فرمان جنگ با مستکبران ناقض عهد و پیمان(خوان حکمت)
اگر درقضیه غزّه، نصيحت، سفارش، مسائل بينالملل و اين عناويني كه ـ متأسفانه ـ الفاظ بيمحتواست؛ مانند حقوق بشر هيچ اثر نميكند، براي اين است كه اين ابزار به دست كسي است كه به طرف سقوط دارد حركت ميكند؛ لذا از هر سنگي سختتر است، از هر گياهي پَستتر است و از هر شيطاني درندهتر و پَستتر است.
ذات اقدس اله به رسول خود فرمود تو اسرائيليها را درست نميشناسي و من به تو میگويم، فعل «لا تَزالُ» را براي چيزهايي كه مفيد استمرار باشد به كار ميبرند، فرمود: «لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلي خائِنَةٍ مِنْهُمْ؛ تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى»؛(1) اينها هر روز در برابر پيغمبر دارند نقشه ميكشند، فرمود بدان با چنين دشمني روبرو هستي، او كه نصيحتپذير نيست و هر روز هم دارد نقشه ميكشد؛ الآن آتشبس بلافاصله نقض، هيچ نبايد توقع داشت كه او مثلاً عاطفهاي، رحمي، عقلي، درايتي، هوشي، انصافي و تعهّدي داشته باشد؛ مشركان هم همينطور بودند و اينها هم از همان قبيل هستند، فرمود: «درباره هيچ مؤمنى مراعات خويشاوندى و پيمانى را نمىكنند و آنان همان تجاوزكارانند.»(2)
فرمان قرآن برای مبارزه با دشمنان ناقض عهد
اينكه فرمود من ميگويم با اينها بجنگيد، نه براي اينكه اينها كافر هستند، انسان با بسياري از كفار ميتواند رابطه مسالمتآميز داشته باشد؛ در آيه هفت و هشت سوره مباركه «ممتحنه» هم همين بيان هست، فرمود: «خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.» فرمود ما نميگوييم با كافر رابطه نداشته باشيد، با كافري كه مزاحم شما نيست رابطه داشته باشيد؛ اما با مستكبر رابطه نداشته باشيد، نه براي اينكه كافر است و نه براي اينكه مؤمن نيست «فَقاتِلُوا أَئِمَّهًْ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ؛ با سردمداران کفر بجنگید، زیرا آنان پایبند هیچ پیمانی نیستند»(3) نه «لا اِيمان لهم»، چون هيچ قطعنامهاي، هيچ پيوندي، هيچ كنوانسيوني، هيچ ميثاق بينالمللي، هيچ چيزي براي آنها محترم نيست، نه چون كافر هستند، خيلي از كفّار میباشند كه زندگي مسالمتآميزی با مسلمانان دارند. نفرمود «فَقاتِلُوا أَئِمَهًْ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا اِيمان لَهُمْ»، فرمود: «إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ»؛ چون به هیچ سوگند، عهدنامه، ميثاق، قطعنامه و هيچ چيزي ملتزم نیستند.
ما الآن با دو خطر «جهل» و «دشمن» روبرو هستيم. اگر از ما كسي بگوید كه ـ خداي ناكرده ـ فارغالتحصيل است، همين اوّلين روز سقوط اوست. اولاً تا نفس ميكشيم به دنبال سواد و علم بايد باشيم، اگر اين شد، فناوري براي ما خيلي آسان است؛ اين وظيفه همه ماست، چه حوزوي و چه دانشگاهي، دوم هم بدانيم با چه كسي روبرو هستيم، نه با كافر روبرو هستيم و نه با «لا اِيمان له» روبرو هستيم بلکه با «لا أَيْمانَ لَهُمْ» روبرو هستيم، شما كدام قطعنامه را تصويب كرديد كه او امضا كرد؟! اينكه گرگ نيست، اين «أضلّ من السبع» است؛ اينكه سنگ نيست، اين «أَشَدُّ قَسْوَةً» است.
چرا انسان از فرشته بالاتر ميشود؟! براي اينكه سرمايهاي دارد كه فرشته ندارد، چرا انسان از سنگ پَستتر ميشود؟ براي اينكه سرمايه و قوّتي دارد كه سنگ ندارد، اين در انسان هست؛ چنين موجودي از صفر شروع ميكند به صد ميرسد و ما با اين روبرو هستيم. بنابراين هم وظيفه ما اين است كه عالِم بشويم، هم وظيفه ما اين است كه دشمن را بشناسيم، كسي كه «لا أَيْمانَ لَهُمْ» را بشناسيم.
دموکراسی توخالی غربیها
اینکه منتظر باشيم كه سازمان ملل و مانند آن به داد ما برسد، اين صحيح نيست. اينها كه ميبينيد دم از دموكراسي و مانند آن ميزنند از بس آدم كشتند خسته شدند. در جنگ جهاني اول و جنگ جهاني دوم هفتاد يا هشتاد ميليون را كشتند، همينها كشتند ما كه نكشتيم. الآن جمعيت به هفت ميليارد رسيده، آن وقت كه آنقدر نبود، هفتاد يا هشتاد ميليون در آن وقت خيلي بود، از بس كشتند، ديگر جايي آرام نمانده نبود، در كمتر از پنجاه سال جنگ جهاني اول و دوم را راهاندازي كردند و تقريباً هفتاد هشتاد ميليون نفر را كشتند. از بس آدم كشتند خسته شدند که حالا دم از دموكراسي ميزنند، ما با اينها روبرو هستيم.
ضرورت رصد اتاق فکر دشمنان
حضرت امير(ع) يك بيان نوراني در جنگ دارد؛ پرچم جنگ جمل را به دست پسرش ابنحنفيه داد و فرمود تو در جنگ مواظب باش، همه سربازها كه براي كشتن تو نيامدند تو با يك سرباز روبرو هستي، حواست جمع باشد که اتاق جنگ و اتاق فكر كجاست. حضرت دو بيان دارد: يكي اينكه نترس و با يک نفر جنگ کن، براي اينكه همه كه با تو كار ندارند و دوم كه اساسي است فرمود: «ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَی الْقَوْمِ»(چشمت را به دورترين صفوف دشمن بدوز)؛(4) اتاق جنگ شام را ببين که چه كسي آنجا دستور ميدهد؟ شما غزّه را نبينيد، آن حرفهاي اوباما و مانند اوباما را ببينيد، ما با آنها روبرو هستيم.
محرومیت، رهاورد بیتوجهی به میراث امام(ره)
همه ما واقعاً بايد احساس وظيفه كنيم، احساس مسئوليت كنيم، راه باز است و اين راه را امام و شهدا كه حشرشان با انبيا و اولياي الهي باشد براي ما باز كردند.آنكه همه علوم به دست اوست به ما گفت مناجات كنيد و اين كشور هم كه داراي شناسنامه است، مردان بزرگ از اين سرزمين برخاستند و آن روزي هم كه دست ما خالي بود، امام و شهدا ديگران را از اين مملكت طرد كردند، پس همه چيز ممكن است. الآن اگر ـ خداي ناكرده ـ ما نتوانيم آن نام امام، ياد امام، روش امام، خوي امام، خُلق امام، فكر امام، كتاب امام و تصوير امام را حفظ كنيم، ممكن است محروميّت همراه ما بيايد.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 23/5/93
مرکز اطلاعرسانی اسرا
_______________________
1.مائده، 13 .
2. توبه، 10.
3. توبه، 12.
4. نهجالبلاغه، خطبه11.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.