ملاکهای سعادتمندی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی اسلام ملاکهای سعادتمندی و خوشبختی در حیات فردی و اجتماعی و در دنیا و آخرت کدام است؟
پاسخ:
انسان در طول تاریخ حیات خود همواره به دنبال این سوال کلیدی بوده که سعادت چیست و ملاکها و شاخصهای رسیدن به سعادت کدام است؟ مکتبها و نحلههای فکری هرکدام پاسخی به این سوال دادهاند که در مقایسه با پاسخهای قرآنی به ناکارآمدی آنها در تامین نیازهای انسان و رسیدن به سعادتمندی در دنیا و آخرت پی میبریم.
محورهای چهارگانه سوره «العصر»
قرآن کریم در سوره کوچکی به نام «سوره العصر» محورهای چهارگانه سعادتمندی و حیات طیبه انسان را ضمن تاکید با یک قسم میفرماید: «بشر جز با داشتن چهار خصلت، زیانکار و بدبخت است: اول ایمان، دوم عمل صالح و درست، سوم تشویق و وادار کردن یکدیگر به حق، چهارم تشویق و وادار کردن یکدیگر به صبر و استقامت» آری اینها چهار رکن و چهار ستون کاخ سعادت بشر میباشد.
رکن اول: ایمان
این رکن اساسیترین رکن حیات انسانی است. انسان از آن جهت که انسان است، نمیتواند بدون ایمان زندگی خوش و مقرون به آسایشی داشته باشد. حرکات و فعالیتهای انسان همینقدر که از حدود خور و خواب و خشم و شهوت و لذتهای آنی تجاوز کرد، نقطه اتکایی لازم دارد، بدون آن نقطه اتکا، نه حرکات و فعالیتهای انسان نظم و انضباطی به خود میگیرد و نه مقرون به نشاط و رغبت خواهد بود.
در عملکرد انسان انجام وظیفه و تکلیف در بسیاری از موارد برخلاف طبیعت و میل غریزه شخصی است، وظیفه و انسانیت از او راستی و امانت، فداکاری، انصاف و عدالت و تقوا و عفت و پاکدامنی میخواهد و طبیعت شخصی وی برعکس حکم میکند که برای جلب لذت و منفعت شخصی، دروغ بگوید، و خیانت و دزدی کند، از فداکاری، انصاف و عدالت تن باز زند، جامعه تقوا، طهارت و عفت را بیالاید تا به کام رسد. اینجا است که انسان خود را در برابر یک سلسله تصمیمات بزرگ میبیند در جهت مخالفت طبیعت و منفعت خودش، و محال است که بدون نقطه اتکایی که روح او را به این فضائل راضی سازد، بتواند از عهده برآید. این نقطه اتکا همان است که «ایمان» نامیده میشود و طبیعی است که باید به موجودی باشد که مظهر و متجمع صفات کمالیه و منزه از هرگونه نقص، عجز و ضعف و ناکارآمدی باشد، و آن خدای متعال است.
رکن دوم:عمل صالح و شایسته
عمل صالح و شایسته طبیعی است که ملاکها و معیارهایی دارد و هر کس ولو مومن نمیتواند ادعا کند که عمل من صالح است. در واقع شاخصهای تعیین عمل صالح بستگی به این دارد که فرد به چه چیزی ایمان دارد. برای انسانهایی که به خدای متعال که جامع صفات ثبوتیه و سلبه است ایمان دارند، عملی صالح تلقی میگردد که با منابعی همچون عقل، اوامر و نواهی شارع مقدس و فطرت انسان منطبق باشد.
رکن سوم: توصیه یکدیگر به حق
رکن سوم سعادت بشر عبارت است از تشویق و توصیه افراد به ملازمت ایمان و حق و عمل صالح. افراد جامعه نه تنها بایست ایمان داشته باشند و نیکو عمل کنند، بلکه باید به انواع وسایل قولی و عملی، یکدیگر را به ایمان و عمل صالح توصیه و تشویق کنند. جامعه خود را باید طوری بسازند که دائماً افراد تحت تلقین کارهای خیر واقع گردند، نه آنکه خدای ناخواسته وضع جامعه به صورتی درآید که افراد دائماً تحت تلقین بدکاری و فساد قرار گیرند.
رکن چهارم: توصیه یکدیگر به صبر
رکن چهارم توصیه و تشویق به صبر و استقامت و پایمردی است. چرخ روزگار همیشه بر وفق مراد اشخاص نمیگردد، و تندباد حوادث همواره در جهت موافق حرکت کشتی حرکت نمیکند، باید در مقابل حوادث و ناملایمات ایستادگی و پایداری کرد و باید افراد دائماً یکدیگر را به صبر و استقامت و پایداری توصیه و تشویق کنند. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «اگر مردم بر راه حق استقامت ورزند، ما از دریای رحمت خود آب فراوان نصیب ایشان خواهیم کرد. (جن-16)
بنابراین چهار رکن این سوره شریفه اگر به صورت همزمان در یک جامعهای وجود داشته باشد، ضامن سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت آنان فراهم میگردد. در غیر این صورت سرنوشت انسان و جامعه مشمول آیه اول این سوره یعنی انحطاط، بدبختی و زیان و قهقرا خواهد بود.