عوامل آسانی در زندگی از نظر قرآن
محسن شیران
آسانی در کارها به این است که امور بهگونهای پیش برود که هیچگونه مانعی از تحقق آن پیش نیاید و در نهایت سهولت و به دور از هرگونه سختی و مشقتی انسان به خواسته و هدفش برسد. خدا واژه «یسر» را به آسانی اطلاق میکند که به شکلی میتوان آن را از مصادیق «امدادهای غیبی» به اهل ایمان دانست.
از نظر قرآن، «یسر» در برابر «عسر» از چنان اهمیتی برخوردار است که پیامبران بزرگ و صاحبان عزم و اراده قوی همچون حضرت موسی(ع) در راس اولویتهای درخواستی خویش از خدا، خواهان «یسر» و «آسانی خاص» میشوند و خدا نیز خواستهاش را برآورده ساخته و اینگونه توانسته است تا بر بزرگترین قدرت شیطانی و نماد بزرگ مستکبران در میان بشر، فرعون دوران خویش چیره شود و او را نابود و حکومت مستضعفان را بر پایه عبودیت و عدالت بر پا کنند و مستضعفان را برسرزمینهای غرب آسیا و شمال آفریقا مسلط سازد.(شعراء، آیه 59 تا 66)
در نوشتار حاضر نویسنده شرایط بهرهمندی از آسانی در کارها را از نگاه قرآن بررسی کرده است.
یاسرحقیقی، برنده به مدد الهی
واژه «یسر» ضد «عسر» در عربی به معنای آسانی در برابر سختی به کار رفته است؛ اما این واژه دارای ویژگی خاصی است که مفهوم ظریفتر و لطیفتر از آسانی را با خود همراه دارد؛ در حقیقت بار فرهنگی این واژه را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا با درک بار فرهنگی واژه «یسر» همانند «جهاد» یا «تقوا» یا «احسان» در فرهنگ عربی قرآن، ابعادی از حقیقت آن آشکار میشود که انسان را شگفتزده میسازد.
خدا بارها در قرآن، واژه «یسر» و مشتقات آن را در کنار «عسر» یا بدون آن به کار برده است. از مهمترین موارد و مصادیق آن درخواست حضرت موسی(ع) پس از نبوت و دریافت مأموریت رسالت به سوی فرعون و فرعونیان مصر است.(طه، آیه 24) آن حضرت(ع) بهدلیل آنکه در کاخهای فرعون تحتتربیت آسیه همسر فرعون رشد و نمو یافته بود، از اوضاع نظام استکباری فرعون و افکار و عقاید و رفتارش به شکل کامل و جزیی آگاه بود؛ از همین رو، مأموریت خویش را بسیار دشوار و سخت یافت؛ از همین رو از خدا در نخستین اولویتهای درخواستی خویش «یسر» را میخواهد و میفرماید: قَالَ رَبِ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي؛ گفت: پروردگارم! سينهام را باز و گشاده گردان و كارم را براى من آسان ساز! (طه، آیات ۲۵ و۲۶)
«تسییر» امور که درخواست حضرت موسی(ع) است، نوعی فراهمسازی است که هر امری به شکل بسیار آسان به مطلوب خود برسد، بیآنکه عسر و مشقت و سختی با خود داشته باشد و شخص به عسر و مشقت گرفتار آید.
برای درک مفهوم «یسر» لازم است به این نکته توجه شود که از همین واژه در عربی اسم فاعل «یاسر» مشتق شده است. این واژه در زبان عربی به کسی اطلاق میشود که هر بار در قمار به دلیل اقبال و بختی که دارد، برنده میشود. بنابراین، به برنده همیشگی قمار، «یاسر» میگفتند؛ زیرا چنین فردی بدون اینکه هیچ «عسر» و «مشقتی» را تحمل کند، به آسانی تمام تنها با یک «قرعه» ساده از «اقلام و ازلام و انصاب»به مالی دست مییافت. (مائده، آیات 3 و 90)
پس باید توجه داشت که در فرهنگ عربی، «یسر» آن آسانی است که هیچگونه سختی و مشقتی با آن همراه نیست و حتی شخص نمیبایست به خودش زحمت استفاده از چیزی بدهد تا به امری بزرگ و هدف عظیم دست یابد. به سخن دیگر، در «یسر»، «آسانی» برای رسیدن به هدف با «سادگی» همراه است؛ زیرا شخص بدون ابزار یا کمترین ابزار به هدف خویش میرسد، به طوری که گویی هیچ کاری را برای تحقق هدف خویش انجام نداده است؛ زیرا این نوع تحقق امور چیزی شبیه «معجزه» و از مصادیق تحقق بر اساس اراده است، چنانکه کارهای خدا اینگونه است: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: «موجود باش!»، آن نیز بیدرنگ موجود میشود! (یس، آیه ۸۲) پس وقتی درخواست از «یسر» میشود گویی طلب «معجزه» در قالب «اراده» میشود که تحقق هر چیزی در خارج تنها با «اراده» است که امرباطنی است؛ یعنی همین که تحقق امری را خواست، تحقق مییابد بیآنکه ابزاری به کار گرفته شود و تنها چیز بزرگی را که به کار میبرد، «امر» است که فرمان «کن» و «وجودیابی» است.(همان؛ بقره، آیه 117؛ غافر، آیه 68)
میتوان گفت که شرایط «یسر» چیزی شبیه شرایط «معجزه» است که در آن یا اصلا ابزاری به کار برده نمیشود، مانند «اراده» الهی برای خلق چیزها و امور(همان) یا اگر ابزاری به کار برده شده است، بسیار ساده و ابتدایی همچون «عصا» به جای «اسلحه» یا «انصاب» (بت و سنگ) به جای دامداری و کشاورزی و مانند آنها در قماربازی «یاسر» است.
با نگاهی به آموزههای قرآنی و گزارشهای تاریخی آن میتوان گفت که چنین شرایط «یسر» یعنی بهرهگیری از سادهترین ابزار برای رسیدن به اهداف بزرگ و عظیم برای حضرت موسی(ع) فراهم شده است؛ زیرا ایشان در برابر فرعون از همه جهات در شرایطی قرار گرفت که میتوان او را «برنده دائم» بیمشقت و عسر در برابر فرعون دانست؛ زیرا هر گاه در شرایطی میخواست کاری را انجام دهد با عمل آسان «ید بیضاء»(اعراف، آیه 108) و یا ابزار ساده «عصا» و عمل آسان انداختن آن، دشمن را زمینگیر میکرد و به اهدافش میرسید. این امر تنها در مواجهه با فرعون یا ساحران نبود(شعراء، آیات 111 تا 117)، بلکه حتی در محاصره عظیم و همهجانبه لشکریان فرعون، ایشان به «آسانی» با زدن عصا، دریا را شکافت و فرعون و فرعونیان را غرق و یهودیان را به سلامت به آن سوی ساحل نجات برد(شعراء، آیات 60 تا 66)؛ یا حتی در هنگام حضور در بیابان خشک و بیآب و علف تنها با زدن «عصا» به همین سادگی، دوازده «نهر» از صخره برای دوازده قبیله یهود ایجاد میکند و مشکل آب آنان را برطرف میکند.(بقره، آیه 60؛ اعراف، آیه 160)
با نگاهی به آموزههای قرآن درمییابیم که همین «یسر» برای پیامبر(ص) فراهم بوده است و پیامبر(ص) بدون مشقت و به آسانی بدون هیچ ابزار یا سادهترین ابزار از مشکلات عبور کرد؛ زیرا امدادهای غیبی الهی همواره او را مدد میرسانید و خداوند بر آن بود تا ایشان به آسانی و با سادهترین ابزار به هدف متعالی خویش برسد.
به سخن دیگر، اگر حضرت موسی(ع) خواهان «شرح صدر» و «یسر» برای انجام مأموریت و پیشرفت اهداف متعالی الهی است(طه، آیات 25 تا 27)، اما خدا پیش از درخواست پیامبر(ص) شرایط را برای ایشان فراهم میکند. از همین رو میفرماید: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ؛ آيا براى تو سينهات را شرح نداده و نگشادهايم؟!(شرح، آیه ۱) از این آیه به دست میآید که چنین امری تحقق یافته بود و ایشان از «شرح صدر»
برخوردار بودند.
همچنین درباره فراهم شدن «یسر» در امور برای پیامبر(ص) میفرماید: و َنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى؛ و براى تو آسانی را آسان میکنیم.(اعلی، آیه 8) این آیه بصراحت بیان میکند که «یسر» برای پیامبر(ص) نیز آسان شده است؛ پس اینگونه نیست که «عسر» به «یسر» تبدیل شود، بلکه همان «یسر» نیز برای ایشان به شکل «یسر» فراهم میشود. این اوج عنایت الهی به آن حضرت(ص) است که حتی امر آسان برایش آسان است. این آسانی در آسانی و «یسر در یسر» برای هیچکسی نیست و تنها عنایتی است که خدا برای ایشان
فراهم میآورد.
در آیات قرآن بیان میشود که انسانها همواره در زندگی با «عسر» مواجه هستند؛ زیرا ساختار نظام و سنت و قوانین الهی برای انسان و اجتماع اینگونه سامان یافته است که «عسری» باشد که البته با دو «یسر» از پیش و پس محاط شده است(شرح، آیات 5 و 6)؛ با این همه خدا برای آن حضرت(ص) شرایط را بهگونهای رقم میزند که آسان در آسانی باشد. البته این بدان معنا نیست که «عسری» وجود ندارد، ولی این عسر برای آن حضرت(ص) چنان «یسر» میشود که آسانی در آسانی است.(اعلی، آیه 8)
خدا در قرآن میفرماید که برای انجام مأموریتها شرایط بهگونهای برای آن حضرت(ص) آسان شد تا تبلیغ را به تمام کمال به اتمام برساند.
(مریم، آیه 97؛ دخان، آیه 58)
عوامل آسانی در امور
انسان در هر امری از عبادی و غیرعبادی یا دنیوی و اخروی که وارد میشود، از خدا بخواهد تا کارها را بر او آسان گرداند و همانند حضرت موسی(ع) دست به دعا و نیایش باشد و امدادهای غیبی را از خدا بخواهد تا بدون ابزار یا سادهترین ابزار اهدافش به آسانی تحقق یابد و به آنها برسد.(طه، آیات 25 و 26 و 36)
به نظر میرسد که غیراز دعا که موجب میشود تا کارها بر انسان آسان و ساده شود و از امدادهای عنایتی و فضلی الهی برخوردار شود، اموری است که اهتمام به آنها بسیار مفید و سازنده خواهد بود و موجب آسان شدن کارها بر انسان میشود. این امور عبارتند از:
1. آسان گرفتن بر دیگران: اگر کسی بخواهد خود از آسانی و امدادهای الهی برخوردار باشد، بر مردمان سخت نگیرد و آنان را به شقاوت و رنج وعسر نیندازد. حضرت ذوالقرنین با مومنان آسان گرفت؛ زیرا خود با سادهترین اسباب به اهداف الهی خویش میرسید؛ بنابراین، کسی که خود در آسانی است، بر دیگران آسان گیرد و اگر بخواهد از آسانی و امداد الهی برخوردار باشد، بر دیگران آسان گیرد.(کهف، آیات 84 تا 89) خدا در قرآن میفرماید اگر حتی فقیر در انجام تکلیف انفاق بر همسرش بخل نورزد و از همان چیزی که دارد به همسرش انفاق کند، نه تنها مشکلاتش برطرف میشود، بلکه مورد عنایت قرار میگیرد؛ زیرا همان طوری که خدا در تکالیف ،سختگیری نکرده و برامت تکالیف را آسان قرار داده است، مومنان نیز اینگونه عمل کنند و بر دیگران سخت نگیرند و بر اساس معروف عمل کنند تا هم با انفاق خویش مشکلی را برطرف کنند و هم خود در آسانی قرار گیرند؛ زیرا خدا به انفاقکنندگان سود مضاعف میرساند.
(طلاق، آیات 2 و 4 و 7)
2. انفاق مالی: از نظر قرآن، از عوامل دستیابی به آسانی در امور، انفاق مال به دیگران است.(لیل، آیات5 تا 7) از آنجا که بخشش با مال از مصادیق بارز انفاق است میتوان گفت که کسی که بخواهد به آسان برسد و خدا آسانی در آسانی را برایش فراهم آورد و در مقام و منزلت پیامبر(ص) قرار گیرد و همانند وی از امدادهای غیبی برخوردار باشد میبایست به این امور که از عوامل مهم آسانسازی در آسانی از سوی خداست توجه و اهتمام کند. البته این آسانی در آسانی زمانی است که انسان هر عمل صالح و خیری چون انفاق را تنها برای خدا انجام دهد. امام باقر(ع) میفرماید: «فسنيره لليسرى»؛ يعنى هر كس قصد هر امرى را داشته باشد خدا آن را برايش آسان مىكند.(مجمعالبيان، ذيل آيه) خدا بصراحت در جایی دیگر بیان میکند که اگر کسی بخواهد از امدادهای الهی بهرهمند شده و کارها و امورش آسان شود و از «عسر» رهایی یابد میبایست به «انفاق» از آنچه خدا روزیاش کرده روی آورد تا از عسر به یسر و از فقر به غنی برسد.(طلاق، آیه 7) پس اگر فقیر از مالش ببخشد و انفاق کند، مورد عنایت الهی قرار میگیرد و فقرش برطرف میشود و اضعاف مضاعف از آنچه داده به او باز گردانده میشود. خدا بصراحت در قرآن میفرماید: آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچکس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند؛ خداوند بهزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد!.(طلاق، آیه ۷) راه تکامل انسان چنان آسان شده است که هر کسی به آسانی میتواند بد وخوب را تشخیص و به آن عمل کند.(عبس، آیات 17 و 20) بنابراین همان طوری که خدا در امر دین چنین کرده است، برای مومنان نیز در امر دنیا آسان میگیرد و اهداف ایشان را برآورده میسازد.
3. ایمان: هر کسی بخواهد از «آسانی» و امدادهای الهی بهرهمند شود و از عسر رهایی یابد و دیگران بر او سخت نگیرند، میبایست به ایمان همراه با عمل صالح روی آورد. از نظر قرآن، مومنان صالح، بهرهمند از «آسانی» خواهند شد و حتی حاکمان بر ایشان سخت نخواهند گرفت و مشکلی برای ایشان ایجاد نمیکنند(کهف، آیات 86 تا 88) کسی که ایمان و عمل صالح داشته باشد در روز قیامت نیز با آسانی در حسابرسی مواجه میشود.(انشقاق، آیات 7 و 8)
4. تصدیق خدا و پاداشهای او: مومن همان طوری که میبایست ایمان به خدا داشته باشد، باید این امر را تصدیق کند که خدا برای هر حسنهای که انجام میدهد، «حسنه» بلکه «حسنات» قرار داده است. چنین اهتمام و توجهی از سوی مومن موجب میشود که مومنان در هر کاری آسانی در آسانی را تجربه کنند.(لیل، آیات 5 تا 7) امام باقر(ع) «صدق بالحسنی» را همان پاداش مضاعف دانسته است. (نورالثقلين، ذيل آيه)
5. تقوای الهی: قرآن بهرهمندی از آسانی به شکل امداد غیبی و رسیدن به هدف بدون ابزار یا سادهترین ابزار را مشروط به تقوای الهی دانسته است؛ زیرا تقوای الهی همان طوری که موجب برونرفت انسان از مشکلات میشود (طلاق، آیه 2) همچنین موجب میشود تا از امدادهای الهی در قالب «یسر» برخوردار شود و خدا به آسانی امورش را تحقق بخشد.(طلاق، آیه 4) از آیات سوره لیل به دست میآید که تقوای الهی میتواند حتی موجب شود تا
«آسانی در آسانی» برای افراد متقی تحقق یابد.(لیل، آیات 5 تا 7) البته این تفاوتها ریشه در تفاوت مراتب و درجات تقوای فرد دارد، به طوری که هرچه تقوای فرد افزایش یابد و از تقوای عام به خاص و از خاص به اخص برسد، به همان میزان عنایت و فضل الهی نیز افزایش مییابد و نه تنها خدا در گام اول راه برونرفت از مشکل را فراهم میآورد، بلکه در گام دوم، کارهایش را آسان و در گام سوم به شکل امدادهای الهی مستقیم، «آسانی در آسانی» را برایش قرار میدهد.(طلاق، آیات 2 و 4 و 7؛ لیل، آیات 5 تا 7)
6. عمل صالح: از نظر قرآن، ایمان به تنهایی نمیتواند مفید و سازنده باشد، بلکه همواره میبایست با عمل صالح همراه باشد تا تأثیرگذار شود. به سخن دیگر، همان طوری که عمل صالح بدون ایمان مفید و سازنده نیست، همچنین ایمان بدون عمل صالح سازنده و مفید نیست؛ از همین رو در آیات قرآن همواره «ایمان و عمل صالح» با هم بیان شده است. در مسئله بهرهمندی از آسانی نیز میبایست به این نکته توجه داشت؛ از همین رو حضرت ذوالقرنین، آسانی نسبت به مومنان را مشروط به عمل صالح کرده است.(کهف، آیات 84 تا 89) بر اساس آیات قرآن اگر کسی بخواهد از مراتب آسانی بهویژه آسانی در آسانی بهرهمند شود و بهگونهای بهرهمند از امدادهای غیبی در امور و کارهایش باشد، باید «ایمان و عمل صالح» را با هم آمیزد و انفاق و صدقه و تصدیق و عمل به معروف و امور دیگر را با هم داشته
باشد.(لیل، آیات 5 تا 7؛ طلاق، آیات 2 و 4 و 7)