این سوءتدبیرها چه ربطی به کرونا یا تحریم دارد؟!(خبر ویژه)
آیا حراج 18 میلیارد دلار ارز، ماجرای تلخ بنزین، نساختن حتی یک واحد مسکن برای مردم و.. هم تقصیر کروناست که آقای روحانی همه چیز را به کرونا نسبت میدهد؟
روزنامه فرهیختگان با نقد سخنان اخیر رئیسجمهور نوشت: حسن روحانی اخیرا ریشه مشکلات کشور را در دو موضوع کرونا و تحریمها خلاصه کرد، گو اینکه او بهعنوان شخص اول اجرایی هیچ سهمی در این وانفسای مشکلات ندارد.
تحریمهای ظالمانه از مدتها قبل میهمان ناخوانده کشورمان بوده است. با این حال در هفتههای اخیر که دلار و سکه و مسکن شانه به شانه هم در ماراتن رشد قیمت از هم پیشی میگیرند، حسن روحانی با دستاویز کرونا و تحریم، از سوءمدیریت خود عبور میکند.
هرچند برای سهم کرونا در نابسامانیهای امروز سنجهای نداریم، اما همین که دوره 7 ساله روحانی را صرفا در ذهنمان مرور میکنیم، بیشمار فکت و گزاره در سوءمدیریتهای روحانی به یاد میآوریم؛ بگذریم از اینکه پیشتر و زمانی که روحانی سکاندار قوه مجریه نبود اما تحریمها بود، او سوءمدیریت و نابلدی را مشکل اصلی کشور بیان میکرد و میگفت: «همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت.» اما حالا گویا ورق برگشته و دلار 20 هزار تومانی، سکه هشت میلیونی و فاصله 80 ساله تا خانهدار شدن یک ایرانی هم به کرونا مربوط است. برای روشن شدن موضوع نیازی نیست راه دوری برویم؛ اظهارات قبلی روحانی خود بیانکننده سوءمدیریت امروز اوست.
«تورم و تحریم با هم در ارتباطند، اما اگر تحریم هم نمیبود ما تورم را داشتیم. الان دولت نقدینگی را افزایش داده است. وقتی نقدینگی زیاد باشد، گرانی هم خواهد بود. این کاهش ارزش پول ملی هم به معنای تورم جدید است.» این سخنان برای حالا نیست؛ روحانی در اردیبهشت 92 افزایش بیسابقه نقدینگی را نتیجه سوءمدیریت میدانست و حتی در آذر 92 هنگام ارائه گزارش عملکرد 100 روزه، اولین عامل بزرگ تورم را رشد نقدینگی معرفی کرد. از ابتدای دولت یازدهم تا پایان سال 98 میزان نقدینگی حدود چهار برابر افزایش داشته است.
روحانی هنگامی که دولت خود را تحویل گرفت، میزان نقدینگی 640 هزار میلیارد بود و تا پایان سال 96، نقدینگی به 1529 هزار میلیارد رسید. به فرض اینکه روزگار خوش برجام با خروج آمریکا از برجام به پایان رسیده و حالا در سال 99 مشکلات عدیدهای ایجاد شده است، اما در همان دولت اول نیز رشد نقدینگی تقریبا سه برابر دولت دهم و هفت برابر دولت نهم و همواره تا سال 96 صعودی بوده است.
آیا اجرای عجیب و غریب اعتمادسوز بنزینی هم تقصیر کرونا بود؟ آیا جمله روی اعصاب «من هم صبح جمعه فهیمدم بنزین گران شده» هم تقصیر کرونا بود؟ پیشتر از ماجرای بنزین، آیا دلار آقای جهانگیری هم تقصیر کرونا بود؟ آیا افتخار وزیر مسکن سابق به نساختن حتی یک متر خانه هم تقصیر کرونا بود؟ آیا پراید هم تقصیر کرونا بود؟ و برای این میتوان باز هم شمارش کرد.
رئیس دولت دوازدهم طوری این روزها از تحریمها و عهدشکنی اروپاییها میگوید گویا او در انجام یک توافق ضعیف سهم و شتابی نداشته است. آن هم وقتی معلوم بود که دولت هیچ ایدهای برای حکمرانی جز توسعه از طریق روابط خارجی ندارد و ناباورانه اینکه حسن روحانی همهچیز را به برجام گره زده و قول داد اوضاع را 100 روزه به سامان میکند!
چنان تصویر آفتاب تابانی از برجام ساخته شده بود که کسی گمان نمیکرد با عوض شدن رئیسجمهور یکی از کشورها ورق برگردد. البته در همان روزها دقیقا این سوال از ژنرالهای مذاکرهکننده پرسیده شد، اما دولت بیایده، قرص و محکم میگفت که آمریکا «نمیتواند» از برجام خارج شود و اگر خارج شود مقبولیت خود را از دست خواهد داد.
روحانی اخیرا گفت که «اروپاییها به وظایف خود عمل نکردند اما شرمنده ما هستند و تلفنی و حضوری از ما عذرخواهی میکنند!»
توصیفی از این گویاتر برای شرح حال برجام نیست؛ آمریکا برخلاف ادعای روحانی و ظریف، توانسته از یک توافق خارج شود؛ ایران عایدی تقریبا هیچ از آن دارد؛ اروپاییها هم فقط اظهار شرمندگی میکنند! واقعیت این است که از هرطرف به این ماجرا نگاه میکنیم جای پای سوءمدیریت به روشنی قابل دیدن است و امکان پاک کردن و فرار به جلو نیست. اگر سخاوتمندانه اظهار شرمندگی و عذرخواهی اروپاییها را بپذیریم روی دیگر ماجرا این است که آقای روحانی هم برای این همه سوءمدیریت از مردم عذرخواهی کند!