kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۳۲۴۶
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۷

واکاوی خاستگاه فکری نژاد پرستی در غرب



  حجت الاسلام محمد حسین مختاری، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی
مرگ جورج فلوید مرد سیاه‌پوست به دست پلیس آمریکا اعتراضات سراسری مردم این کشور به‌ویژه سیاه‌پوستان را علیه سیاست‌های نژادپرستانه دولت آمریکا رقم زده است و افکار عمومی جهان را نیز به‌شدت جریحه‌دار کرده است. بی‌شک تحلیل‌های متفاوت و متعددی می‌توان نسبت به سیاست‌های نژادپرستانه دولت آمریکا بیان نمود، لیکن ضرورت واکاوی خاستگاه فکری نژادپرستی در غرب می‌تواند بیش از پیش در باز شدن گره کور نژادپرستی مدرن آمریکا موثر واقع شود.
برای بازشناسی غرب نوین باید به عصر رنسانس بازگشت. کلیسا در قرون وسطی در سایه حمایت‌های بی‌دریغ پادشاهان و بهره‌گیری فراگیر از شریعت در راستای کسب قدرت و ثروت به نوعی بر کل اروپا سیطره پیدا کرد. در این میان سلطه کلیسا در قرون وسطی با ‌اشتباهات نابخشودنی پاپ‌ها توأم گردید که روی آوردن به مقام و ثروت، فساد اخلاقی شدید روحانیون مسیحی و خودبرتربینی و تحقیر مردم از جمله مهم‌ترین عواملی است که دین‌گریزی و دین‌زدگی مسیحیان را رقم زد.
در این میان، ارائه تفکر جهان‌گشایی در آئین مسیحیت، جنگ‌های صلیبی را پدید آورد که مهم‌ترین و اثرگذارترین آن، تصرف 83 ساله بیت‌المقدس به دست مسیحیان بود؛ چرا که کلیسا برای مسیحی‌سازی جهان در گام نخست به زعم خود در پی مسیحی‌سازی بیت المقدس به عنوان محل تولد و زندگى حضرت عیسى(علیه‌السلام)
بود.
از دیگر طرح‌های کلیسا برای مسیحی‌سازی جهان باید به طرح جهانگردی و بازشناسی جهان و کشف سرزمین‌های جدید و تصرف و استعمار آن ممالک ‌اشاره کرد، در این بین کریستف کلمب از سوی کلیسا به این امر گماشته شد که کشف قاره آمریکا ارمغانی جز نسل‌کشی بومیان آن منطقه به‌ویژه امحای سرخپوستان آمریکایی به همراه
نداشت.
سفیران ناخلف کلیسا در مواجهه با انسان‌های بومی آمریکا که بعضاً برهنه و نیمه‌برهنه بودند، آنان را از آن جهت که مسیحی نبودند حیوان محسوب
 نمودند.
کلمب در خاطراتش در توصیف بومیان آمریکا می‌گوید: «نوکران خوبی هستند... تنها پنج نفر کافی بود که آنها را مطیع خود کنیم تا هرچه می‌خواستیم
انجام دهند.»
تأمل در این جملات به خوبی از فرومایگی و خوی استثمارگری کلمب و همراهانش حکایت دارد.
به گواهی تاریخ، مسیحیت با بیرحمی‌های متعدد و نسل‌کشی‌های گسترده که در قالب جهان‌گشایی از خود به‌جای گذاشت؛ در نهایت به انسان شناسی مسیحی ملتزم گردید که اروپایی و مسیحی بودن شرط اصلی انسانیت انسان به‌شمار می‌رفت و هر کس غیر از این بود انسانیتش خدشه‌دار
می‌شد.
لذا وقتی به سیاه‌پوستان رسیدند، بر حیوانیت آنان حکم دادند در نتیجه گسترده‌ترین برده‌داری را در جهان رقم زدند؛ چرا که رابطه با سیاهان برای آنان رابطه با حیوانات بود.
البته برخی متفکرین قرون 17 و 18 همچون ژان ژاک روسو و جان لاک سیاهان را نیز در زمره انسان‌ها تعریف نمودند، اما به تعبیر روسو «وحشی نجیب!».
در نتیجه بحران معرفتی عظیم در انسان‌شناسی مسیحیت اتفاق افتاد چرا که رنگ پوست و نژادپرستی، اصل بدیهی انسان‌شناسی مسیحیت را دربر می‌گرفت؛ لذا حتی تصاویری که از حضرت عیسی(ع) در کلیساها ترسیم شد، آن حضرت را برخلاف شواهد متقن تاریخی، سفیدپوست، بلندقد، چشم آبی و با موهایی طلایی به تصویر کشید که این رویکرد از نژادپرستی مدرن غرب حکایت دارد.
بیان این مطالب به خوبی نشان می‌دهد که بحران نژادپرستی در غرب منبعث از ریشه‌های تلخ تاریخی در قرن 17 و 18 میلادی است که تاکنون به روش‌های مختلف استمرار داشته است، لذا اعتراضات اخیر مردم آمریکا و دیگر کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای غربی علیه سیاست‌های نژادپرستانه غرب علیه سیاه‌پوستان به خوبی مبین بیداری انسانی جوامع غربی و ارتقای شعور عمومی مردم در مقابله با نژادپرستی است که پائین کشیده شدن ادوارد کلستون مجسمه نماد نژادپرستی در لندن که در قرن 17 میلادی یکی از تاجران برده در غرب آفریقا بوده، به نوبه خود موید این مدعاست.
منبع: رسا