رهاشدگی بازار البسه بانوان و وضعیت قرمز چادر مشکی!
رضا صفری
اگر این روزها سری به بعضی از فروشگاهها و مغازههای عرضه لباس زنانه زده باشید، از وضعیت تولید و عرضه لباسهای زنانه و دخترانه تعجب خواهید کرد. ممکن است برای پیدا کردن برخی مدلها که هم متناسب با حدود شرعی و عرفی و هم دلپسند باشند، مدتها وقت بگذارید و باز هم به انتخاب دلخواه خود نرسید. نمونههای غالب لباسهای زنانه و دخترانه که این روزها در بعضی فروشگاهها عرضه میشوند، تا همین چند وقت قبل، سلیقه اقلیتی معلومالحال بودند، اما مدتی است که قانون نانوشتهای به اجرا درآمده که تولیدیها و فروشگاهها با همکاری یکدیگر، کاری کنند تا اکثریت بانوان جامعه، بر مبنا و مدل آن اقلیت لباس بپوشند. از همین رو طرحها و مدلها به سمت و سوی دیگری رفته است. تبلیغات سایتها و کانالهای شبکههای اجتماعی نیز در این زمینه قطعاً مؤثر بوده است. هر چند همین الان هم عده زیادی از بانوان ما زیر بار این هجمه ضدفرهنگی نرفتهاند و هیچگاه هم نخواهند رفت، اما اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند، نه تنها پوشش شرعی بلکه حتی همان پوششهای نصف و نیمه عرفی نیز نسبت به گذشته کمرنگتر خواهد شد.
موضوع مهم دیگر وجود برخی تصمیمگیریهای مشکوک در حوزه تولید چادر مشکی با وجود ظرفیتهای موجود و به روز شده در داخل است. امروز در کشور، متأسفانه باز هم واردات چادر از کشورهای شرق آسیا داریم! و همین موضوع یکی از علل گرانی چادر مشکی در کشور است. در هر صورت هر چقدر که از وضعیت قرمز چادر مشکی در کشور سخن بگوییم، در عوض، مانتوهای جلوباز و البسه بدننما مانند مور و ملخ و به قیمتهای بسیار پایینتر در فروشگاهها و مغازهها و پیادهروها و... پیدا میشود. از سوی دیگر، حمله و شبیخون فرهنگی، مستقیماً عفت و حیای زنان و مردان جامعه را نشانه گرفته است و از طرفی هم برخی سازوکارهای اجرایی و نظارتی بهگونهای شکل گرفته است که خواسته یا ناخواسته، در سمت و سوی همان شبیخون قرار گرفتهاند. فضای بیدر و پیکر مجازی و عشوهگری و سلبریتیبازی و... را هم به این قضایا اضافه کنید.
سخن بر سر این نیست که همه زنان و دختران ما از حجاب برتر، یعنی چادر استفاده کنند، اما از طرفی هم نباید کاری کرد تا همان عدهای که با علاقه و میل خود چادر به سر دارند یا پوششهای اسلامی غیر از چادر را برگزیدهاند، مجبور شوند که به سمت و سوی دیگری بروند. ظاهراً وضعیت بهگونهای شده که امروز نه تنها باید از وضعیت نامناسب عرضه و فروش چادر گله کنیم، بلکه باید حتی از کمبود یا بعضاً از نبود لباس زنانه و دخترانه مناسب در بازار سخن بگوییم. متأسفانه برخی از زنان و دختران بعضاً از روی ناچاری تن به پوشیدن مانتوها و شلوارهای جلف و بدننمای موجود در بازار میدهند، زیرا پوشش دلخواه آنان در بازار وجود ندارد یا کم است. طرحها و پوششهای عجیب و غریب این روزها ذهن انسان را به این سو میبرد که آیا مگر دیکته و اجباری وجود دارد که عفت زن ایرانی و غیرت مرد ایرانی خدشهدار شود؟
نکته دیگر اینکه اگر روزی سیاست کشف حجاب با میدانداری غربیها در این کشور از آستین رضاخان بیرون میآمد و اجرا میشد، امروز این خط مرموز و هدفمند از سوی دشمن در سایه غفلت، کمتوجهی و یا ضعف عملکرد نهادهای فرهنگی، اجرایی و نظارتی در حال ضربه زدن به جامعه است بهگونهای که انگار وضعیت تولید البسه باید بهگونهای باشد که زنان و دختران ما مجبور شوند بدحجاب یا حتی بیحجاب شوند!