kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۲۶۷۹
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۵
بازخوانی نامه اقتصاددانان حامی ‌دولت در انتخابات 96:

اگر روحانی رأی نیاورد تورم و رکود‌ گریبانگیر اقتصاد می‌شود!

با وجودی که این روزها و با گذشت سه سال از دولت دوم حسن روحانی تورم و رکود شدیدی در اقتصاد کشور پدید آمده است اما سه سال پیش و در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 96 جمعی از اقتصاددانان سرشناس کشور مدعی شدند اگر روحانی رئیس‌جمهور نشود، تورم و رکود گسترده و عمیق، در اقتصاد کشور متجلی خواهد شد!



سرویس اقتصادی-  

این اساتید اقتصاد که تعدادشان به 163 نفر می‌رسید در نامه سه سال قبل خود دستاوردهای دولت روحانی را چنین فهرست کرده بودند: «کاهش سالانه ۳۰ میلیارد دلار هزینه مبادله ناشی از سیاست‌های تنش‌آفرین دولت قبلی، پیامدهای مثبت برآمده از مذاکرات برجام برای فضای کسب‌ و کار، کاهش نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار واردات قاچاق به کشور، کاستن نیمی ‌از وابستگی کشور به واردات محصولات کشاورزی، مثبت شدن ‌تراز تجاری کشور پس از نزدیک به چهار دهه و کنترل جدی و مؤثر تورم.»
این اقتصاددانان در نامه خود آورده بودند اگر روحانی رأی نیاورد، دولتی همچون دولت‌های نهم و دهم روی کار خواهد آمد که «زمینه‌های رشد فسادهای گسترده و بی‌سابقه اقتصادی را در مقیاس‌های خانمان‌برانداز فراهم می‌سازند که هزینه‌های آن به‌صورت رشد تورم، رکود گسترده و عمیق، فقر و نابرابری متجلی خواهد شد؛ درحالی که تداوم دولت آقای روحانی با نظارت موشکافانه رقبای سیاسی ایشان همراه خواهد بود و مانع از تحقق فساد در مقیاس‌های ذکر شده خواهد شد.»
انتخاب روحانی:
خروج از جامعه کودک‌واره!
در پایان این نامه آمده بود: «ما در آستانه انتخاب بین دو دولت، دو سیاست یا دو فرد قرار نداریم. ما در آستانه انتخاب بین عقلانیت یا احساسات هیجانی، انتخاب بین تداوم یک جامعه کودک‌واره یا عبور به یک جامعه بالغ و نهایتاً انتخاب بین یک جامعه توسعه‌نیافته یا حرکت شتابان به سوی توسعه قرار داریم. انتخاب امروز ما انتخاب میان دو فرد یا دو شعار یا دو قول ‌و قرار نیست، انتخاب میان ماندن در گذشته و تکرار آن یا عبور به آینده است.»
از امضا‌کنندگان برجسته این نامه می‌توان به حسین راغفر، محسن رنانی، عباس شاکری، یدا... دادگر، مرتضی افقه، پویا جبل‌عاملی، علی دینی‌ترکمانی، محمد ستاری‌فر، نعمت اکبری، سید جلال توتونچی، محمد قلی یوسفی، حمید‌رضا برادران شرکاء، محمد حسین ادیب، علی عرب مازار، سید علی‌رضا بهشتی، بایزید مردوخی، محمد‌حسین شریف‌زادگان، لطفعلی بخشی و...‌ اشاره کرد.
علاوه ‌بر نامه این 163 کارشناس اقتصادی! بیانیه دیگری نیز از سوی 50 کارشناس دیگر اقتصادی (که با کسر مشترکات به 207 نفر می‌رسد) مانند محمد طبیبیان، علی نقی مشایخی، جعفر خیرخواهان، محمد لاهوتی، سعید لیلاز، مهدی بهكیش، مسعود روغنی زنجانی، حسین عبده تبریزی و موسی غنی نژاد منتشر شد. لحن این بیانیه هرچند همانند نامه قبلی نیست اما موارد مندرج در آن، در برخی مسائل‌ اشاره به همان موضوعات اصلی نامه قبلی است.
این افراد در بیانیه خود نوشتند: «ملت ایران با درس عبرت از اتلاف منابع گسترده در دوران حاكمیت عوام‌گرایی و همچنین با بهره‌گیری از تجربه سیاست‌های مخرب مشابه در سایر كشورها، با رای به دكتر حسن روحانی در انتخابات پیش رو، راه به سوی آرامش داخلی، بهبود شرایط بین‌المللی، توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را هموار و همچنین زمینه‌سازی در تلاش گسترده و همگانی در فقر‌زدائی از مناطق و اقشار جامعه را تسهیل نمایند.»
همراهی هیجانی کارشناسان
 با جوسازی‌ها
برای درک بهتر فضای این نامه خوب است یادآوری کنیم که سه سال پیش در زمان انتخابات ریاست جمهوری، موج تبلیغاتی سنگینی از سوی حامیان حسن روحانی شروع شد که اگر وی در انتخابات پیروز نشود، کشور با سرعت بسیار بالایی به ته دره خواهد رفت! با این حال، پس از پیروزی او کم کم تبعات تصمیمات اقتصادی دولت مشخص شد و از سال 97 تا کنون، برخی از بدترین رکوردهای اقتصادی پس از انقلاب به ثبت رسیده است!
اما نکته مهم اینجاست که در کنار آن جو هیجانی و غیرعقلانی که مثلا می‌گفتند: «اگر روحانی رئیس‌جمهور نشود دلار 5000 تومان می‌شود» یا «در صورت شکست روحانی، هر گرم طلا به 300 هزار تومان خواهد رسید» و... بسیاری از کارشناسان اقتصادی که عمدتاً در رسانه‌ها نیز به آنها استناد می‌کردند با این جو همسو شده بودند! مثل دو نامه یا بیانیه مذکور که بیش از 200 کارشناس اقتصادی مطرح آن را امضا کرده بودند.
تخریب دولت قبل
با چاشنی دستاوردسازی
البته نکته مهم درباره این نامه‌ها اینکه نوع  ادبیات و استدلال‌های نامه‌ها از کسانی که خود را کارشناس اقتصادی می‌نامیدند بسیار عجیب بود! لحن نامه 163 نفر چنان هیجانی و احساسی است که به سختی می‌توان آن را از یک «کارشناس» پذیرفت. چراکه برخی از این ادعاها از همان ابتدا زیر سؤال است؛ به‌طور مثال منبع 30 میلیارد دلار هزینه مبادله - آن هم سالانه!-  از کدام مرجع آماری است؟ اصلا این کارشناسان آمار این شاخص را چگونه محاسبه کرده‌اند؟
از سوی دیگر، رتبه 130 فضای کسب و کار چه جای افتخاری دارد؟ مثلا اگر برجام نبود این رتبه به 135 تبدیل می‌شد؟ کاش این کارشناسان اقتصادی این قدر به فضای اقتصادی کشور مسلط بودند که حداقل به یک شاخصی‌ اشاره می‌کردند که واقعاً بعد از برجام تغییر پیدا کرده باشد (مانند فروش نفت) وگرنه شاخص فضای کسب و کار که هنوز هم جزو معضلات بزرگ اقتصاد ایران است!
احتمالا زمانی که این کارشناسان مشغول نوشتن این نامه بودند به ذهنشان حتی خطور هم نمی‌کرد که برای دولتی یقه چاک داده‌اند که روی دولت قبلی را سفید خواهد کرد! نرخ ارزی که در دوره احمدی‌نژاد سه برابر شده بود در این دولت هفت برابر شد؛ حتی رکورد بالاترین نرخ تورم دولت قبل هم (39 درصد) با ثبت تورم 41 درصد در سال 98 شکسته شد؛ رشد اقتصادی برای دو سال پیاپی منفی شد.
الان وقت پاسخگویی است
در بخشی از نامه 163استاد اقتصاد ادعا شده بود که مردم با انتخاب روحانی از جامعه کودک‌واره به جامعه بالغ می‌رسند! حالا سه سال از انتخاب دولتی که توصیه این کارشناسان بود گذشته و کارنامه آن هم پیش چشم مردم است و می‌توان فهمید که لقب «کودک واره» سزاوار چه معنی دارد. اگر طبق نظر آقایان کارشناس! الان که سه سال از انتخاب آقای حسن روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور گذشته و لابد ما در جامعه بالغ قرار داریم و مطلوب نظرشان است پس آقایان لطف کنند بگویند آیا در جامعه بالغ باید شاهد تورم شدید، افزایش بیکاری،گرانی مسکن، کاهش 600درصدی  ارزش پول ملی و... باشیم؟  آیا مردم حق ندارند به آقایان اساتید بگویند اگر جامعه بالغ شما این بود لطف کنید ما را به همان جامعه کودک‌واره که حداقل وضع اقتصادی‌مان بهتر از الان بود برگردانید و به قول معروف، از طلا بودن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
به هرحال آیا الان روزی نیست که این افراد پاسخگوی توصیه‌های خود باشند؟ زیرا آقایان، با حیثیت علمی ‌خود ادعاهایی کردند که نتیجه معکوسی هم داد.