اخبار ویژه
ساعت خواب! تضمین را باید از اوباما میگرفتید نه ترامپ
حسین علایی میگوید باید با ترامپ مذاکره میکردیم و پرچم مذاکره را از دست او میگرفتیم(!)
وی به روزنامه اعتماد گفت: ديدگاه شخصي من اين است كه بهمحض آنكه دونالد ترامپ حرفزدن درباره خروج از برجام را شروع كرد و درخواست مذاكره كرد، ايران ميتوانست دستور كاري براي مذاكرات با آمريكا تعيين كند تا اين حربه را از دست او بگيرد. براي مثال موضوع اول اين دستور كار ميتوانست اين باشد كه دولت ترامپ چه ضمانتي براي دوام توافق جديد در دولتهاي بعد از خود ميدهد؟ سوالي كه طرف ايراني بايد روي ميز مذاكره ميگذاشت اين بود كه اگر با شما به توافق رسيديم چه ضمانتي وجود دارد كه رئيسجمهور بعدي آمريكا رفتار شما را با توافقنامهاي كه با شما امضا ميكنيم تكرار نكند و از آن خارج نشود؟
ايران بايد ابتكار درخواست مذاكره را از دست دونالد ترامپ ميگرفت و اجازه نميداد كه او پرچم مذاكره را در دست بگيرد و همزمان فشارهاي تحريمهاي شديد را بر ايران شروع كند.
وی افزوده است: ما نميگفتيم كه بر سر برجام مذاكره ميكنيم بلكه اصل مذاكره را قبل از خروج ترامپ از برجام ميپذيرفتيم تا ظرفيت خروج از برجام را از آمريكا بگيريم. ميپذيرفتيم كه با آمريكا درباره ابهامات و نظراتي كه پيرامون برجام دارد، گفتوگو كنيم. بعد از آن هم در مذاكره ميگفتيم كه نخستين دستور كار اين است كه اگر درباره هر موضوعي به هر نتيجهاي رسيديم چه تضميني وجود دارد كه در آينده دولتهاي بعدي آن را به هم نريزند؟ البته اين به مفهوم رسيدن به توافق نيست بلكه گرفتن پرچم مذاكره از دست ترامپ است.
این سخنان علایی در حالی است که حتی آقای روحانی با همه خوشبینیهایش، در واکنش به دعوت دولت ترامپ به مذاکره مجدد گفت کشورها مگر دیوانه شدهاند؛ شما میگویید به توافقی که بستهایم پایبند نمیمانید اما بیایید مذاکره کنیم.
اکنون باید از علایی پرسید هدف از برجام، مذاکره برای مذاکره و واگذاری امتیاز بود یا به قول آقای روحانی توافق برد- برد؟! اگر دولت ترامپ به مدت دو سال اجرای برجام را برخلاف تعهد دولت آمریکا نقض کرده بود، مذاکره با او چه خاصیتی داشت؟ یعنی مثلاً در دنیا کسی تردید دارد که دولت آمریکا صداقت نداشت و تعهد خود را - که در قطعنامه 2231 شورای امنیت هم تأیید شده بود - زیرپا گذاشت؟!
وقتی دولت روحانی (مورد حمایت علایی) همه امتیازات را در برجام نقداً ظرف 3 سال واگذار کرده بود، برای چه بهجای مطالبه تعهدات طرف مقابل، وارد دالان پیچ در پیچ و بیسرانجام مذاکرات جدید- که عملاً به مفهوم پذیرش بطلان برجام و عدم اجرای آن از سوی طرف مقابل بود- وارد میشد؟! ضمناً ضمانتی که آقای علایی میگوید باید از دولت ترامپ سؤال میشد، همان گم شده متن برجام است که از سوی صاحبنظران منتقدان هشدار داده میشد اما امثال آقای علایی آن روز (به هنگام انعقاد برجام) چشم بر هشدارها بسته بودند و فقط از تسریع روند توافق (به هر قیمت) حمایت میکردند!
همچنین باید پرسید صرف مذاکره، میشد مانع از عدم اجرای تعهدات شد و حال آنکه حتی دولت اوباما هم حین مذاکره به اعمال تحریمهای جدید اهتمام داشت و هم پس از انعقاد برجام، تحریمها را در حوزه ویزا و تحریمهای کاتسا و آیسا توسعه داد.
ادعای روحانی درباره وعدهها و رازی که معاون وی فاش کرد
سخنان رئیسجمهور مبنی بر اینکه «وعدههایی که در سال 95 دادم برای شرایط آن زمان بودند، با واکنش گسترده کاربران در فضای مجازی مواجه شده است.
جهاننیوز، اظهارات روحانی را به نظرسنجی مخاطبان خود گذاشته است؛ که بخشی از این نظرات را میخوانید:
- درستش اینه؛
روحانی: وعدههایی که من در سال 95 دادم، برای رای آوردن بود.
- خوشخیالی و سادهاندیشی و اعتماد به وعدههای پوچ دشمن که تدبیر نیست. کسی که شعار تدبیر میدهد اگر دروغ و عوامفریبی نباشد باید تمام شرایط را در نظر بگیرد و بعد وعده دهد.
- زیباکلام: روحانی حتی یک وعده خود را عملی نکرده است.
- ظریف: قبل از برجام از الان بیشتر نفت میفروختیم.
- آن کسانی که میگفتن امضاء جان کری تضمین است!!!! باید در مورد شکست برجام پاسخگو باشند.
- اعتماد بیچون و چرا به غرب و گره زدن حل مشکلات کشور به نتیجه مذاکرات موجب غرور و سرمستی کاذب گردید و همین موضوع باعث شد که وعدههای داده شده، توخالی باشد.
- بعد از روحانی همه به خودشون امیدوار شدند که میتونند رئیسجمهور بشند و کشور رو بهتر اداره کنند، روحانی امید را در دل همه زنده کرد.
- واقعا استاد هستن ایشون در زمینه بازی با افکار عمومی، دلار و سکه رکورد تاریخ ایران رو زده بعد این داره میگه سال 95 فلان و بسار...
- باید به ایشان گفت: پس آرایی که مردم هم به شما دادند برای همان زمان بود و الان اعتبار ندارند و شما دیگر نمیتوانید رئيسجمهور باشید.
- اگر وعدهها پس از سالی بیاعتبار میشود رای مردم هم پس از سالی باید بیاعتبار و رئیسجمهور به کنار گذاشته شود!
- خب بفرمایید چند درصد از وعدههایتان عملی شد؟ آیا نباید کمی از وعدههایتان عملی میشد.
- وعدههایی که عملی شد: دلار 20 تومن، مسکن نجومی، بیکاری اصلا نداریم، فقر ریشهکن شده، حیف و میل اموال دولتی ابدا، ترویج بیبندوباری هیچ، هنوز هم جمعه نشده از این مطالب مطلع شویم!!
- باید به جنابشان گفت، آن عده هم که به شما رای دادند رایشان بر اساس شرایط آن زمان بود؛ حالا که آن وعدهها محقق نشده، لطف کرده خودتان جلوی ادامه خسارتبار هر روزه این دولت را بگیرید.
- آخه عزیز شرایط الان هم حاصل تدبیر شماست.
- یکی از جملات تاملبرانگیز و خسارتبار و کشورافکن تاریخ ایران از زبان وزیر خارجه شما این است: امضای دشمن (کری) تضمین است.
- اگر اینطوری باشه که گفتن پس کجا رفت تدبیر؟ کجا رفت امید؟ کلید همهکاره چه شد؟
- خودت بگو به چی دولتت دلخوش کنیم، خودت بگو.
سخنان اخیر روحانی در حالی است که لعیا جنیدی معاون حقوقی رئيسجمهور خرداد سال گذشته در اظهاراتی عجیب و در پاسخ اعتراضها به وعدههای توخالی دولت گفته بود: شما انتخابات بدون وعده در دنیا سراغ دارید؟ آنوقت دیگر انتخابات نمیشود! مگر میشود بگویی در انتخابات شرکت میکنم اما کار خاصی نمیتوانم انجام بدهم؟!
هنوز هم بعد از 2 سال منتظرید اروپا اینستکس را راهاندازی کند؟!
معاون اقتصادی وزیر خارجه گفت: قرار بود در اینستکس بتوانیم صادرات و واردات داشته باشیم اما عملی نشد.
انصاری در گفتوگو با روزنامه شرق و در پاسخ این سوال که آیا ظرفیت اینستکس برای تبادلات مالی ایران پاسخگو بوده است؟ اظهار داشت: بالاخره اروپاییها دور هم جمع شدند و اینستکس آغاز به کار کرد. سوال این است که آیا اینستکس پاسخگوی توافقات ما بوده؟ خیر. ما در اینستکس قرار بود بتوانیم صادرات و واردات داشته باشیم و یکی از منابع مهم ما نفت بود که بتوانیم نفت بفروشیم که این اتفاق نیفتاد. یک اینستکس خیلی دست و پا شکسته درست شد، اولین مبادله مالی را هم انجام داد که یک مجموعه دارویی بود. یک شرکت ایرانی بود که با شرکت خارجی مراوده داشتند و از کانال اینستکس که سازوکار مالی پیشبینی کرده بودند، انجام شد. امکان ادامه هم هست. رضایت ما این نیست که در این سطح مراودات انجام شود. معتقدیم اینستکسی میتواند موثر باشد که ادامه داشته باشد و در انواع کالا باشد نه فقط در حوزه دارو و موادغذایی. همه علاقهمندیم که اینستکس فعال شود.
وی افزود: آنها هم به ما گفتهاند آغاز از اینجاست. ما هم میگوییم موافقیم به شرط اینکه ادامه راه راضیکننده طرف ایرانی و اروپایی باشد. اینکه چقدر بتوانند اجرا کنند باید در عمل مشخص شود، اما همچنان آمادگی داریم به اینستکس کمک کنیم و اگر شرایط مهیا شود منابع مالی در اختیارش بگذاریم.
معاون وزیر خارجه همچنین گفت: اینستکس یک صندوق خیریه نیست که اروپاییها پول بریزند و برای ما کالا بخرند.و درحال حاضر شش، هفت کشور در اینستکس سهام دارند. اما اینستکس صندوق خیریه نبود. قرار بود بتوانیم جنس به اروپا بفرستیم. منابع مالی در این مجموع بیاید و از این مجموعه بتوانیم جنس بخریم و برعکس، آنها هم بتوانند منابع مالی را تغذیه کرده و با ما تجارت کنند. مسیری دو طرفه بود. برای شروع کار، اروپاییها مبلغی گذاشتند. قرار بود این شروع کار برای تجارت باشد.
این سخنان در حالی است که دو سال از وعده اروپا درباره راهاندازی کانال اینستکس میگذرد اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است.
معاون اقتصادی وزارت خارجه در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: ما مجری سیاست خارجی اعم از تجارت و سیاست هستیم. در واقع نقش مهم ما این است که بتوانیم هم تجربیات کشورهای دیگر را به دولت و وزارتخانهها عرضه کنیم و هم نظراتمان را برای بهتر شدن کار ارائه دهیم تا این را به تصمیم تبدیل کرده و خودمان همان تصمیم را اجرا کنیم. وزارت امور خارجه نقش بسیار موثری در هدایت و جلب توجه دولت به ظرفیتهای منطقه داشت. اقتصاد ایران اینطور بود که نفت را به شرق میفروختیم و از غرب جنس میآوردیم و تمام، اما اکنون چین و هند، کره، ژاپن حتی سریلانکا، ویتنام، تایلند، آمریکای لاتین و اروپا همه در تجارت خارجی ما آمدند. موفق شدیم دو کار انجام دهیم،در همه اقتصادهای بزرگ دنیا تجارت با همسایهها در اولویت است و یکی از ظرفیتهای کشورهاست. ما در تجارت خارجیمان برای منطقه اصلا ارزشی قائل نبودیم. امروز شاهد هستید که تجارت با منطقه از اولویتهای دولت است که جزء موفقیتهای ماست. کشاندن تجارت به شرق، امروز بیش از 70 درصد تجارتمان با شرق و همسایههاست که ما در این کار نقش داشتیم. اظهارات انصاری در حالی است که اغلب کارشناسان اقتصادی و دیپلماتیک معتقدند وزارت خارجه و معاونت اقتصادی آن به اعتبار معطلی بیش از حد در برجام، نتوانسته ظرفیتهای اقتصادی دیپلماتیک کشور برای دور زدن تحریمها را به شکل شایسته احیا کنند.
عضو حزب منحله مشارکت تقصیرها را گردن روحانی انداخت
عضو حزب منحله مشارکت میگوید: اشتباهات دولت موجب شده تا به وضعیتی بدتر از سال 90 و 91 برگردیم.
مصطفی تاجزاده که معمولا به توجیه ناکارآمدیهای جریان لیبرال میپردازد، به روزنامه همدلی گفته است: یکی از علل افزایش نارضایتی مردم و ناامیدی از اصلاحطلبان، اشتباهات آقای روحانی در دوره دوم ریاستجمهوری از جمله در چینش همکاران و مدیران ارشد و انتخاب برخی افراد ضعیف یا حاشیهدار و قطع ارتباط عملی با هواداران و بدنه اجتماعی حامیان و رها کردن آنها، عدم پیگیری فعال وعدههای سیاسی خود بهگونهای که این برداشت را در قشرهایی ایجاد کرده است که وی فقط به رای آنها نیاز داشت و به همراهی و حمایت آنها نیاز ندارد.
وی میافزاید: «خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای نفتی و بانکی وضعیت اقتصادی را عملا به شرایط دو سال آخر دولت احمدینژاد برگردانده و به سقوط ارزش پول ملی و افزایش جهشی قیمت بسیاری از کالاها و خدمات، همانند سالهای 90 و 91 و بلکه بدتر از آن انجامیده است».
این اظهارات فرافکنانه در حالی است که ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال در تبلیغات انتخاباتی ادعا میکرد «به عقب برنمیگردیم». از سوی دیگر تلاش برای متهم کردن دولت و تبرئه افراطیون مدعی اصلاحطلبی در حالی است که دولت نوعا به ایدههای سرابآلود شبهاصلاحطلبان عمل کرده و دنبال آدرسهای غلطی رفته که همین طیف دادهاند.