وضعیت سیستم مالیاتی کشور و اجرای عدالت - بخش نخست
چراغ شفاف سازی دارایی ها در اخذ عادلانه مالیات
گالیا توانگر
«مالیات یک فریضه است. ما امروز از ضعفا مالیات میگیریم - از کارمند مالیات میگیریم، از کارگر مالیات میگیریم، از کاسب جز مالیات میگیریم- اما از فلان کلان سرمایهدار، فلان درآمددارِ بیحساب وکتاب مالیات نمیگیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ اینها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است.»(بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع مردم آذربایجان 29/11/93)
در ایام فشارهای اقتصادی ناشی از همهگیری بیماری کرونا و نیز تحریمها به هر تولیدی که سر بزنیم و کلمه «مالیات» را به زبان بیاوریم، چهار ستون بدنشان میلرزد. حتی تصورش هم سخت است که با اوضاع و احوال این ایام که گاه برخی روزها، کسبه هیچ دشتی ندارند، به رقمی که قرار است بابت مالیات بپردازند، حتی فکر کنند. از آن سو هستند کسانی که دهها خانه و ملک خالی و سرمایههای دپو شده دارند، اما در تلاشند که از هر راه میانبری سوءاستفاده کرده، تا ناظرین و مامورین مالیاتی را دور بزنند! براستی چگونه میتوان عدالت را در سیستم اخذ مالیات جاری کرد؟
خُرد فروشیها را در کفه فروشگاهها قرار میدهند
عیسی زارع جوانی است که هفت سال میشود در یکی از مغازههای الکتریکی لالهزار و منتهی به کوچه برلن به کار فروشندگی خُرد مشغول است.
وی با گله مندی میگوید: «بیشتر الکتریکیهای این حوالی فروشنده خُرد هستند. تنها دو، سه مغازه ابتدای لالهزار عمدهفروشند.
چنانچه کل سرمایه ما را در این مغازه محاسبه کنند، یک و نیم تا دو میلیارد تومان نمیشود. بعد موقع اخذ مالیات وضعیت ما خُردفروشان مثل آن دو، سه مغازه عمدهفروشی در نظر گرفته میشود و هیچ فرقی بین ما نیست.»
وی در ادامه میگوید: «وضعیت ما دقیقا شبیه سوپرمارکتها، روبروی فروشگاههای بزرگ زنجیرهای است. کم کم مجبور میشویم جمع کنیم، چون تاب تحمل فشار از هر جهت را نداریم. فشارهای مالیاتی بر دوش خُرده فروشیهایی که در این ایام کرونا هیچ سود و عایدی نداشتهاند، نیز مزید بر علت است.»
چطور میتوانیم مالیات دهیم؟
کافی است کلمه مالیات را به زبان بیاورم تا کسبه کوچه برلن تهران و پاساژ کاشانی(تولیدیهای پوشاک) با دفتر فروششان که گواه نداشتن هیچ دشتی است، روبهرویمان صف بکشند.
اسماعیل نصب که در زمره کسبه قدیمی کوچه برلن است، بیهیچ کلامی تنها دفتر فروش روزانه خود را روبهرویمان قرار میدهد. در این دفتر این طور نوشته شده است: «تاریخ 10 تیرماه 99، مبلغ فروش 110 هزار تومان/ تاریخ 12 تیرماه 99، مبلغ فروش 80 هزار تومان/ تاریخ 14 تیرماه 99، مبلغ 60 هزار تومان.»
وی با گلهمندی میگوید: «چطور میتوانیم مالیات دهیم؟ جنس مردم را برای فروش داخل مغازه ریختهایم، اما در این شرایط کرونایی و رکود اقتصادی دریغ از یک مشتری. مسئولان باید نسبت به کسبه خُرد انصاف بیشتری داشته باشند.»
وی به شیشه ضد عفونیکننده روی میز مغازهاشاشاره کرده و میگوید: «فقط روزی 40 هزارتومان پول همین ضدعفونیکننده را میدهم؟ بعضی از روزها هم اصلا مشتری نداریم و چیزی نمیفروشیم.»
مظاهر عطایی که 22 سال است به کار فروشندگی جوراب مشغول است، میگوید: «من 4 فرزند دارم و واقعا نمیدانم با این وضعیت پیش آمده کرونایی چه کنم؟ چطور بدون هیچ سود و عایدی مالیات امسال را بپردازم؟»
وی در حالی که به یکی و دو مغازه انتهای پاساژ اشاره میکند که همگی چراغهایشان خاموش و تعطیل هستند، میگوید: «قدیمیترین کاسب این منطقه مغازهدار انتهای پاساژ بود. مغازهاش را بسته و بعد این همه سال رفته جای دیگری برای شاگردی کردن ایستاده است.»
یکی از کسبه دیگر هم که جوش آورده سرمان داد میزند و میگوید: «چرا حرف افزایش مالیات را میزنند؟ گفتهاند رقم پارسال را علیالحساب بریزیم تا مازادش را اعلام کنند.»
شفافیت حلقه مفقوده نظام مالیاتی کشور
اقتصاد ایران پیش از این تحریمها، 30 تا 40 درصد بودجه عمومی دولت، درآمدهای مالیاتی بوده است و بیش از 60 درصد از طریق درآمدهای نفتی و سایر منابع مثل واگذاری داراییهای دولت و انتشار اوراق دولتی، بودجه مالی دولت تامین میشد. عملا مالیات به صورت یک محور تزیینی و عمدتا اتکای دولت بر منابع غیرمالیاتی به ویژه درآمدهای نفت بوده است که حدودا 40 تا 50 درصد بودجه کشور را شامل میشد. همچنین فروش داراییهای دولت هم بخشی را پوشش میداد.
وحید شقاقی شهری یک کارشناس امورمالیاتی با اشاره به مشکلات نظام مالیاتی کشور میگوید: «تا زمانی که نظام مالیاتی ما سیستمی و شفاف نشود، در هر سه بخش فرار مالیاتی، معافیتهای مالیاتی و پایههای جدید مالیاتی مشکل خواهیم داشت.»
این کارشناس امور مالیاتی ادامه میدهد: «در دنیا مالیات بحث بسیار مهمی است و معمولا سه هدف مهم را نیز دنبال میکند؛ یکی از اهداف مالیات، ایجاد درآمدهای پایدار برای دولتها است. بحث مهم دیگر بازتوزیع ثروت است، شاید برای هر کشوری این موضوع بسیار مهم باشد، چرا که عامل اصلی نارضایتی در کشورها همین موضوع نابرابری درآمدی و نابرابری ثروت است.
برای هر کشوری مهم است که شکاف طبقاتی را کنترل کند و برای آنکه دولت بتواند این کار را انجام دهد، مالیات ابزار بسیار کارآمدی است. یکی از اهداف دیگر مالیات -کنار درآمدهای پایدار برای دولت و بازتوزیع ثروت- بحث مقابله با احتکار و مقابله با فعالیتهای غیرمولد میتواند قلمداد شود که در راستای حمایت از تولید مالیات سهم بسزایی دارد، چرا که وقتی ما فعالیتهای مخل تولید مالیات را ببندیم نقدینگی بهسمت تولید هدایت میشود.»
وی میافزاید: «در کشور ما این دو هدف (بازتوزیع ثروت و مقابله با فعالیتهای غیرمولد) مورد توجه قرار نگرفت و هیچ کدام از این دو هدف، مدنظر نبود و در بیشتر موارد، مالیات صرفا برای بحث کسب درآمد، آن هم برای تامین 30 درصد بودجه کشور بود. ضمن اینکه دو هدف دیگر نیز هرگز در نظام مالیاتی مهم نبوده است. در حالی که در دنیا بیش از 90 درصد بودجه دولت از درآمدهای مالیاتی تامین میشود.»
این کارشناس امور مالیاتی درباره ضعفها و نواقص موجود در نظام مالیاتی توضیح میدهد:«متاسفانه طرح جامع مالیاتی 8 سال است که پیش میرود، ولی پیشرفت قابل ملاحظهای نداشته است. قراربود نظام جامع مالیاتی در قالب این طرح اجرایی شود و سامانههای کشور به این نظام متصل شوند و دادهها به صورت آنلاین رصد شوند و مورد پردازش قرار گیرند تا گردش و مبادلات مالی افراد مشخص شود.»
وی تاکید میکند: «در حوزه نظام مالیاتی ما با چند مسئله دیگر نیز مواجه هستیم؛ اولا شفافیت درآمدی در کشور حاکم نیست و ثانیا پایههای جدید مالیاتی در کشور تصویب نشدهاند. در دنیا بیش از 500 پایه مالیاتی وجود دارد، ولی ما در اقتصاد ایران کمتر از 50 پایه مالیاتی داریم.
پایههای مالیاتی در اقتصاد ایران بسیار ناکافی و ضعیف است. مشکل دیگری که داریم بحث معافیتهای گستردهای است که در حوزههای مختلف وجود دارد. این معافیتها متاسفانه اثربخشی لازم را نداشتهاند و در مواردی هم پشت پرده روابطی وجود داشته که باعث توسعه این معافیتهای مالیاتی شده است.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «افرادی در دولت تلاش میکنند پایههای مالیاتی را بیشتر کنند. یک پایه مالیاتی که پیگیری و مصوب شد، مالیات بر خانههای خالی بود که اجرایی شدن این پایه مالیاتی کار سختی است. درباره پایههای مالیاتی دیگری نیز بحث میشود که آنها نیز همچنان به سرانجام نرسیدهاند، مثل مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه که همه مطرح هستند، ولی فرآیند تصویب قانون آنها بسیار طولانی شده است.
بحث مشخص کردن گردش مالی افراد کار سختی نیست، اما مسئله این است که بانکهای اطلاعاتی که نزدیک به 16 سامانه است، باید به طرح جامع مالیاتی متصل شوند که برای این منظور باید قوانین مربوط تصویب شود. درحال حاضر 16 سال است که بحث مالیات بر درآمد و مالیات بر ثروت بین مجالس و دولتها در رفتوآمد است، ولی تصویب نمیشود، دلیل این است که تصویب آنها نیاز به شفافسازی دارد و ما همچنان از شفافیت گریزانیم.»
نرخ مالیات بر خانههای خالی بیشتر میشود
بر اساس قانون، خانههای خالی از سکنه؛ خانههایی هستند که مالکان بیش از دو واحد داشته باشند و آن را به مدت بیش از یک سال، خالی نگه داشته باشند و بر اساس قانون، شناسایی این واحدها از طریق سامانه ایجاد شده توسط وزارت راه و شهرسازی انجام میشود.
امید علی پارسا رئیسسازمان امور مالیاتی توضیح میدهد: « حکم این قانون از سال ۹۵ است. این موضوع در قانون بودجه هم تاکید شده است. طبق قانون اگر ملکی خالی شناخته شود سال بعد از آن معاف از مالیات است اما سال دوم نصف ارزش اجاری ملک، سال سوم تمام ارزش اجاری و سال چهارم ۱.۵ برابر ارزش اجاری به عنوان مالیات اخذ خواهد شد که البته به نظر ما این مقدار باید بیشتر باشد که مالکان خانههای خالی، خانههای خود را عرضه کنند.»
محمود علیزاده معاون فنی و حقوقی سازمان امور مالیاتی میگوید: «مالیات بر واحدهای خالی، زمانی بازدارنده است که اثر آن قابل توجه باشد. بنابراین برای بازدارندگی و ضمانت اجرای بیشتر، باید میزان مالیات را افزایش داد.
درخصوص مالیات بر خانههای خالی، متولی امر اسکان و املاک، وزارت مسکن و شهرسازی است و سامانه شناسایی واحدهای خالی از سکنه باید توسط این وزارتخانه آماده شود و در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گیرد.»
وی ادامه میدهد: «این سامانه از نظر ساختاری آماده شد، اما هنوز محتوای آنکه اطلاعات و شاخصهایی که بتواند تشخیص درست نسبت به واحدهای خالی از سکنه داشته باشد، هنوز تکمیل نشده است تا بر اساس آن مطالبه مالیات از این واحدها اجرا شود. دستگاههای دیگر هم باید اطلاعات خود را به این سامانه بدهند.»
وظیفه مالیاتچیها مچگیری نیست
مالیات، پرداخت هزینه اجتماعی است که افراد یک ملت در راستای بهرهمندی از امکانات و منابع یک کشور آن را پرداخت میکنند.
مالیات مستقیم بخشی از کمک مردم به خودشان و دولت است؛ مثل مالیات بر درآمد، املاک، حقوق، مشاغل، کشاورزی، دارایی، ارث، مستغلات، حق تمبر و منابع مختلف.
مالیات غیرمستقیم مثل مالیات بر واردات که برای حمایت از صنایع داخلی نیز بهکار گرفته میشود. اینگونه مالیات بهصورت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی دریافت میشود.
مالیات بر مصرف، مالیاتی است که مصرفکنندگان کالاهای خاص در زمان خرید آن کالا (به همراه نرخ کالا) پرداخت میکنند؛ به این ترتیب، هر شخصی که میزان بیشتری از آن کالا را مصرف کند، در نهایت مالیات بیشتری میپردازد.
مالیات ارزشافزوده نیز از جمله مالیاتهایی است که در سالهای اخیر دریافت آن از خریداران آغاز شده و بحثهای گوناگونی را در حرفههای مختلف بهوجود آورده است.
ناصر بزرگمهر یک کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سؤال که چرا مردم برای دادن مالیات روی خوش نشان نمیدهند؟ به نواقص سیستم اخذ مالیات و فرهنگسازی اشاره کرده و میگوید: «متاسفانه در کشور ما فقط کارمندان دولت هستند کهبه طور سیستماتیک مالیات بیشتری نسبت به قشرهای ثروتمند و صاحبان درآمدهای نجومی میپردازند و گروههایی که باید مالیات بیشتری بپردازند به هر شکل ممکن تلاش میکنند از پرداخت مالیات فرار کنند.
از طرف دیگر، نظام مالیاتی کشور بعد از چند دهه هنوز در روال مناسب و قانونمند حرکت نمیکند، درآمدهای مشاغل گوناگون تعریف درستی ندارد، سامانههای رایانهای و پروندههای کاغذی به یکدیگر کمک نکرده و نوعی تداخل در اجرا بهوجود آوردهاند، اصناف از ارائه درآمدهای واقعی اجتناب میکنند، ثروتمندان مالیات کمتری میپردازند و سازندگان برجهای بلندمرتبه، صاحبان مراکز خرید و مالها و مغازهها با قیمتهای نجومی از پرداخت مالیات فرار میکنند.»
وی در ادامه صراحتا میگوید: «برای دریافت مالیات و پرداخت آن ازسوی مردم، باید فرهنگسازی کرد. مردم باید باور کنند که دولتها، مالیات را برای مردم هزینه میکنند. در همین ماجرای کرونا، پرداخت هزینههای درمانی و بیکاری باید از همین منابع مالیاتی انجام میشد.
سازمان امور مالیاتی باید یاد بگیرد که همراه مردم باشد و وظیفه مالیاتچیها مچگیری نیست، بلکه باید در یک ارتباط دوسویه، مسیر مالیاتی کشور بهبود یابد.»