پیمودن مسیر پر مشقت دریافت وام و بررسی تأثیر آن در گره گشایی اقتصادی- بخش نخست
گـرفتن وام دل خوش کن اما بی ثمر!
گالیا توانگر
در صف عابر بانک ایستادهایم و مشتری اول صف هنوز گیر فرآیند انتقال است. یکی از منتظران در صف با اوقات تلخی میگوید: «چه خبرت است؟» مشتری سر برمیگرداند و مظلومانه پاسخش میدهد: «دارم قسط وامهایم را میریزم.»
این حکایت زندگی اغلب ماست. زندگیای که همهاش بر پایه اقساط بنا نهاده ایم و اغلب تا سالهای بازنشستگی و بعد آن نیز در
گیر و دارش هستیم.
علی رغم تحمل مشقات زندگی قسطی، سؤال اساسی این جاست که آیا واقعاً این وامها- به خصوص در شرایط اقتصادی فعلی- مبالغ، شرایط دریافت و باز پرداختشان میتواند گرهگشای قشر ضعیف و متوسط باشد؟ آیا با این وامها میتوان شغلی ایجاد کرد؟ زوجین جوان را به خانه بخت فرستاد و اقشار کارگری و کارمندی را صاحبخانه کرد؟
برای مثال متقاضیان وام مسکن چه در گروه سازندگان مسکن و چه در گروه خریداران مسکن با دو مشکل بزرگ روبهرویند؛ یکی عدم تناسب بین مبلغ وام و قیمت ساخت و خرید مسکن و دیگری نرخ سود بالای بازپرداخت وام.
وامهای اوراق خرید مسکن، در حالحاضر در حالت انفرادی در تهران ۱۰۰ میلیون تومان، در شهرهای بزرگ ۸۰ و در سایر نقاط شهری ۶۰ میلیون تومان به متقاضیان پرداخت میشود. نرخ سود این تسهیلات نیز در حال عادی
17/5 درصد و در بافتهای فرسوده ۱۶ درصد پیشبینی شده است.
سقف وام مسکن زوجین با خرید اوراق نیز در تهران، شهرهای بزرگ و سایر شهرها بهترتیب ۲۰۰، ۱۶۰ و ۱۲۰ میلیون تومان است. البته به انواع تسهیلات زوجین و انفرادی از محل اوراق یا سپردهگذاری در صندوق پسانداز مسکن یکم (خانه اولیها) ۴۰ میلیون تومان جعاله نیز در صورت درخواست متقاضی قابلافزودن است.
خرید چند تا آجر از یک خانه با وام مسکن
حسن علیزاده یک بازنشسته میگوید: «سال 96، با کلی سختی 40 میلیون جور کردم. گذاشتم بانک مسکن تا بعد از یکسال که نوبتم شد، بروم خانه خودم. متأسفانه نوبت من که شد، گرانی شد و من بعد از سالیان سال کار صادقانه همچنان در سن 55 سالگی آواره و مستاجرم. مبالغ فعلی وام مسکن با قیمت خرید مسکن اصلا تناسبی ندارد.»
مهدی و مریم یک زوج جوان با گلایه برایمان میگویند: «من و همسرم هر دو کارمندیم و از بعد فارغالتحصیلیمان 14 سال است که داریم کار میکنیم. هرچه پسانداز کردیم با خون دل، رفتیم خانه بخریم، دیدیم قیمت چند برابر شده است. وام مسکن با سود زیادش، کفاف خانه خریدن را نمیدهد. آخر تا کی باید حسرت یک چهاردیواری به دلمان بماند؟ تا کی باید مستاجر و آواره باشیم؟ اینکه یک جوان بخواهد یک شغل و سرپناه آبرومند داشته باشد، توقع زیادی نیست.»
علی ستوده یک متقاضی وام مسکن که یکسال پیش به امید دریافت وام سپردهگذاری داشته میگوید: «یکسال پولم را به امید دریافت وام در بانک خواباندم. الان قیمت مسکن به حدی بالا رفته که با پول وام دریافتی فقط میتوانم چند تا آجرش را بخرم. یک خانه 25 سال ساخت پیدا کردهام، باز هم با مبلغ فعلی وام مسکن نمیتوانم بخرم! کاش به متقاضیان خرید خانههای قدیمیبا قدمت 20 سال به بالا تسهیلات بیشتری تعلق میگرفت. چون معمولا اقشار خیلی ضعیف دنبال چنین خانههایی هستند.»
وی در ادامه با گلایه میگوید: «میانگین هزینه ساخت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در حالحاضر بین ۴ تا ۵ میلیون تومان است. به اینترتیب بیشترین سقف وام ساخت قابل پرداخت در حالحاضر یعنی وام ۲۵۰ میلیون تومانی، هزینه ساخت دستکم ۵۰ مترمربع از یک واحد مسکونی را بهطور کامل پوشش میدهد. در حالحاضر وامهای خرید مسکن در تهران نیز عموما بیش از ۱۰ مترمربع از هزینه خرید یک واحد مسکونی را پوشش نمیدهد!»
۳ ضامن کارمند
برای دریافت وام 15 میلیونی اشتغال!
هرفرد میتواند برای شغلش مبلغی حدود ١٥ میلیون تومان وام از صندوق کارآفرینی امید دریافت کند. وامها معمولا با تنفس ٦ماه تا یکسال پرداخت میشود و وامها قرضالحسنه هستند و تنها با کارمزد ٤ درصد پرداخت میشوند. متقاضیان تسهیلات خوداشتغالی باید بیکار بوده و تاکنون از هیچ نهاد دیگری وام اشتغال دریافت نکرده باشند. سن این افراد باید در محدوده ١٨ تا ٥٠ سال باشد. همچنین داشتن کارت پایان خدمت یا معافیت نظاموظیفه عمومی برای آقایان الزامیاست.
برای مشاغل خانگی نیز وام خُرد 5 میلیون تومانی در نظر گرفته شده است، اما به شرطی که توسط کارشناس شغل خانگی مورد نظر بهعنوان یک شغل خانگی تایید شود.
مبالغ و شرایط وامهای مذکور را که مرور میکنیم، حس میکنیم بیشتر به یک شوخی شبیه است تا اینکه به این فکر کنیم آیا اساساً این قبیل وامها گره اقتصادی را از دوش شاغلی میتوانند باز کنند؟
«مهرداد مرزوقی» یک جوان برایمان میگوید: «من برای وام اشتغال ثبتنام کردم. به من گفتند باید نقشهای که برای ایجاد شغل داری را توضیح بدهی، در یک بازه زمانی 6 ماهه با شما تماس میگیریم. اگر هم نگرفتیم بدان که نقشه ایجاد شغلت مورد تایید قرار نگرفته است. سؤال من اینجاست که با این شرایط اقتصادی و اوضاع و احوال تنها با 15 میلیون تومان میتوانم چه نقشهای را پیاده کرده و شق القمری داشته باشم؟»
اما تضمین همین مبلغ خُردِ وام اشتغالزایی چیست؟ تضمینهای مورد قبول برای پرداخت تسهیلات صندوق به شرح زیر میباشد: به ازای هر ۵۰ میلیون ریال یک نفر ضامن کارمند رسمیدارای گواهی کسراز حقوق و یا معادل آن مطابق دستور العمل صندوق. (یعنی برای 15 میلیون تومان باید سه ضامن معتبر جور کنید!» اخذ چک و سفته معادل ۱۵۰ درصد تسهیلات اعطایی. تبصره: ظهر چک و سفته باید توسط ضامنین امضا گردد.
امیر مراد پناه یک دریافتکننده وام اشتغال از تجربه مشقت بار خود چنین میگوید: «من 15میلیون تومان گرفتم. برای اثبات نیاز داشتن و طرح توجیهی و ضامنهایی که باب میلشان باشد، مجبور شدم از جیبم هم هزینه کنم. هزینه هر روز رفت و آمد و به دست آوردن دل ضامنها و... که بماند. ته تهاش از این 15 میلیون هیچی برای اشتغالزایی نماند.»
وی در تکمیل گلایهاش میگوید: «هر۵میلیون تومان یک ضامن کارمند با گواهی حقوق؟! خب راحت بگویند وام نمیدهیم. اینگونه به اشتغال جوانان هیچ کمکی نمیشود.»
جالب است که بدانید وام اشتغالزایی 15 میلیونی صرفا باید برای اشتغال صرف گردد و گفته شده در صورت اینکه با بازدید کارشناس خلاف آن ثابت شود، به فرد دریافتکننده وام جریمه میخورد.
این در حالی است که افرادی به اسم اشتغال و تولید، میلیاردی وام گرفته و هم اکنون متواریاند. راستی چرا برای آنان کارشناسی نشد که پول را در چه کانال تولیدی انداخته اند؟ چرا برای آنان راه به راه ناظر و کارشناس واصل نشد؟
شرایط سلیقهای بانکها
برای اعطای وام ازدواج
وام ازدواج در سال ۹۹ مبلغ ۵۰ میلیون تومان است. این وام برای هر یک از زوجها ۵۰ میلیون تومان تعیین شده است و زوجها میتوانند برای مخارج اولیه زندگی روی ۱۰۰ میلیون تومان حساب
کنند.
بر اساس این مصوبه، بانک مرکزی موظف است از محل پسانداز و قرضالحسنه نظام بانکی، تسهیلات قرضالحسنه ازدواج را به آنهایی که تاریخ عقدشان بعد از یکم فروردین ۹۶ باشد و تاکنون وام ازدواج دریافت نکردهاند، پرداخت کند. اگر تاریخ عقد فردی قبل از تاریخ مذکور باشد، مشمول وام ۵۰ میلیونی نمیشوند و وام ۳۰ یا ۱۵ میلیون تومانی به زوج تعلق میگیرد.
سعید مهرانفر با صد افسوس میگوید: «نوبت وام ما هم شد؛ رفتیم بانک، دوتا ضامن کاسب بردیم، اما قبول نکردند. پیش رئیس بانک رفتیم، گفت: بروید بانکتان را عوض کنید، شرایط ما این است. آخر ضامن کارمند با کسر از حقوق از کجا بیاوریم؟»
وی در مورد مشقت شرایط دریافت وام ازدواج در بانکهای مختلف میگوید: «الان فلان بانک میگوید: باید دو تا ضامن کارمند با ورقه کسر از حقوق و نیز 70 میلیون سفته بدهی. وقتی هم معترض میشوید که شرایط اعلام شده چیز دیگری است و باید برای اعطای وام ازدواج سهلترین شرایط اعمال شود، در پاسخ میگویند: برو از خود کسی که شرایط سهل مورد نظر شما را گذاشته، بگیر!»
وی در ادامه میگوید: «وام ازدواج باید گره کسی را باز کند، اما خودش میشود گره. ماهی باید ۶۸۰ تومان قسط بدهی. با پول کرایه خانه و حقوق پایین چطور پرداخت کنیم؟ ضمنا وام 50 میلیونی را به وقت پس دادن باید 70 میلیون بدهیم.»
الهه فرهمند یک متقاضی وام ازدواج میگوید: «ما برای تعیین شعبه به بانک ... رفتیم. من خودم کارمندم، ولی گفتند: غیر من که ضامن همسرم میشوم باید دو نفر ضامن دیگر هم داشته باشید. پیگیری کنید که بانکها نتوانند سلیقهای عمل کند و با متخلفین برخورد شود.»
چرا زندگی قسطی را انتخاب کردهایم؟
علی رغم اینکه در حال حاضر با بالا رفتن نجومی قیمتها هر لحظه از میزان ارزش وامهای دریافتی کم و کمتر میشود و نیز شرایط دریافت سخت و سختتر؛ با این حال هنوز هم اقشار ضعیف در پی دریافت وام هستند. به راستی چرا ما زندگی قسطی را انتخاب میکنیم و برای دریافت انواع وامها ماراتن اضطراب را به جان میخریم و صفهای دریافت وام هیچگاه خالی نمیشوند؟
شاید این یک آلارم باشد که جیب مردم حتی برای تهیه اقلام اولیه زندگی خالی ست و چارهای جز پیمودن راه مشقت بار دریافت انواع وامها و متحمل شدن رنج زندگی قسطی ندارند.
کمتر خانهای را میتوان یافت که یا زیر بار اقساط وام نباشد و یا کالایی را قسطی نخریده باشد.
یک کارشناس اقتصاد میگوید: «برخی تنگناها و نگرشهای اقتصادی منجر به میل پیداکردن جامعه به سوی خریدهای قسطی شده است. «وقتی شکاف اقتصادی در جامعه به گسل تبدیل میشود و مقدار درآمد خانوار با هزینههای جاری زندگی برابر نمیشود، اقتصاد خانواده دچار مشکلات جدی خواهد شد. یکی از مسکنهایی که همواره برای جبران مقطعی کاهش فاصله میان درآمد و هزینه از سوی خانوادهها در پیش گرفته میشود استفاده از تسهیلات بانکی است؛ تسهیلاتی که معمولا گران قیمت هستند و تهیه آن کار مشکلی است.»
وی توضیح میدهد که نگرانی از گرانی کالاها و کاهش روزافزون ارزش پول ملی منجر به عطش بیشتر برای خریدهای قسطی درجامعه شده است. این بهمعنای آن است که افراد حتی با استفاده از تسهیلات گرانقیمت بانکی و با خرید کالا، میتوانند ارزش اسمیپول خود را حفظ و حتی آن را بیشتر کنند. چنین نگرشی در جامعه میل به خریدهای قسطی را بیشتر کرده است.»
وی ادامه میدهد: «نگرانی از نداشتن پسانداز برای روز مبادا هم از مسائلی است که باعث میشود افراد، حتی درصورت داشتن قدرت خرید نقدی یک کالا، حاضر باشند برای نگه داشت بخشی از درآمد خود به خرید قسطی کالا روی بیاورند. این دسته از مردم معتقدند در شرایطی که میتوان کالایی را قسطی خرید، چرا باید پول نقد پرداخت و دست خود را از داشتن نقدینگی خالی کرد؟ این نگرش را شاید بتوان یکی از ریشههای قوی میل خانوادهها به خریدهای قسطی عنوان کرد.»