اخبار ویژه
خود را گول نزنید! مردم مصائب خود را زیر سرشما میدانند
افراطیون مدعی اصلاحطلبی پس از هفت سال ایراد خسارتهای پیاپی به زندگی مردم، رویای تکرار انتخابات خرداد 76 را در سال 1400 میبینند!!
روزنامه زنجیرهای آرمان در نوشتهای با عنوان «تکرار 2 خرداد، 76 در 1400» نوشت: یکسال تا پایان دولت یازدهم و جلوس حسن روحانی بر کرسی ریاستجمهوری باقی مانده است، به همین دلیل، گمانهزنیها درباره رئیسجمهور سیزدهم از هماکنون در جریان است. شاید انتخابات ۱۴۰۰ را بتوان انتخاباتی مبهم دانست. از سوی دیگر نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که بخشی از اصلاحطلبان ناامیدترین گروه برای نشاندن کاندیدای خود بر کرسی ریاستجمهوری هستند.
از سوی دیگر همگان شاهد بودند از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ جریان اصلاحات برای معرفی کاندیدا مانعی در مقابل نداشت اما مهم آن بود که این کاندیداها هر یک به دلیلی از سوی شورای نگهبان از لیست کاندیداها حذف میشدند، حتی آیتا... هاشمیرفسنجانی با آن سبقه مدیریتی مشهود نتوانست در سال ۹۲ جواز حضور در انتخابات بهعنوان کاندیدا را دریافت کند؛ بنابراین سادهانگاری است اگر تصور شود کاندیداهای جریان اصلاحات همانند سال ۷۶ میتوانند در عرصه حضور داشته باشند.
اصلاحطلبان قائل به حذف و کنار رفتن از عرصه نیستند چراکه در انتخابات ۱۳۷۶ مشابه شرایط فعلی را تجربه کرده بودند، بدین شکل که تلاش زیادی صورت گرفت تا به جامعه چنین القا شود ناطق نوری گزینه اصلح و موردتایید است اما در نهایت رای مردم به نام کاندیدای رقیب او به صندوق ریخته شد. تکرار ۲ خرداد ۷۶ در سال ۱۴۰۰ مستلزم معرفی کاندیداهایی از سوی اصلاحطلبان است که به تایید شورای نگهبان برسد.
اصلاحطلبان با درک برنامه رقیب برای حذف پلهبهپله آنها از کرسیهای تاثیرگذار در اصلاح کشور برنامهای برای تحریم یا عدم معرفی کاندیدا برای انتخابات ۱۴۰۰ ندارند و حتی برخی از آنها تاکید دارند که برخلاف سالهای ۹۲ و ۹۶ که از حسن روحانی به عنوان چهره اصولگرای اعتدالی حمایت کردند قصد ائتلاف با جریانی را ندارند و بهطور مسلم کاندیداهای آنها دارای شناسنامه اصلاحطلبی خواهد بود.
آرزو اندیشی و روحیه درمانی این روزنامه در حالی است که اولاً طیف موسوم به چپ (که خاتمی نامزد آن بود) در سال 76 خود را منتقد وضع موجود و دولت مستقر ربیعی هاشمی جا زده بود؛ هر چند که پنهانی با کارگزاران به ائتلاف رسیده بود.
اما امروز مردم کارکرد پرخسارت طیف ائتلافی مذکور در دولت و مجلس دهم را به وضوح مشاهده کردهاند و اتفاقاً بخش عمدهای از مصائبی را که بر سرشان آمده زیر سر «تکرار»های مشخص خاتمی میدانند.
ثانیاً طیف یاد شده در سال 92 محمدرضا عارف و در سال 96 جهانگیری را درون گود رقابت داشتند اما هر دو بار طبق نظرسنجیها یقین کردند نامزد آنها 8 تا 10 درصد رأی بیشتر ندارد. این واقعیت در انتخابات مجلس، به واسطه بیاعتنایی مردم به نامزدهای اصلاحطلبان به ویژه در تهران کاملاً خودنمایی کرد.
با این اوصاف میتوان گفت انتخابات 1400، نه شبیه انتخابات 76 بلکه شبیه انتخابات 84 است.
هانتر: برجام مرده است آمریکا و اروپا، حق و قانون نمیشناسند
همکار بنیاد کارنگی و عضو گروه نایاک میگوید: برجام به واسطه رفتار آمریکا و اروپا مرده است.
شیرین هانتر، در دوره پهلوی عضو وزارت خارجه بود. او اکنون در دانشگاه جرج واشنگتن فعالیت میکند و همچنین با برخی محافل ضدایرانی در آمریکا و اروپا همکاری میکند.
وی که از حامیان برجام بود، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد در باره برجام تصریح کرده است: من فکر میکنم برجام مرده است و باید طرحی نو در انداخت. به عقیده من برجام زمانی مرد که ایالات متحده از برجام خارج شد و طرف اروپایی نتوانست به تعهداتش در قبال ایران عمل کند.
اروپا در توافق هستهای تعهد داده بود که تحریمها برداشته میشوند و علاوه بر برقراری تجارت و مبادلات بازرگانی معمول، سرمایهگذاریهایی نیز در ایران صورت خواهد گرفت. در عمل اما زمانی که آمریکا تصمیم به خروج از برنامه جامع اقدام مشترک گرفت، همه این تعهدات به کنار رفت و اروپا نتوانست در تأمین منافع اقتصادی تهران نقشی ایفا کند.
وی میافزاید: ایران نیز یک سال صبر را در پیش گرفت و بعد به عقیده من بدون محاسبه تبعات آن، اقدام به برداشتن گامهای کاهش تعهدات کرد.
هانتر گفت: در شرایط فعلی من امیدی ندارم که اروپا تمامقد به صحنه بیاید و با آمریکا رودررو شود تا بخواهد توافق هستهای را نجات دهد چرا که این مسئله با واقعیات موجود در روابط اروپا و ایالات متحده همخوانی ندارد. ما میدانیم نه رفتار آمریکا و نه رفتار اروپا بر اساس «حق» و «قانون» نیست اما در روابط بینالملل این حق و قانون نیستند که تعیینکنندهاند.
وی میافزاید: آمریکا برجام را کافی نمیدانند و به همین دلیل در پی توافقی بسیار فراتر هستند که از جمله شرایطش عدم غنیسازی اورانیوم در ایران باشد.
هانتر همچنین گفته است: اساساً این ایده که فکر کنیم اروپا بهدنبال مقابله جدی با سیاستهای آمریکا خواهد بود اشتباه است. تصمیم اروپاییها بر اساس منافعشان این بوده که حمایت آمریکا را در حوزههای نظامی و امنیتی داشته باشند و در مقابل در دیگر حوزهها با آمریکا همکاری کنند. ایران باید با این واقعیت کنار بیاید و بر اساس این واقعیت سیاست خارجی خود را طرحریزی کند.
اگر برجام برای محکومیت ایران بود چرا وعده سیب و گلابی دادید؟!
رئیس جمهور میگوید هدف آمریکا این بود که شکستن توافق برجام به گردن ایران ثابت شود، اما هنرمندی و هوشمندی ایران این بود که نشان دهد مقصراصلی، قانون شکنان آمریکا هستند البته دولت فعلی آمریکا نمیتواند معیار و میزان هیچ چیز باشد.
آقای روحانی در جلسه هیئت دولت، با اشاره به سالگرد برجام گفت: اساس این حرکتِ دیپلماتیک، براین مبنا بود که ما برای جهانیان ثابت کنیم ایران کشوری صلحطلب است و پروژهای که سالیان دراز آمریکا و صهیونیستها دنبال آن بودند یعنی پروژه امنیتی سازی جمهوری اسلامی بی اساس است.
روحانی ادامه داد: از آغاز این حرکت ما، یک مثلث شومی با این حرکت مخالف بودند؛ یعنی صهیونیسم، ارتجاع و تندروهای آمریکا که همه تلاش آنها در آغاز این بود که چنین توافقی به نتیجه نرسد.
وی گفت: همین مثلث شوم روند خودش را ادامه داد و مخصوصا وقتی در سال ۹۵ شاهد بودند ایران و دوستان ایران از این توافق منتفع میشوند، به میدان آمدند و رژیم فعلی آمریکا که هم در توهمات بود و هم تندروها بر آن حاکم بودند وارد عمل شد؛ هدف آنها این بود که شکستن این توافق بر گردن ایران در تاریخ ثبت شود.
روحانی ادامه داد: یعنی میخواستند ایران یک اقدامی انجام دهد و کل برجام را کنار بگذارد و بعد بگویند ایران بوده است که برجام را کنار گذاشته است. اما با هوشمندی ایران از سال ۹۷ که آمریکا این تعهد سیاسی، اخلاقی و حقوقی را کنار گذاشت، نگذاشت توطئه آمریکاییها محقق شود و به دنیا ثابت کرده است که مقصر اصلی قانونشکنان آمریکا هستند. روحانی افزود: دستاورد جمهوری اسلامی ایران از برجام همچنان محفوظ مانده است؛ ما نشان دادیم همه تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشد، مبنی بر این که ما تعهداتمان را زیرپا میگذاریم بی اساس است و همه عملکرد ما در چارچوب قواعد بین المللی بوده است و این اثر تا پایان تاریخ هم باقی میماند که تبلیغاتی که علیه ایران به راه انداخته بودند، بی اساس بوده است. وی ادامه داد: در همین حوادث چند هفته گذشته که میخواستند در شورای حکام علیه ما اجماع درست کنند، ناموفق بودند و در جمع شورای حکام حدود ۹ کشور با توطئه آنها مخالفت کردند و تسلیم آنها نشدند و دو کشور بزرگ روسیه و چین در برابر این حرکت خلاف مصلحت جامعه بینالملل ایستادگی کردند. درباره اظهارات هر چند وقت یک بار آقای روحانی و از جمله سخنان اخیر چند ملاحظه وجود دارد. نخست این که ایشان حد فاصل تبلیغات انتخاباتی 92، اعلام توافق در تیر ماه 94 و اظهار نظرها از سال 97 به بعد، به طور کلی هدف از مذاکره و توافق با آمریکا را جا به جا کرده است. چنان که روز اول میگفتند «هم باید چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ»، و در روز 23 تیر اعلام کرد «همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی یک جا در روز اجرای توافق برداشته میشود» و همچنین این که آمریکاییها نمیتوانند توافق را زیر پا بگذارند و «بستن با آمریکا به عنوان کدخدا راحتتر» است. اما پس از نقض تمام این گزارهها توسط طرف بدعهد غربی، مدتهاست چنین القا میشود که هدف ما اثبات بدعهد بودن آمریکا و اروپا بوده است(!) انگار که مردم دنیا و دولتها خبری از صدها عهدشکنی و قانونشکنی و فریبکاری و کلاهبرداری دولتهای غربی نداشتهاند!
ثانیاً مشکل از دولت خبیث و بیسروپای ترامپ نیست. این دولت ذات خبیث آمریکا را صادقانه(!) نشان میدهد. مشکل از اعتماد به دولت قبلی آمریکاست که دستکش مخملین روی همین دست چدنی کشیده بود و دولت ما به طور کامل به آن اعتماد کرد. جز مثلث شومی که آقای روحانی برمیشمارد، ضلع چهارم و مهمتری هم هست و آن، دموکراتها و خود اوباماست. طرف فریبکاری که بلافاصله پس از برجام، دور زدن توافق و نقض آن را به واسطه انواع تهدیدها به مجازاتهای اقتصادی و وضع و اعمال تحریمهای گسترده جدید آغاز کرد.
براستی اگر آقای روحانی خباثت مثلث (مربع) کذایی را میدانست و میشناخت، چرا توافق را چنان بیچفت و بست و صد در صد به نفع و اختیار آمریکا و اروپا تنظیم کرد که به راحتی و بیهیچ هزینهای بتوانند به هم بزنند. چرا آن همه بیدقتی در تنظیم و اجرای توافق صورت گرفت و حال آن که رهبر معظم انقلاب، برخی نمایندگان مجلس و انبوه کارشناسان هشدار میدادند؟!
سوم، این که آیا میتوان برای متهم نشدن به کنار گذاشتن یک توافق، از پایمال شدن و ابطال مطلق توافق توسط طرف مقابل چشم پوشید و تعهدات را کاملاً یک طرفه اجرا کرد!! یعنی آقای روحانی سال 92 یا 94 به مردم و نظام این گونه گفته بود که توافقی مخدوش و پرمنفذ را اجرا میکند و بدون دریافت هیچ امتیازی، یک تنه ادامه میدهد؟!
و چهارم؛ دولت در حالی به وعدههای اروپا دلخوش است که آنها بانی قطعنامه اخیر آژانس علیه ایران بودند و مهم این بود که این قطعنامه را علیه ایران گرفتند. اگر بنا بود این خباثت اروپا و آمریکا را محترم و مجاز بشماریم، اصلاً چرا با آنها توافق کردیم و به مردم وعده سیب و گلابی برجام را دادید؟! خب میگفتید آمریکا و اروپای جنایتکار را جای قاضی نشاندهاید و میخواهید کیفرخواست و حکم این مجرمان جهانی علیه ایران را مو به مو اجرا کنید!
شما هم مقصر بودید آقای پزشکیان
نایبرئیس مجلس دهم میگوید: دنبال راهحل بگردید نه مقصر.
مسعود پزشکیان به روزنامه ایران گفته است: من به عزیزان نماینده گفتم، راهی که ما میرویم و آنچه که ما شاهد هستیم، هر دولتی هم بیاید و هر جناح و دستهای که بخواهد کاری کند، بجز همین نمیتواند باشد. مشکلات مملکت به سادگی قابل حل نیست. بهخاطر آن رفتاری که آمریکا و برخی کشورهای دیگر در قبال ایران دارند، حل و فصل برخی مشکلات ساده نیست. هر کسی بیاید ما این مشکل را خواهیم داشت.
وی میافزاید: متأسفانه در مملکت وقتی مشکلی پیش میآید دنبال مقصر میگردیم. دنبال مسئله نمیگردیم که گیر کار کجا بود و چگونه باید مشکل را حل کنیم. خیلی کم هستند افرادی که میخواهند خیانت کنند ولی ما مدام دنبال این هستیم که خائن پیدا کنیم و همه چیز را گردن او بیندازیم. در سخنان رئیس مجلس هم بود که ما نقشه میدهیم و برنامه میریزیم. خب بدهند. یک نسخه بنویسند که مشکل مملکت حل شود و از دولت بخواهند به آن عمل کند. اینکه بگوییم ما گفتیم آنها اجرا نکردند، که درست نیست.
اظهارات آقای پزشکیان در جایگاه منتقد مجلس نوپا و جدید در حالی است که وی به مدت چهار سال، نایبرئیس مجلس دهم بود و در مجلس نهم نیز جزو حامیان تصویب برجام بود. از او سخنان عجیبی به یادگار مانده و از آن جمله، سخنان وی در دیماه 96 همزمان با آغاز اجرای برجام است که در اردبیل گفته بود «قبل از برجام هر روز هزار میلیارد تومان ضرر میکردیم». او در عین حال همانجا گفته بود «بهدلیل تخصصی بودن برجام، زیاد متوجه قضایا نشدم»! او در همان سخنرانی گفته بود: «اگر برجام ۲۰ دقیقهای در مجلس مصوب شد به دلیل آن بود که تمام قراردادهای بینالمللی در صورت طرح در مجلس به سرعت و بدون بحث خاص رایگیری میشود. در زمانی که بنده نیز به عنوان عضو اکیپ مجلس در مورد برجام انتخاب شدم با مطالعه آن به معنای واقعی به دلیل تخصصی بودن بحث زیاد متوجه قضایا نشدم چرا که در موضوعات غیرتخصصی همواره سعی میکنم ورود پیدا نکرده و اصراری نداشته باشم. همین غیرتخصصی عمل کردن ما کشور را به این شرایط عجیب و غریب رسانده است. طوری که هیچکس نیز نمیخواهد اشتباه خود و ورود غیرکارشناسیاش را در چنین موضوعاتی بپذیرد.»
آقای پزشکیان نه آن روز و نه هیچ روز دیگری توضیح نداد که بدون تخصص کافی از کجا فهمیده بود بدون اجرای برجام هر روز هزار میلیارد تومان ضرر میکنیم و با اجرای آن، راه ضرر بسته میشود؟!! یا این سؤال که بهعنوان نماینده مجلس چگونه وجدان خود را راضی کرد که درباره برجام (توافقی که تعهد 10-15 یا 20 ساله برای کشور به ارمغان میآورد) هیچ مطالعهای نکند و بدون اطلاع رای بدهد؟!
اگر هم امروز وضعیت اقتصادی کشور به هم ریخته، در اثر همین سهلاندیشی، اعتماد به غرب و چک سفید امضا دادن به دولت بوده است. با این وجود قطعا، اولین راهحل برای مشکلات، بازخوانی عبرتهای دیروز و بایگانی کردن آن نسخه مردود و خسارتبار چه در مصداق و چه در روش سیاستگذاری و تصویب است.