جایگاه قیامهای قبل از ظهور امام زمان (عج) (4)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
براساس روایتی از امام صادق(ع) که در آن هر قیام و خروجی را قبل از ظهور امام زمان(عج) مایه بلا و اندوه ائمه(ع) و شیعیان میداند، چگونه با انقلاب اسلامی قابل توجیه است؟
پاسخ:
در سه بخش قبلی پاسخ به این سؤال به مباحثی همچون: روایات نفی قیام قبل از ظهور و دستهبندی روایات و بررسی سندیت و دلالت آنها شامل: 1- نفی مطلق هر نوع قیام 2- شکست و به ثمر نرسیدن قیامها 3- تأکید بر انتظار ظهور 4- جلوگیری از تعجیل در قیام 5- نهی از همراهی با قیام کنندگان و روایات تأیید قیام قبل از ظهور پرداختیم. اینک در بخش پایانی به جمعبندی و نتیجهگیری مباحث خواهیم پرداخت.
جمعبندی و نتیجهگیری
از مجموع مباحث مطرح شده در پاسخ به این سؤال جمعبندی و نتیجهگیری زیر را میتوان در چند محور ارائه داد:
1- از روایات نفی قیام قبل از ظهور امام زمان(عج) برمیآید که اگر کسی پیش از قیام قائم به پا خیزد و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود بخواند، یا اگرچه داعیه امامت ندارد و مردم را به خویش نمیخواند، اما شرایط قیامش آماده نباشد، محکوم به شکست است. اما آن کسی که مردم را به امام معصوم عصر خویش بخواند، خواه آن مجاهد، خود امام معصوم باشد همچون سیدالشهداء(ع) و خواه نباشد، و از سویی براساس «حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر» یعنی مردم آگاه و آماده قیام حاضر در صحنه، شرایط قیامش فراهم باشد، حتی اگر چون سیدالشهداء به شهادت برسد، دین با قیام و اقدام او رشد یافته و پیشرفت میکند.
2- چنانچه روایاتی مطلق هر قیامی را محکوم به شکست و ناروا بدانند، به دلیل مخالفت با خطوط اصلی معارف قرآن و سنت قطعی معصومان(ع) مورد پذیرش نیست. زیرا آیات و روایات فراوانی در اقامه امر به معروف و نهی از منکر، جهاد فیسبیلالله، اقامه حدود الهی و احیای کلمهًْالله، که منحصر در زمان و مکان خاصی هم نیستند، نشان میدهد جلوگیری از احیای دین و شریعت الهی در شرایط مهیا و گاه ضرورت، سختی ناروا و پنداری ناصواب است. بنابراین فتوا به حرمت وجود حکومت دینی در عصر غیبت کبری، فتوا به حاکمیت قوانین غیر الهی و حکومت افراد ناشایست بر امت اسلامی است که قطعاً مرضی خدا و رسول گرامی او نبوده و نخواهد بود.
3- انقلاب اسلامی و حکومت جمهوری اسلامی ایران، خیزش مبارک است که نه رهبران آن مردم را به خویش میخوانند، و نه شرایط و قیام و اقدام به برپایی حکومت دینی برایشان مهیا نبوده است. در نتیجه این خیزش مقدس به برپایی حکومتی انجامید که معادلات سیاسی جهان را به هم ریخت و سرلوحه حرکت بسیاری از مسلمانان و سایر انسانهای استثمار شده قرار گرفت. این انقلاب و نظام آن مردم را به امامت حضرت ولی عصر(عج) میخواند و امام و مأموم آن یکصدا میگویند: ما امت ولی عصر(عج) هستیم و آن حضرت امام و حجت برحق ما است. هر کوششی در این کشور به یمن امامت امام زمان(عج) است و این امت بیصبرانه ظهور مبارک او و تسلیم پرچم نظام اسلامی را به دست باکفایت ایشان انتظار میکشند.
4- این انقلاب و نظام حاکم بر آن بهخاطر ویژگی ظلمستیزی و استکبارستیزی دشمنان زیادی در جهان دارد. در این راستا طبیعی است که تاکنون چالشهای سنگینی را از سر گذرانده و در آینده چالشها و تهدیدهای سنگینتری را در پیشرو خواهد داشت. شرط بقاء و ماندگاری و غلبه بر این چالشها، بر اساس الهامی که از روایات این بحث گرفته میشود این است که اولاً دعوت به حق و ارزشهای الهی این انقلاب و نظام تبدیل به دعوت به نفس و ارزشهای خودخواهانه مادی نشود و ثانیاً التزام عملی و پایبندی به ارزشهای متعالی اسلام در میان مسئولین و مردم روز به روز پررنگتر و عمیقتر گردد. در چنین شرایطی است که این قیام نافی روایات مطرح شده نفی قیام در این بحث شده و زمینهساز ظهور قیام قائم(عج) میگردد.