگانی، ج1، ص 71)
نماز و قدرت بازدارندگی آن از بدیها
سوال: چگونه نماز میتواند فرد و جامعه به ویژه اعضاء یک خانواده را از گناهان و ناهنجاریها باز دارد؟
پاسخ: 1- ریشه تمام منکرات «غفلت» است و خدا در آیه 179 سوریه اعراف، انسان غافل را از حیوان نیز پستتر شمرده است. و نماز چون یاد خدا و بهترین وسیله غفلتزدایی است، پس زمینه منکرات را از بین میبرد.
2- اقامه نماز و داشتن رنگ الهی، مانع گرفتن رنگ شیطانی است. چنان که فردی که لباس سفید به تن کند، حاضر نمیشود در جای کثیف و آلوده بنشیند.
3- در کنار نماز، معمولا توصیه به زکات شده است که بدین ترتیب فرد را از آفت بخل و بیتفاوتی در برابر محرومان و جامعه را از آسیب فقر، رها میسازد.
4- نماز، دارای احکام و دستوراتی است که رعایت هر یک از آنها، انسان را از بسیاری گناهان باز میدارد، به عنوان مثال: شرط حلال بودن مکان و لباس نمازگزار، او را از تجاوز به حقوق دیگران باز میدارد. شرط پاک بودن آب وضو و مکان و لباس و بدن نمازگزار، وی را از آلودگی و بیمبالاتی دور میکند. شرط اخلاص در نماز، آدمی را از آسیب شرک، ریا و خودنمایی محفوظ میدارد. شرط قبله، انسان را از بیهدف بودن و توجه کردن به هر سو، نجات میدهد. رکوع و سجود در نماز، او را از صفت تکبر باز میدارد. توجه به پوشش مناسب در نماز، زن و مرد را از فرهنگ برهنگی و بیحیایی حفظ مینماید. (تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 9، ص 151 و 152)
خانههای نورانی و زندگی مومنانه
امروزه به خاطر اشتغالات فراوان، اعضاء خانواده کمتر دور هم جمع میشوند. گاهی که این فرصت گردهمآیی پیش میآید، صد افسوس که بیشتر وقتمان در فضای مجازی صرف شده و از یکدیگر غافل میشویم. و بدین ترتیب حقوق همدیگر را نیز ضایع میکنیم.چه زیباست که تصمیم بگیریم، بعضی وقتها به همراه فرزندان خود، با یکدیگر خلوت کرده و دور هم جمع شده و ضمن دیدار چهره به چهره و گفتوگوهای صمیمی با هم، مختصری قرآن بخوانیم.
تشکیل محفل انس با قرآن در منزل بسیاربسیار مفید و سازنده است. دلهایمان نورانی گردیده و محیط خانهمان صفای معنوی پیدا میکند. پیامبراکرم(ص) فرمود: «خانههای خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید. خانههایی که در آن قرآن خوانده نمیشود، همچون قبرستان خواهد بود. هرگاه یکی از شما دوست داشته باشد که با خدایش سخن بگوید، قرآن بخواند. دلها نیز مانند آهن زنگار میبندد و تلاوت قرآن، صیقلدهنده دلهاست.» (اصول کافی، کلینی ج 4 ص 413)
نقش قرآن چون که بر عالم نشست
نقشهای پاپ و کاهن را شکست
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان که دیگر شد، جهان دیگر شود
(اقبال لاهوری)
برادر و خواهر گرامی، به این ترتیب، وقتی خودمان را در محضر و منظر خداوند دانستیم و حدود و ضوابط الهی را رعایت کردیم، زندگیمان «زندگی مومنانه» میشود و خانههایمان به نور قرآن، نورانی میگردد، و در نتیجه، خود و همسرمان و نیز فرزندانمان، سعادتمند و خوشبخت خواهند شد.