اخبار ویژه
با این شاهکارها رویتان میشود سر بلند کنید؟!
موسوی خوئینیها به نحوی نامه سرگشاده نوشته که انگار نمیداند دولت مورد حمایت طیف متبوع وی چه رکوردهای اقتصادی برجای گذاشته است.
روزنامه فرهیختگان در پاسخ معرکهگیری اخیر دبیر مجمع روحانیون نوشت: جناب خوئینیها! اگر در خصوص شرایط کشور واقعا نیت خیرخواهانهای داشتید باید قبل از این نامه، دو نامه دیگر مینوشتید اول خطاب به خود و همقطارانتان در مجمع روحانیون و حزب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی و ... و میگفتید حالا وقت آن است که به خاطر فریب مردم در این سالها خاضعانه عذرخواهی کنیم و دوم خطاب به جناب روحانی. مردم یادشان نمیرود که شما و رفقایتان در هر دوره قبل از انتخاباتهای ریاست جمهوری در بوق و کرنا میکردید که اگر به ما رای ندهید مملکت به چه تونل وحشتی میرود که بیا و ببین و بعد که رای میآوردید و ناکارآمدیتان جلوهگر میشد؛ فریاد کی بود کی بود ما نبودیم سر میدادید.
جناب خوئینیها مردم یادشان نرفته در سالهای پس از جنگ سه دولت از چهار دولت به طور کامل در اختیار شما و همحزبیهایتان قرار داشته است. چرا عذرخواهی نمیکنید؟
آقای خوئینیها بیایید در مورد شاهکار آخرتان یعنی دولت روحانی چند عدد را با هم مرور کنیم، میدانستید در این دولت قیمت ارز ۷ برابر شده است؟ میدانستید قیمت سکه و طلا ۶ برابر شده است؟ از برج و بارویتان در جماران خارج شدهاید که بدانید مردم در بازار مسکن چه میکشند؛ میدانستید دولت تحت حمایتتان قیمت مسکن را به متری بیست میلیون رسانده است؟ میدانستید جناب روحانی و شرکا که با تکرار شما و رفقایتان در گعدههای مجمع روحانیون کلیددار پاستور شدند کاری کردهاند که سن انتظار برای خانهدار شدن به 80 سال رسیده است.
جناب خوئینیها! هاشم صباغیان میگوید اکبر گودرزی و رفقای رادیکالش که ماشه به پیکر شهید مطهری چکاندند شاگردان شما در مسجد جوستان بودند.
آفتاب یزد: برجام از نگاه مردم شکست خورده است
یک روزنامه حامیدولت معتقد است برجام دیگر بهعنوان دستاویزی برای دولتمردان مثل ظریف محسوب نمیشود بلکه شکست خورده است.
آفتاب یزد با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری سال آینده و برخی گمانهزنیهای انتخاباتی نوشت: ظریف بعد از برجام بهعنوان یک گزینه برای ریاستجمهوری معرفی میشد اما اکنون وضعیت بسیار متفاوت است. ظریف مجری برجام بهعنوان مهمترین هدف دولت بود. اینکه ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا رسید و در واقع واشنگتن به قول معروف زیر میز برجام زد درست است اما به هرحال در میان مردم، یعنی همان گروهی که به دولت فعلی رای دادند تا شرایطشان از هر لحاظ از قدرت پاسپورت گرفته تا سفره و معیشتشان بهبود یابد ترامپ را مقصر نمیدانند چرا که به هر حال او رئیسجمهور ایالات متحده است و بهدنبال حداکثرسازی منافع آمریکا! طبیعی است از ترامپ نباید انتظار داشته باشیم اگر فرصتی برای حداکثرسازی منافع ایالات متحده دارد استفاده نکند. در عوض آنچه تا کنون اتفاق افتاده یعنی مانور بسیار بر روی برجام بهعنوان یک برنامه نجاتبخش و سپس شکست این تئوری در چشم مردم شکست دولت روحانی و به عبارت بهتر مجری آن یعنی ظریف شناخته میشود. بنابراین ظریف این روزها از آن شرایط محبوبیت پنج سال پیش نسبتاً دور شده است. خواه خودش مقصر بوده یا خواه دلایل خارجی به او تحمیل شده اما واقعیتی است که ظریف دیگر آن ظریف پنج سال پیش نیست چرا که اکثر برنامههایی که او دنبال کرده به نتیجهای نرسیده است و برجام بهعنوان مهمترین مورد آن هر روز به نوعی و از زاویهای تهدید میشود و به قولی نه روحی از آن باقیمانده و نه جسمی! سیاست برجام اروپایی یعنی تلاش برای جداسازی ایالات متحده از برجام نیز که با خروج ترامپ آغاز شد تاکنون موفقیتی نداشته است و برنامههایی مانند اینستکس بینتیجه بوده است و حتی در عوض شاهد هستیم که شورای حکام پیشنویس کشورهای اروپایی علیه ایران را تصویب میکند. بنابراین در شرایط فعلی موضوع فقط این نیست که ظریف تجربه حوزه داخلی و تصمیمسازی را ندارد بلکه به لحاظ محبوبیت نیز او در وضعیتی نیست که بتواند مشارکت را افزایش دهد.
محمدجواد ظریف از بد روزگار یا هرچه که بود در میان جامعه ناشناخته آمد، محبوب شد، محبوبیتش تمام شد و به دانشگاه میرود! این بهترین گزینه برای دستکم آینده نزدیک وزیر خارجه میتواند باشد. موضوعی که بهنظر میرسد خودش نیز مایل به پیگیری آن است. ظریف مهرهای است که شاید بتواند بازهم در بزنگاههای سیاست خارجی به کمک آید اما حضور او در انتخابات را باید خودکشی سیاسی وزیر خارجه دانست.
تعادل: عاملان به هم ریختگی اقتصادی نباید دیگر در دولت تصمیمگیر باشند
روزنامه اقتصادی حامی دولت از قول یک کارشناس اقتصادی میگوید: دولت، مسئول وضعیت اقتصادی نامطلوب فعلی است و باید پاسخگو باشد.
روزنامه تعادل (وابسته به الیاس حضرتی رئیس کمیسیون اقتصادی در مجلس دهم) به نقل از علی سعدوندی از آشفتهبازار قیمت ارز انتقاد کرد و نوشت: تمام شاخصهای اقتصادی در چند ماه گذشته حکایت از این دارد که روند تورمی آغاز شده است و میتواند خطرناک باشد و میتواند به واگرایی تورمی منجر شود. این اتفاقی بود که از سالها قبل، قابل پیشبینی بود؛ یعنی همان سالهایی که دولت افتخار میکرد به دستاوردهای تورمیاش در همان زمان هم بنده اعلام کردم که این دستاوردی نیست و تنها انباشت شوک تورمی است و این انباشت شوک تورمی وقتی آزاد بشود، مشکلات عدیدهای را ایجاد خواهد کرد.
از چند سال پیش بنده توضیح دادم و در نوشتهها و سخنرانیها و گفتوگوهای مطبوعاتی اشاره کردم که تنها راهی که در نهایت خواهیم داشت؛ انتشار گسترده اوراق برای جبران کسری بودجه است.
این کارشناس میافزاید: بازار بورس بهصورت خازن عمل میکند و یک نقش تعویقدهنده دارد؛ یعنی تکانههای تورمی را مدتی (یکسال یا یکسال و نیم) به تاخیر میاندازد؛ ولی در نهایت این تورم بازمیگردد. تنها بازاری که اگر حبابها به آن بازار منتقل بشود به نفع اقتصاد است؛ بازار اوراق است. دلیل این قضیه هم این است که اگر نقدینگی کشور به سمت اوراق جذب شود باعث افزایش قیمت اوراق میشود که این افزایش قیمت اوراق به معنی کاهش نرخ بهره حقیقی است و این کاهش نرخ بهره حقیقی، لاجرم به نفع اقتصاد است.
در مجموع میتوانم بگویم که شرایط از نظر سیاستگذاری اقتصادی اصلا مناسب نیست؛ اگر شما میبینید که قیمت مسکن ناگهان دوباره سیر تصاعدی گرفته، شاخص بورس در حال بالارفتن است؛ قیمت دلار و ارز مدام افزایش پیدا میکند، اینها نشانههای یک موج تازه تورمی است. توصیه اکید من این است که از تجربیات سایر ملل در زمینههای اقتصادی درس بگیریم؛ اقتصاددانانی که با نظریاتشان این وضعیت امروز را به وجود آوردند باید قدری با ملاحظه بیشتر به نظراتشان توجه شود، نه اینکه کسانی که این بحران را ایجاد کردهاند، همچنان اکثریت را در تصمیمسازیهای اقتصادی داشته باشند و با قدرت مطلق برنامهریزی کنند. به نظر من، چهرههای اقتصادی که در درون دولت چه در حاشیه و بیرون دولت، موجب به وجود آمدن این وضعیت هستند حداقل در کوتاهمدت نباید در تصمیمسازیهای اساسی دخیل باشند. چون به هر حال ذهنیت این افراد است که مسیر اقتصادی دولت را مشخص کرده و نتایج آن امروز در فضای اقتصادی قابل مشاهده است. تغییر سیاستها باید جدی و اساسی باشد اما در حال حاضر هیچ نشانهای دال بر اینکه ما در این مسیر حرکت میکنیم مشاهده نمیشود.
قدرت نظامی ایران با وجود تحریمهای تسلیحاتی خیره کننده است
یک اندیشکده پرآوازه عربستانی معتقد است توانمندیهای نامتقارن ایران، به قدرت سخت در منطقه غرب آسیا غلبه کرده و برتری یافته است.
شورای آتلانتیک در تحلیلی به قلم باربارا اسلاوین به احتمال لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران پرداخته و مینویسد: ایران پیشتر توانایی چشمگیری در توسعه سامانهها نشان داده که این مسئله به معنای کاهش نیاز به واردات گرانقیمت است. پس از برچیده شدن تحریمها، خریدهای ایران احتمالا تحت تاثیر محدودیتهای اقتصادی و ژئوپلیتیک از جمله تاثیر تحریمهای ایالات متحده، همهگیری ویروس کرونا و احتیاط از سوی تامینکنندگان بالقوه قرار خواهد داشت.
مقامات ایرانی به توانایی کشورشان در تدوین استراتژی نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی ضمن حفظ نفوذ در منطقه از طریق بودجهای بسیار پایینتر از بودجه دفاعی همسایگان عرب خود در حاشیه خلیجفارس افتخار میکند. براساس جدیدترین آمارها، ایران در سال گذشته هجدهمین بودجه بزرگ نظامی در جهان (برابر با 12/6 میلیارد دلار) را داشته است. اسرائیل در مقام پانزدهم 20/5 میلیارد دلار، عربستان در مقام پنجم 61/9 میلیارد دلار و ایالات متحده در مقام اول 732 میلیارد دلار در بخش دفاع هزینه کردهاند.
ایران در مقابل، بر ابزار نامتقارن بهویژه گروههای شبهنظامی در لبنان، عراق و سایر کشورها برای اعمال نفوذ و افزایش هزینه حمله احتمالی هر طرف متخاصمی استفاده کرده است. در این میان، اشتباهات استراتژیک مخالفان ایران و تحولات ناشی از بهار عربی در سال 2011 فرصتهای بیشماری برای مداخله ایرانی ایجاد کرده و تبعیض علیه شیعه در جهان عرب و آسیای جنوبی و همچنین نبود فرصتهای شغلی برای جوانان، امکان به کارگیری نیروهای جدید را فراهم آورده است که طبق برخی گزارشها، به تسلیحات ایرانی دسترسی پیدا کردهاند.
ایران همچنین در واکنش به حمله استاکسنت به زیرساختهای هستهای خود، تواناییهای سایبری قابل توجهی به دست آورده در زمینه ساخت موشکهای بالستیک و کروز و پهپادها پیشرفت زیادی داشته است. دقت حملات با موشکهای کروز و پهپادها به تاسیسات نفتی سعودی در سال گذشته که طبق گزارش اخیر سازمان ملل، با سلاحهای ایرانی صورت گرفته، موجب شگفتی بسیاری از ناظران شد. حملات موشکی ایران به پایگاه نیروهای آمریکایی در عراق در تلافی ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران، توسط ایالات متحده نیز از جمله مواردی بود که تواناییهای نظامی ایران را نشان میداد.
در حال حاضر، اولویت برای ایران ساخت تجهیزات در داخل کشور است. به گفته فرزاد ندیمی، از اعضای موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن، ایران هواپیماهای سوخو ۲۲ عراقی را که در زمان جنگ ایران و عراق در خاک ایران فرود آمده، با کمک کارشناسان اوکراینی، بلاروسی و سوری ارتقا داده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیرا اعلام کرده که این هواپیماها را با موشکهای کروز با برد ۱۵۰۰ کیلومتری تجهیز خواهد کرد که یعنی، این هواپیماها میتوانند اهدافی در دریای عربی و تنگه بابالمندب را بزنند.
قیمت دلار را برجام 5 برابر کرد
یک سایت حامی دولت معتقد است برجام موجب گرانی دلار شده است.
در حالی که دلار قبل از برجام 3700 تومان بود، طی هفتههای اخیر تا 20 هزار تومان هم رسید. سایت «عصر ایران» در این باره نوشت: نمیتوان نقش و سهم برجام را در بروز نابسامانیها، بحرانهای اقتصادی و مهمتر از آن گرانی دلار و روی دیگر این ماجرا، کاهش بیسابقه ارزش پول ملی که در حدود 6 برابر در طول 2 سال رخ داد را نادیده انگاشت.
نویسنده میافزاید: آغاز مذاکرات برجام و تداوم 2 ساله این مذاکرات، انتظارات عمومی برای ورود به شرایط جدید را به شدت افزایش داد. همگان در انتظار ورود به دورانی جدید از رونق و رفاه بودند. امضای برجام زمینه تحقق این رویا را فراهم کرد اما خیلی زود اجرای کند، ناقص و ضعیف این توافق، تحقق این رویا را با تردید زیاد مواجه ساخت.
انتظارات و خواستهای عمومی در رونق اقتصادی و بهبود معیشت عمومی برآورده نشد و ناامیدی از برجام کمکم گسترش یافت. افکار عمومی به تدریج به این نتیجه رسید که آبی از برجام برای مردم گرم نمیشود و ظاهرا قرار است در همچنان بر همان پاشنه بچرخد.
برجام فنر چالشها و مشکلات اقتصادی را برای نزدیک به دو سال متراکم کرد. فنری که انتظارات و خواستهای عمومی بود اما نه فقط انتظارات و خواستهای عمومی قبل از برجام برای رونق اقتصادی و بهبود معیشت عمومی بلکه انتظاراتی قویتر در فضای عمومی جامعه با ناامیدی از اثربخشی برجام فرا گرفت و بر انتظارات قبلی سایه افکند. انتظار برای تجربه یک شوک اقتصادی دیگر که البته اثرات به مراتب مخربتر و سختتری بر گرده معیشت مردم میتوانست وارد کند. این واقعیت را نباید نادیده انگاشت که برجام موجب تحمیل شوک بزرگتر و قویتر و آسیبزا تر به اقتصاد شد. اگر برجام نبود شوکی با این قدرت سرعت و البته کشدار به لحاظ زمانی به اقتصاد کشور و معیشت مردم وارد نمیشد.
سازندگی: ارز جهانگیری فقط رانت و تورم تولید کرد
ارگان حزب متبوع معاون اول رئيسجمهور میگوید: توزیع ارز 4200 تومانی بهعنوان هدیهای برای رانتخواران تمام شد. ارز 4200 تومانی، ارزی بود که دولت در اوایل سال 97 تصمیم به توزیع آن گرفت و به خاطر تبیین و توجیه ماجرا توسط جهانگیری به «ارز جهانگیری» معروف شد. پس از این اعلام، 18 میلیارد دلار ارز در بازار توزیع شد که ثمره آن، تورم بیشتر و رانت رانتخواران بود.
روزنامه سازندگی در گزارشی اقتصادی نوشت: نزدیک به دو سال و چند ماه از تولد دلار 4200 تومانی گذشته و با انتقاد سرپرست وزیر صمت از این نرخ ارز و اعلام و عدم نیاز اقتصاد به دلار 4200 تومانی، حلقه منتقدان این سیاست در حال تکمیل شدن است. دولتی که قرار بود از سال 93 فضا را برای تکنرخی کردن ارز فراهم کند، در نهایت تن به نرخ 4200 تومانی برای دلار داد و تا مدتها آن را بهعنوان تنها نرخ دلار در بازار داخل به رسمیت شناخت. اما این به رسمیت شناختن یکطرفه دوامی نداشت، چرا که چند ماه بعد ارز نه یک نرخ و دو نرخ، بلکه سه نرخ را به خود دید که هر سه هم از سوی دولت پذیرفته شده بود. این روزها یک نرخ برای ارز در صرافیها، یک نرخ برای ارز در بازار آزاد و یک نرخ ارز نیمایی مطرح است و اقتصاد ایران بار مصائب تحمیلی از ارز 4200 تومانی را به دوش میکشد. نقدها به سیاست اختصاص ارز 4200 تومانی به واردات همچنان از سوی اقتصاددانان و فعالان تجاری ادامه دارد، در حالی که این سیاست هم پابهپای این نقدها پیش میرود. نکته جالب اینکه بررسی اظهارنظرهای مسئولان دولتی درباره ارز 4200 تومانی در سه سال گذشته گویای مخالفت بسیاری از دولتمردان حتی شخص رئیسجمهور با دلار 4200 تومانی است. روایتهای مختلف از شب تولد دلار 4200 تومانی گویای مخالفت بسیاری از آغاز با این سیاست است. در این روایتها نام افرادی مثل مسعود نیلی مشاور اقتصادی سابق رئیسجمهور و ولیالله سیف رئیسکل وقت بانک مرکزی هم بهعنوان مخالف مطرح شده است. اما در بین حاضران جلسه تصمیمگیری درباره دلار 4200 تومانی، یک نام وجود دارد که همچنان با ادامه این سیاست موافق است و البته دلار 4200 تومانی هم به نام او گره خورده است. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور.
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و اعلامکننده نرخ 4200 تومان برای دلار در رسانه ملی، همچنان از مدافعان سیاست ارز 4200 تومانی است. خردادماه سال جاری گفت که هدف از تخصیص ارز 4200 تومانی قرار گرفتن کالاهای اصلی مورد نیاز جامعه با قیمت مناسب و به وفور است. او همچنین گفت: «این تصمیم یک تصمیم صرفا اقتصادی نیست و کسانی که اینگونه تصمیمات را زیر سوال میبرند، کمترین ارتباطی با زندگی مردم ندارند». جهانگیری گفت: «دولت نمیتواند به زندگی طبقات ضعیف و متوسط جامعه بیتفاوت باشد. هرچند علم اقتصاد چنین تصمیمی را نفی کند اما انسانیت توجه به طبقات ضعیف و متوسط جامعه را حکم میکند.» اما بررسی قیمت انواع کالا و خدمات برای خانوار در سه سال گذشته نشان میدهد یارانه ارزی دولت به سفرههای مردم نرسیده است و تورم افسارگسیخته در اقتصاد ایران به آمار خانوارهای زیر خط فقر در شهرها و روستاهای کشور میافزاید. تنها یک سال بعد از اجرای سیاست ارز 4200 تومانی، متوسط قیمت بسیاری از کالاهای وارداتی با این ارز دو برابر شده است. سیاست ارز 4200 تومانی نه تنها کمکی به بهبود زندگی مردم نکرده، بلکه زمینهساز فساد هم شده است. گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه سال 97 نشان میدهد که از مبلغ حدود 31/5 میلیارد دلار ارز تامینشده برای واردات به نرخ دولتی، معادل 15/3 درصد بلاتکلیف مانده است.