واقعیت یک بیانیه!
پژمان کریمی
شبکه نمایش خانگی از بدو ورود به عرصه ساخت و انتشار سریال تا به امروز، کارنامه قابل دفاعی ارائه نداده است.
قصههای پیش پا افتاده که بیشتر پاورقیهای مجلات زرد را تداعی میکند، کارگردانیهای شتابزده، ترسیم عشقهای چند ضلعی، ترویج سبک زندگی غربی و تایید زندگی اشرافی، قبحشکنیهای بارز و به دور بودن از رویدادهای جدی روز، از مختصات مشترک سریالهای تهیه شده در شبکه نمایش خانگی است.
به دلیل نبود آداب و ضوابط حرفهای و محتوایی حاکم بر رسانه ملی و کمرنگ بودن نظارت و مدیریت محتوایی، شبکه نمایش خانگی، برای سرمایهگذاران و کلان سرمایهداران غیرحرفهای شهرتطلب یا مسئلهدار و هر دو؛ عرصه جذابی است. زیرا به گفتهای:
یک- میتوان به راحتی و بدون داشتن تخصص هنری، کسوت سرمایهگذار و تهیهکننده به تن نمود و این گونه کارنامهای به اصطلاح حرفهای و عنوان فرهنگی برای خود دست و پا کرد.
دو- سرمایهداران و عوامل سریالساز میتوانند از برای اجرا و ارائه آنچه دلمشغولیشان به شمار میآید، بیپروا و جسورانه وارد شوند.
سه- افراد مجرم این مجال را دارند که به راحتی در مقام سرمایهگذار و تهیهکننده قرار گیرند و دست به پولشویی زنند و زمینه شهرت و تحصیل پول بیشتر را فراهم کنند!
اینک علاوهبر ولنگاری فرهنگی، دستمزدهای نجومی دلیلی برای گرایش پرشور برخی عوامل سریالساز و به ویژه بازیگران به سریالهای نمایش خانگی شده است.
به گفتهای؛ سرمایهدارانی که خواهان بهکارگیری ستارگان و عوامل حرفهای سینما با هر میزان دستمزد هستند؛ سقف توقع مالی عوامل را بالا بردهاند به شکلی که تهیهکنندگان سینما و سیما، دیگر توانایی بکارگیری بسیاری از بهترینها را ندارند. این یعنی یکی از عوامل تهدیدکننده کیفیت آثار سینمایی یا سیمایی!
خب، با این توصیفات چرا باید سریال سازی در عرصه شبکه نمایش خانگی رها شود و مثلا رسانه ملی اجازه دهد؛ رقیبی در کنارش سر بر بیاورد که به شکل قانونگریزانه و ضد ارزشهای جامعه در پی جلب و جذب مخاطبان سیماست؟
هفته گذشته کانون فیلم نامه نویسان با انتشار بیانیهای توقف صدور مجوز سریالسازی از سوی سازمان سینمایی را نکوهش کرد و اعطای مجوز از طرف صدا و سیما را انحصارطلبی توصیف نمود.
چرا اعطای مجوز از طرف رسانه ملی
انحصار طلبی است؟
بیانیهنویسان کانون از چه چیزی میترسند؟ چرا تصور میکنند وارد شدن صدا و سیما به موضوع اعطای مجوز انحصارطلبی بوجود میآورد؟ مگر اعضای همین کانون در پروژههای مختلف رسانه ملی حضور ندارند؟ در عرصه نمایش خانگی چند نفر از اعضای کانون فعال هستند و چند نفر در سایه سریالهای سیما به عنوان نویسنده مطرح شدهاند؟
کانونیها که بیشتر روی خوش از سیما دیدهاند
تا تهیهکنندگان سریالهای نمایش خانگی!
واقعیت این است که بیانیهنویسان کانون نگران دو چیز شدهاند:
اول اینکه؛ رسانه ملی حساب و کتاب دارد. هر قصهای مجوز به تصویر درآمدن دریافت نمیکند. قصه پیش پا افتاده و سرقت شده از یک سریال مبتذل ترکیهای در سایه توجه قرار نمیگیرد. ترویج سبک زندگی لیبرالیستی و اشرافی تایید نمیشود و...! بله بیانیهنویسان کانون از همین میترسند...!
دوم اینکه؛ در صورت اعمال حساسیتهای رسانه ملی، کلان سرمایهداران مجال عرض اندام نخواهند داشت و دیگر دستمزدهای نجومی در کار نخواهد بود! از این روست که بیانیه کانون را نباید برآمده از یک تعهد فرهنگی و حرفهای که بر شده از دغدغههای کاملا غیرحرفهای و منفعتطلبانه است، ارزیابی کرد. بیشک اغلب اعضای کانون فیلمنامهنویسان گرامیاند و روی این نوشته کوتاه تنها با بیانیهنویسان کانون است!